کلمه جو
صفحه اصلی

consumer price index

انگلیسی به فارسی

شاخص قیمت مصرف کننده


انگلیسی به انگلیسی

• cost-of-living index, (economics) comparison of the price of basic goods and services during a specific period versus the price of those goods and services during a base period (used as a measure of the inflation rate)

دیکشنری تخصصی

[حسابداری] شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی، شاخص قیمت مصرف کننده
[آمار] شاخص بهای مصرف کننده

جملات نمونه

1. Inflation, if you assume the consumer price index is overstated, is barely measurable.
[ترجمه ترگمان]تورم، اگر فرض کنید که شاخص قیمت مصرف کننده اغراق شده است، به سختی قابل اندازه گیری است
[ترجمه گوگل]تورم، اگر فرض کنیم که شاخص قیمت مصرف کننده بیش از حد است، تقریبا قابل اندازه گیری است

2. The government will report its December consumer price index on Feb.
[ترجمه ترگمان]دولت در ماه فوریه شاخص قیمت مصرف کننده ماه دسامبر خود را گزارش خواهد کرد
[ترجمه گوگل]دولت در ماه فوریه قیمت شاخص مصرف کننده خود را اعلام خواهد کرد

3. Tomorrow's consumer price index for December may provide more definitive clues to the Fed's interest rate strategy.
[ترجمه ترگمان]شاخص قیمت مصرف کننده فردا برای دسامبر ممکن است نشانه های قطعی بیشتری نسبت به استراتژی نرخ سود بانک مرکزی ارائه نماید
[ترجمه گوگل]شاخص قیمت مصرف کننده فردا در ماه دسامبر ممکن است سرنخ های قطعی بیشتری برای استراتژی نرخ بهره بانک فدرال ارائه کند

4. The consumer price index would have come a day later.
[ترجمه ترگمان]شاخص قیمت مصرف کننده یک روز بعد خواهد آمد
[ترجمه گوگل]شاخص قیمت مصرف کننده یک روز بعد خواهد آمد

5. Well, the consumer price index rose just 1 percent in January, the Labor Department reported Wednesday.
[ترجمه ترگمان]وزارت کار روز چهارشنبه گزارش داد که شاخص قیمت مصرف کننده فقط ۱ درصد در ماه ژانویه افزایش یافت
[ترجمه گوگل]به گزارش خبرگزاری شینهوا، شاخص قیمت مصرف کنندگان در ماه ژانویه تنها 1 درصد افزایش یافت

6. The notes' inflation premium, based on the consumer price index, raises the value when you redeem them.
[ترجمه ترگمان]حق بیمه گران بها، براساس شاخص قیمت مصرف کننده، زمانی که آن ها را از گرو درآورید، ارزش را بالا می برد
[ترجمه گوگل]حق الزحمه تورم یادداشت ها، بر اساس شاخص قیمت مصرف کننده، هنگامی که آنها را بازخرید، افزایش می یابد

7. Salaries are rising barely as fast as the consumer price index, meaning most families do not have more buying power.
[ترجمه ترگمان]Salaries به سختی به اندازه شاخص قیمت مصرف کننده به سرعت در حال افزایش هستند، به این معنی که اغلب خانواده ها قدرت خرید بیشتری ندارند
[ترجمه گوگل]حقوق به علت شاخص قیمت مصرف کننده به سختی افزایش می یابد، به این معنی که بیشتر خانواده ها قدرت خرید بیشتری ندارند

8. Those influences were enough to boost the consumer price index 3 percent in the 12 months ended in November.
[ترجمه ترگمان]این تاثیرات برای بالا بردن شاخص قیمت مصرف کننده ۳ درصد در ۱۲ ماه بعد در ماه نوامبر کافی بود
[ترجمه گوگل]این تاثیرات به اندازه کافی برای افزایش شاخص قیمت مصرف کننده 3 درصد در 12 ماه گذشته در ماه نوامبر بود

9. However, use different consumer price index to weave the method can get different numerical value.
[ترجمه ترگمان]با این حال، استفاده از شاخص قیمت مصرف کننده مختلف برای weave این روش می تواند به ارزش عددی مختلفی دست یابد
[ترجمه گوگل]با این حال، استفاده از شاخص های مختلف مصرف کننده برای استفاده از این روش می تواند مقدار عددی متفاوت را دریافت کند

10. Money supply growth ( ) the economy and consumer price index a far broader margin.
[ترجمه ترگمان]رشد عرضه پول ()اقتصاد و شاخص قیمت مصرف کننده حاشیه ای است
[ترجمه گوگل]رشد عرضه پول () اقتصاد و شاخص قیمت مصرف کننده حاشیه ای بسیار وسیع تر است

11. The income threshold rises with the Consumer Price Index.
[ترجمه ترگمان]آستانه درآمد با شاخص قیمت مصرف کنندگان افزایش می یابد
[ترجمه گوگل]آستانه درآمد با شاخص قیمت مصرف کننده افزایش می یابد

12. The country's consumer price index for June increased 9%, while its producer price index expanded 4% from the year-earlier month.
[ترجمه ترگمان]شاخص قیمت مصرف کننده این کشور ۹ درصد افزایش یافت در حالی که شاخص قیمت تولید کننده آن ۴ درصد از ماه گذشته را افزایش داده است
[ترجمه گوگل]شاخص قیمت مصرف کننده در کشور در ماه ژوئن به میزان 9٪ افزایش یافت، در حالی که شاخص تولید کننده آن در ماه های قبل به 4 درصد افزایش یافته است

13. Consumer Price Index inflation edged down to 8 % in March.
[ترجمه ترگمان]تورم شاخص قیمت مصرف کننده در ماه مارس به ۸ درصد کاهش یافت
[ترجمه گوگل]تورم شاخص مصرف کننده در ماه مارس به 8٪ کاهش یافت

14. According to the consumer price index, the price of food doubled between 1960 and 197
[ترجمه ترگمان]براساس شاخص قیمت مصرف کننده، قیمت مواد غذایی بین سال های ۱۹۶۰ و ۱۹۷ دو برابر شده است
[ترجمه گوگل]با توجه به شاخص قیمت مصرف کننده، قیمت مواد غذایی بین سال های 1960 و 197 دو برابر شده است

15. China's key measure of inflation, the consumer price index, zero.
[ترجمه ترگمان]معیار کلیدی تورم، شاخص قیمت مصرف کننده، صفر است
[ترجمه گوگل]شاخص کل تورم در چین، شاخص قیمت مصرف کننده، صفر است


کلمات دیگر: