کلمه جو
صفحه اصلی

narrowed

انگلیسی به فارسی

تنگ شده، محدود کردن، باریک شدن، باریک کردن، خرد ساختن، خرد شدن، خرد کردن


پیشنهاد کاربران

تنگ تر

مسدود .
گرفتگی

محدود. . محدودتر

محدود


کلمات دیگر: