(عامیانه) رجوع شود به: schizophrenic، پیشوند:، شکاف، رخ [schizocarp]، شخص مبتلا به بیماری جنون جوانی
schizo
(عامیانه) رجوع شود به: schizophrenic، پیشوند:، شکاف، رخ [schizocarp]، شخص مبتلا به بیماری جنون جوانی
انگلیسی به فارسی
شخص مبتلا به بیماری جنون جوانی
اسکیزو، شخص مبتلا به بیماری جنون جوانی
انگلیسی به انگلیسی
پیشوند ( prefix )
• : تعریف: split; fission.
- schizophrenia
[ترجمه ترگمان] اسکیزوفرنی
[ترجمه گوگل] جنون جوانی
[ترجمه گوگل] جنون جوانی
• one who suffers from schizophrenia (slang); cup of coffee prepared with half caffeinated coffee and half decaffeinated coffee (slang)
split, divided
split, divided
جملات نمونه
1. He turns into a real schizo when he's had too much to drink.
[ترجمه ترگمان]وقتی زیادی مشروب می خورد، تبدیل به یک schizo واقعی می شود
[ترجمه گوگل]او زمانی که بیش از حد به نوشیدن مشغول بود، به یک اسکیزو واقعی تبدیل می شود
[ترجمه گوگل]او زمانی که بیش از حد به نوشیدن مشغول بود، به یک اسکیزو واقعی تبدیل می شود
2. Mary is afraid that her husband is turning schizo.
[ترجمه ترگمان]مری می ترسد که شوهرش برگردد
[ترجمه گوگل]مریم می ترسد که شوهرش اسکیزو را عوض کند
[ترجمه گوگل]مریم می ترسد که شوهرش اسکیزو را عوض کند
3. Sylvester Stallone as Barney Ross aka The Schizo, a veteran Expendable and leader of the team.
[ترجمه ترگمان]سیلور سیلور، معروف به بارنی راس معروف، Expendable کهنه کار و رهبر تیم
[ترجمه گوگل]سیلوستر استالونه به عنوان بارنی راس، به نام �اسکیزو�، یک سرباز Expendable و رهبر تیم
[ترجمه گوگل]سیلوستر استالونه به عنوان بارنی راس، به نام �اسکیزو�، یک سرباز Expendable و رهبر تیم
4. Objective : To compare the social function in schizo phrenic patients treated with risperidone or clozapine.
[ترجمه ترگمان]هدف: مقایسه عملکرد اجتماعی در schizo phrenic که با risperidone یا clozapine درمان می شوند
[ترجمه گوگل]هدف: مقایسه عملکرد اجتماعی بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیک تحت درمان با ریزسپیدون یا کلوزاپین
[ترجمه گوگل]هدف: مقایسه عملکرد اجتماعی بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیک تحت درمان با ریزسپیدون یا کلوزاپین
5. Method:64 schizo phrenic patients were rated their psychotic symptoms and cognitive functions during their hospitalization and after years.
[ترجمه ترگمان]روش: ۶۴ schizo phrenic بیمار در طول بستری شدن و پس از گذشت سال ها، علایم روانی و کارکرده ای شناختی خود را در نظر گرفتند
[ترجمه گوگل]روش 64 بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیک علائم روانی و عملکرد شناختی خود را در طول بستری شدن و پس از سال ها مورد ارزیابی قرار دادند
[ترجمه گوگل]روش 64 بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیک علائم روانی و عملکرد شناختی خود را در طول بستری شدن و پس از سال ها مورد ارزیابی قرار دادند
6. But I was a little schizo about it, because I could feel that there were things shaping up at REF-Tirol that the Folks Back Home would need to know about, too.
[ترجمه ترگمان]اما من کمی نگران آن بودم، چون می توانستم احساس کنم که چیزهایی وجود دارند که در REF - Tirol شکل گرفته اند و اینکه مردم وطن باید در مورد آن بدانند
[ترجمه گوگل]اما من در مورد آن کمی اسکیزو بودم، زیرا احساس می کردم که در REF-Tirol چیزهایی وجود دارد که باید در مورد People Back Home نیز بدانند
[ترجمه گوگل]اما من در مورد آن کمی اسکیزو بودم، زیرا احساس می کردم که در REF-Tirol چیزهایی وجود دارد که باید در مورد People Back Home نیز بدانند
کلمات دیگر: