به تقلید صدغا درست شده، تقلیدی
onomatopoeic
به تقلید صدغا درست شده، تقلیدی
انگلیسی به فارسی
به تقلید صدغا درست شده،تقلیدی
آنوماتوپئیک
انگلیسی به انگلیسی
• of a word that sounds like what it means (i.e. ding-dong)
language that is onomatopoeic uses onomatopoeia.
language that is onomatopoeic uses onomatopoeia.
جملات نمونه
1. Bang and pop are onomatopoeic words.
[ترجمه ترگمان]بنگ و pop کلمات onomatopoeic هستند
[ترجمه گوگل]انفجار و پاپ عبارتند از کلمات انحصاری
[ترجمه گوگل]انفجار و پاپ عبارتند از کلمات انحصاری
2. "Pop", "boom" and "squelch" are onomatopoeic words.
[ترجمه ترگمان]\"پاپ\"، \"شکوفایی\" و \"squelch\" کلمات onomatopoeic هستند
[ترجمه گوگل]'پاپ'، 'رونق' و 'چلچراغ' واژه یونوماتوپیک هستند
[ترجمه گوگل]'پاپ'، 'رونق' و 'چلچراغ' واژه یونوماتوپیک هستند
3. This onomatopoeic word suggests to me the sound a mousetrap makes when it snaps shut.
[ترجمه ترگمان]این کلمه لعنتی به من پیشنهاد یک تله موش را می دهد وقتی که آن را محکم می بندد
[ترجمه گوگل]این کلمه یونوماتوپوئیک به من نشان می دهد که یک صدای ماوس هنگامی که آن را بسته می شود
[ترجمه گوگل]این کلمه یونوماتوپوئیک به من نشان می دهد که یک صدای ماوس هنگامی که آن را بسته می شود
4. 'Sizzle' and 'hush' are onomatopoeic words.
[ترجمه ترگمان]کلمات و سکوت عبارت است از کلمات
[ترجمه گوگل]صدای جیر جیر و صدای جیر جیر کلمات کلیدی هستند
[ترجمه گوگل]صدای جیر جیر و صدای جیر جیر کلمات کلیدی هستند
5. Firstly there are what are usually termed onomatopoeic phonetic sequences: with these it is often difficult to define their exact limits.
[ترجمه ترگمان]در درجه اول، چیزی وجود دارد که معمولا onomatopoeic phonetic نامیده می شوند: با این موارد اغلب تعیین حدود دقیق آن ها دشوار است
[ترجمه گوگل]اولا آنچه که اغلب توالی های آوایی آواز خوانی با آن ها نامیده می شود، معمولا محدودیت دقیق آنها را مشخص می کند
[ترجمه گوگل]اولا آنچه که اغلب توالی های آوایی آواز خوانی با آن ها نامیده می شود، معمولا محدودیت دقیق آنها را مشخص می کند
6. The whooper swan, like its onomatopoeic cousins, the whistling and the trumpeter, belongs to an elegant society of sisters; the mute, Bewick's, black, and black-necked fill out the ranks.
[ترجمه ترگمان]قو whooper مانند cousins its که سوت می زد و trumpeter و the که trumpeter و s - است متعلق به یک جامعه اعیان است
[ترجمه گوگل]سحرآمیز چوپان، مانند عموزادههای آنوماتوپئوئیک، سوت و ترومپت، متعلق به یک جامعه زیبا از خواهران است؛ خاموش، Bewick، سیاه، و سیاه و سفید گردان را پر کنید صفوف
[ترجمه گوگل]سحرآمیز چوپان، مانند عموزادههای آنوماتوپئوئیک، سوت و ترومپت، متعلق به یک جامعه زیبا از خواهران است؛ خاموش، Bewick، سیاه، و سیاه و سفید گردان را پر کنید صفوف
7. Words that imitate sounds are called onomatopoeic words.
[ترجمه ترگمان]کلماتی که از صداها تقلید می کنند عبارت است از کلمات onomatopoeic
[ترجمه گوگل]واژه هایی که برای تلفن های موبایل تقلید می کنند، کلمه یونماتوپوئیک نامیده می شود
[ترجمه گوگل]واژه هایی که برای تلفن های موبایل تقلید می کنند، کلمه یونماتوپوئیک نامیده می شود
8. Onomatopoeic words are imitative of noises; it was independently developed in more than one place as an onomatopoetic term- Harry Hoijer.
[ترجمه ترگمان]کلمات onomatopoeic تقلیدی از صداها هستند؛ آن به طور مستقل در بیش از یک مکان به عنوان یک واژه onomatopoetic - هری Hoijer توسعه داده شد
[ترجمه گوگل]کلمات انوماتوپئیک تقلید از سر و صدا هستند؛ آن به طور مستقل در بیش از یک مکان به عنوان یک term onomatopoetic - هری Hoijer توسعه یافته است
[ترجمه گوگل]کلمات انوماتوپئیک تقلید از سر و صدا هستند؛ آن به طور مستقل در بیش از یک مکان به عنوان یک term onomatopoetic - هری Hoijer توسعه یافته است
9. Onomatopoeic words were seen as a special lexicon in modern Chinese for long, but as to its speciality, there aren't any detailed lexical studies now.
[ترجمه ترگمان]کلمات onomatopoeic به عنوان یک واژه نامه خاص در چین مدرن برای مدت طولانی تلقی می شوند، اما در تخصص آن، اکنون هیچ مطالعات واژگانی دقیقی وجود ندارد
[ترجمه گوگل]کلمات انوماتوپیک به مدت طولانی به عنوان یک لغت نامه ویژه در چینی های مدرن دیده می شوند، اما به لحاظ تخصص آن، هیچ مطالعهای دقیق و واژگان در حال حاضر وجود ندارد
[ترجمه گوگل]کلمات انوماتوپیک به مدت طولانی به عنوان یک لغت نامه ویژه در چینی های مدرن دیده می شوند، اما به لحاظ تخصص آن، هیچ مطالعهای دقیق و واژگان در حال حاضر وجود ندارد
10. John: It's onomatopoeic! A word that is onomatopoeic is a word that, when spoken, resembles the sound that something makes.
[ترجمه ترگمان]جان: It است! کلمه ای که onomatopoeic است یک کلمه است که، هنگام صحبت، شبیه صدای چیزی است که باعث می شود
[ترجمه گوگل]جان این متخصص مغز و اعصاب است! یک کلمه آن است که یک کلمه است که وقتی صحبت می کند، شبیه صدائی است که چیزی می سازد
[ترجمه گوگل]جان این متخصص مغز و اعصاب است! یک کلمه آن است که یک کلمه است که وقتی صحبت می کند، شبیه صدائی است که چیزی می سازد
11. The essay is about the onomatopoeic words and mimicry words in Japanese, discuses their use and origin.
[ترجمه ترگمان]این مقاله در مورد کلمات onomatopoeic و تقلید کلمات در زبان ژاپنی، discuses استفاده و منشا آن ها است
[ترجمه گوگل]این مقاله در مورد کلمات و کلمات تقلیدی در ژاپن است و در مورد استفاده و منشا آنها بحث می کند
[ترجمه گوگل]این مقاله در مورد کلمات و کلمات تقلیدی در ژاپن است و در مورد استفاده و منشا آنها بحث می کند
12. In addition, from the state Onomatopoeic words of study, which summarizes the study states Onomatopoeic words, Learning Japanese, and even personal experience and methods.
[ترجمه ترگمان]به علاوه، از کلمات onomatopoeic حالت مطالعه، که حالات مطالعه را به طور خلاصه بیان می کند، کلمات onomatopoeic، یادگیری ژاپنی ها و حتی تجربیات شخصی و روش ها را بیان می کند
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، از لغات لغات لغات دولتی مطالعه، که خلاصه ای از شرایط مطالعه لغات لغات، آموزش ژاپنی، و حتی تجربه و روش های شخصی است
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، از لغات لغات لغات دولتی مطالعه، که خلاصه ای از شرایط مطالعه لغات لغات، آموزش ژاپنی، و حتی تجربه و روش های شخصی است
13. Words that imitate sounds are called onomatopoeic words. Here are twenty common onomatopoeias.
[ترجمه ترگمان]کلماتی که از صداها تقلید می کنند عبارت است از کلمات onomatopoeic این هم بیست و پنج سنت مشترک است
[ترجمه گوگل]واژه هایی که برای تلفن های موبایل تقلید می کنند، کلمه یونماتوپوئیک نامیده می شود در اینجا بیست عادت معمولی وجود دارد
[ترجمه گوگل]واژه هایی که برای تلفن های موبایل تقلید می کنند، کلمه یونماتوپوئیک نامیده می شود در اینجا بیست عادت معمولی وجود دارد
14. The nearly onomatopoeic word for that panicky hesitation just before you have to introduce someone whose name you can't quite remember.
[ترجمه ترگمان]درست قبل از اینکه مجبور بشی کسی رو که اسمش رو به خاطر نیاری بهت معرفی کنی
[ترجمه گوگل]کلمه تقریبا همیشگی برای این تردید وحشتناک فقط قبل از اینکه شما باید کسی را معرفی کنید که نام شما کاملا نمی تواند به یاد داشته باشید
[ترجمه گوگل]کلمه تقریبا همیشگی برای این تردید وحشتناک فقط قبل از اینکه شما باید کسی را معرفی کنید که نام شما کاملا نمی تواند به یاد داشته باشید
15. And other types of vocabulary, the Japanese state Onomatopoeic words in the language practice is continuously developing, constantly perfected one of the terms.
[ترجمه ترگمان]و انواع دیگر لغات، دولت ژاپن به طور مداوم در حال توسعه است و به طور مداوم یکی از اصطلاحات را تکمیل کرده است
[ترجمه گوگل]و انواع دیگر واژگان، دولت ژاپن واژه های آنوماتوپئیک در عمل زبان به طور مداوم در حال توسعه است، به طور مداوم تکمیل یکی از اصطلاحات
[ترجمه گوگل]و انواع دیگر واژگان، دولت ژاپن واژه های آنوماتوپئیک در عمل زبان به طور مداوم در حال توسعه است، به طور مداوم تکمیل یکی از اصطلاحات
پیشنهاد کاربران
نام آوا
در اصل این کلمات کلماتی هستند که صدا های معروفی مانند ( swish : صدای چیزی مانند راکت تنیس یا شلاق که به سرعت در هوا تکان داده شود ) یا ( chime:صدایی مانند صدای ناقوس ) و . . . که در فارسی به آنها نام آوا می گوییم ضمنا این نام آوا ها در تمام زبان های دنیا وجود دارند.
تقلیدی
کلمات دیگر: