پاستوریزه
pasteurise
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• sterilize milk or other fluid through exposure to high temperatures; treat by pasteurization (also pasteurize)
جملات نمونه
1. Not all keg beers are pasteurised.
[ترجمه ترگمان] همه آبجو و آبجو بدرد نمیخوره
[ترجمه گوگل]همه آبجو کباب پاستوریزه نیستند
[ترجمه گوگل]همه آبجو کباب پاستوریزه نیستند
2. Bottled beers are usually filtered and pasteurised, the bottled version of keg.
[ترجمه ترگمان]آب های بطری معمولا تصفیه می شوند و پاستوریزه و در بطری of قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]آبجو بطری معمولا فیلتر شده و پاستوریزه شده است، نسخه بطری شده از چنگال
[ترجمه گوگل]آبجو بطری معمولا فیلتر شده و پاستوریزه شده است، نسخه بطری شده از چنگال
3. The vast majority of our cheeses are made with pasteurised milk.
[ترجمه ترگمان]اکثر پنیرهای ما با شیر پاستوریزه درست شده اند
[ترجمه گوگل]اکثریت شراب ما با شیر پاستوریزه ساخته می شود
[ترجمه گوگل]اکثریت شراب ما با شیر پاستوریزه ساخته می شود
4. At Buitoni we go even further and blend a full five eggs - quality controlled and fully pasteurised - into each kilo.
[ترجمه ترگمان]در Buitoni ما حتی بیشتر از پنج عدد تخم مرغ کنترل می کنیم - کیفیت کنترل شده و به طور کامل pasteurised - به هر کیلو
[ترجمه گوگل]در Buitoni ما حتی بیشتر از هم می زنیم و پنج تخم مرغ کامل را با کیفیت کنترل شده و به طور کامل پاستوریزه می کنیم تا به هر کیلوگرم اضافه کنیم
[ترجمه گوگل]در Buitoni ما حتی بیشتر از هم می زنیم و پنج تخم مرغ کامل را با کیفیت کنترل شده و به طور کامل پاستوریزه می کنیم تا به هر کیلوگرم اضافه کنیم
5. What they tend to do is not to add a fermentation inhibitor like salt but to pasteurise it.
[ترجمه ترگمان]چیزی که آن ها دوست دارند انجام دهند این است که یک مانع تخمیر مانند نمک را اضافه نکنند، بلکه آن را مهار کنند
[ترجمه گوگل]آنچه آنها تمایل دارند این است که یک مهارکننده تخمیر مانند نمک اضافه نکنید بلکه آن را پاستوریزه کنید
[ترجمه گوگل]آنچه آنها تمایل دارند این است که یک مهارکننده تخمیر مانند نمک اضافه نکنید بلکه آن را پاستوریزه کنید
کلمات دیگر: