برخلاف قواعد دستور زبان، غیر گرامری، غیردستوری، غلط
ungrammatical
برخلاف قواعد دستور زبان، غیر گرامری، غیردستوری، غلط
انگلیسی به فارسی
برخلاف قواعد دستور زبان، غیر گرامری، غیردستوری، غلط
انگلیسی به انگلیسی
صفت ( adjective )
• : تعریف: not conforming to the conventions and rules of grammar.
- "The house in there a mouse is" is an ungrammatical string of words in English.
[ترجمه ترگمان] \"خانه در آنجا یک موش است\" یک رشته ungrammatical از کلمات انگلیسی است
[ترجمه گوگل] 'خانه در آن یک ماوس است' یک رشته نگماتیک از کلمات در زبان انگلیسی است
[ترجمه گوگل] 'خانه در آن یک ماوس است' یک رشته نگماتیک از کلمات در زبان انگلیسی است
• not grammatical
کلمات دیگر: