کلمه جو
صفحه اصلی

reclining

انگلیسی به فارسی

پاییز، خم شدن، تکیه کردن، لمیدن، برپشت خم شدن یا خوابیدن


انگلیسی به انگلیسی

• lying in a horizontal position; can be adjusted into a horizontal position
a reclining chair or seat is designed so that you can lie down or sit with the upper part of your body supported at an angle.

جملات نمونه

1. a reclining chair
صندلی دارای پشتی متحرک،صندلی لمیدنی

2. he was reclining on a pillow and reading a book
روی بالش لم داده بود و کتاب می خواند.

3. The big bell in the Temple of Reclining Buddha was recast in the sixteenth century.
[ترجمه ترگمان]ناقوس بزرگ معبد بودا در قرن شانزدهم روشن شد
[ترجمه گوگل]زنگ بزرگ در معبد بیداری بودا در قرن شانزدهم تجدید چاپ شد

4. He lay back in the reclining chair and went to sleep.
[ترجمه ترگمان]به پشتی صندلی اش تکیه داد و به خواب رفت
[ترجمه گوگل]او در صندلی تخت خواب ایستاد و به خواب رفت

5. The artist asked his model to take a reclining posture.
[ترجمه ترگمان]هنرمند از مدل خود خواست تا وضعیت بدنی مناسبی داشته باشد
[ترجمه گوگل]هنرمند از مدل او خواسته است که یک موقعیت استراحت بگیرد

6. She was reclining elegantly on the sofa.
[ترجمه ترگمان]روی نیمکت راحتی لم داده بود
[ترجمه گوگل]او بر روی مبل به آرامی روی صندلی نشسته بود

7. She was reclining on a sofa.
[ترجمه ترگمان]روی کاناپه لم داده بود
[ترجمه گوگل]او بر روی مبل نشسته بود

8. There are several reclining figures in the painting.
[ترجمه ترگمان]در این نقاشی چندین چهره reclining وجود دارد
[ترجمه گوگل]در نقاشی چندین چهره در حال حرکت وجود دارد

9. A solitary figure was reclining on the grass.
[ترجمه ترگمان]یک مرد تنها روی علف ها لم داده بود
[ترجمه گوگل]یک فرد انفرادی در چمن روی زمین نشسته بود

10. Davis was reclining in an easy chair.
[ترجمه ترگمان]دیویس روی یک صندلی راحت لم داده بود
[ترجمه گوگل]دیویس در صندلی راحت نشسته بود

11. A new chaise longue and reclining chair have been added to the light shapely chairs already in production.
[ترجمه ترگمان]یک صندلی حصیری و نیمکت راحتی بر روی صندلی های راحتی که قبلا در آن نصب شده بود افزوده شده بود
[ترجمه گوگل]یک صندلی دراز کشیده و صندلی تخت خواب جدید به صندلی های شیک سبک در حال حاضر در تولید اضافه شده است

12. Her reclining wheelchair, a chest respirator, and a small end table for her suction machine stood by.
[ترجمه ترگمان]روی ویلچر لم داده بود و یک دستگاه تنفس مصنوعی و یک میز کوچک آخر برای ماشین ساکشن او در کنار آن ایستاده بود
[ترجمه گوگل]صندلی چرخدار خاموشش، یک دستگاه تنفس قفسه سینه و یک میز انتهایی کوچک برای ماشین مکش آن ایستاده بود

13. If they had, he would not be reclining on an old stuffed chair in the newsroom talking about his business.
[ترجمه ترگمان]اگر هم این کار را می کردند، روی یک صندلی حصیری کهنه که در حال صحبت درباره کار او بود لم نمی داد
[ترجمه گوگل]اگر آنها داشته باشند، او در یک صندلی پر از صندلی قدیمی اتاق خبر در مورد کسب و کار خود نخواهد بود

14. Reclining in a comfortable chair, David idly flipped through a magazine.
[ترجمه ترگمان]دیوید روی یک صندلی راحت دراز می کشد، دیوید بی هدف مجله را ورق می زد
[ترجمه گوگل]دیوید در یک صندلی راحت دراز کشید و از یک مجله عبور کرد

پیشنهاد کاربران

راحتی

لم دادن

صندلی های راحتی


کلمات دیگر: