پاستوریزه شده
pasteurised
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• has undergone pasteurisation, has been sterilised through exposure to high temperatures, has had disease-causing bacteria removed (also pasteurised)
جملات نمونه
1. Not all keg beers are pasteurised.
[ترجمه ترگمان] همه آبجو و آبجو بدرد نمیخوره
[ترجمه گوگل]همه آبجو کباب پاستوریزه نیستند
[ترجمه گوگل]همه آبجو کباب پاستوریزه نیستند
2. Bottled beers are usually filtered and pasteurised, the bottled version of keg.
[ترجمه ترگمان]آب های بطری معمولا تصفیه می شوند و پاستوریزه و در بطری of قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]آبجو بطری معمولا فیلتر شده و پاستوریزه شده است، نسخه بطری شده از چنگال
[ترجمه گوگل]آبجو بطری معمولا فیلتر شده و پاستوریزه شده است، نسخه بطری شده از چنگال
3. The finishes can withstand pasteurised and some sterilised filling processes, Crown says.
[ترجمه ترگمان]ولیعهد می گوید که این finishes می توانند در برابر pasteurised و برخی از فرآیندهای پر کننده sterilised مقاومت کنند
[ترجمه گوگل]تاج پوشش می دهد، می تواند از پاستوریزه و برخی از فرآیندهای پر شدن استریل جلوگیری کند
[ترجمه گوگل]تاج پوشش می دهد، می تواند از پاستوریزه و برخی از فرآیندهای پر شدن استریل جلوگیری کند
4. Pasteurised and made safe, this new Spider-Man is dutiful and professional, but not a strutting wunderkind like Mormon.
[ترجمه ترگمان]این مرد عنکبوتی جدید به من وفادار و حرفه ای است، اما مثل مورمون ها این طور نیست
[ترجمه گوگل]پاستوریزه شده و ساخته شده است امن، این مرد عنکبوتی جدید شایسته و حرفه ای است، اما نه wunderkund مشتاق مانند مورمون
[ترجمه گوگل]پاستوریزه شده و ساخته شده است امن، این مرد عنکبوتی جدید شایسته و حرفه ای است، اما نه wunderkund مشتاق مانند مورمون
5. Only recently has Milk been pasteurised before then it was used to nourish populations on a daily basis, not to mention Milk is the base upon which we have yoghurt and cheese.
[ترجمه ترگمان]تنها به تازگی شیر پاستوریزه وجود دارد و از آن به بعد برای تغذیه جمعیت ها به صورت روزانه استفاده می شود و به شیر گفته می شود که شیر پایه ماست که ماست و پنیر داریم
[ترجمه گوگل]تنها اخیرا شیری پاستوریزه شده است قبل از اینکه آن را برای تغذیه جمعیت ها به صورت روزانه استفاده کرد، بدون اشاره شیر که پایه ماست ماست و پنیر
[ترجمه گوگل]تنها اخیرا شیری پاستوریزه شده است قبل از اینکه آن را برای تغذیه جمعیت ها به صورت روزانه استفاده کرد، بدون اشاره شیر که پایه ماست ماست و پنیر
6. Milk is pasteurised and dairy products are safe for consumption.
[ترجمه ترگمان]شیر پاستوریزه و محصولات لبنی برای مصرف ایمن هستند
[ترجمه گوگل]شیر پاستوریزه شده و محصولات لبنی برای مصرف ایمن هستند
[ترجمه گوگل]شیر پاستوریزه شده و محصولات لبنی برای مصرف ایمن هستند
7. A pioneering Chinese company is to market pasteurised Tibetan yak milk in Beijing, Shanghai and Guangzhou, in the hope that it will become a new superfood in the world's most populous country.
[ترجمه ترگمان]یک شرکت پیشرو چینی در حال خرید شیر پاستوریزه تبتی در پکن، شانگهای و گوانگ ژو، به این امید است که این شرکت تبدیل به superfood جدید در پرجمعیت ترین کشور جهان شود
[ترجمه گوگل]یک شرکت پیشگام چینی برای فروش پیتزای شیری در پکن، شانگهای و گوانگژو، در امید به این امر تبدیل خواهد شد که یک ابرقدرت جدید در کشور پرجمعیت جهان خواهد بود
[ترجمه گوگل]یک شرکت پیشگام چینی برای فروش پیتزای شیری در پکن، شانگهای و گوانگژو، در امید به این امر تبدیل خواهد شد که یک ابرقدرت جدید در کشور پرجمعیت جهان خواهد بود
8. The vast majority of our cheeses are made with pasteurised milk.
[ترجمه ترگمان]اکثر پنیرهای ما با شیر پاستوریزه درست شده اند
[ترجمه گوگل]اکثریت شراب ما با شیر پاستوریزه ساخته می شود
[ترجمه گوگل]اکثریت شراب ما با شیر پاستوریزه ساخته می شود
9. At Buitoni we go even further and blend a full five eggs - quality controlled and fully pasteurised - into each kilo.
[ترجمه ترگمان]در Buitoni ما حتی بیشتر از پنج عدد تخم مرغ کنترل می کنیم - کیفیت کنترل شده و به طور کامل pasteurised - به هر کیلو
[ترجمه گوگل]در Buitoni ما حتی بیشتر از هم می زنیم و پنج تخم مرغ کامل را با کیفیت کنترل شده و به طور کامل پاستوریزه می کنیم تا به هر کیلوگرم اضافه کنیم
[ترجمه گوگل]در Buitoni ما حتی بیشتر از هم می زنیم و پنج تخم مرغ کامل را با کیفیت کنترل شده و به طور کامل پاستوریزه می کنیم تا به هر کیلوگرم اضافه کنیم
10. She expressed the milk at the cafe and it was pasteurised before lemon zest and vanilla pods were added during the churning process.
[ترجمه ترگمان]او شیر را در کافه نشان داد و قبل از این که تراشه پوست لیمو و غلاف وانیل در طول فرآیند churning به آن اضافه شوند
[ترجمه گوگل]او شیر را در کافه بیان کرد و قبل از اینکه گلدان لیمو و غلاف وانیلی در طول فرایند کوپن اضافه شود، پاستوریزه شد
[ترجمه گوگل]او شیر را در کافه بیان کرد و قبل از اینکه گلدان لیمو و غلاف وانیلی در طول فرایند کوپن اضافه شود، پاستوریزه شد
11. Commercial Mayonnaise sold in jars is fine as it contains egg that has been pasteurised.
[ترجمه ترگمان]فروش mayonnaise تجاری در شیشه ها خوب است چون حاوی تخم مرغ است که به صورت پاستوریزه تولید شده است
[ترجمه گوگل]مایونز تجارتی که در کوزه ها فروخته می شود خوب است زیرا حاوی تخم مرغ است که پاستوریزه شده است
[ترجمه گوگل]مایونز تجارتی که در کوزه ها فروخته می شود خوب است زیرا حاوی تخم مرغ است که پاستوریزه شده است
12. January 1984 - First patient in clinical evaluation for SNBTS pasteurised factor VIII suffers adverse reaction and the trial is abandoned.
[ترجمه ترگمان]ژانویه ۱۹۸۴ - اولین بیمار در ارزیابی بالینی برای فاکتور pasteurised pasteurised هشتم از واکنش منفی رنج می برد و محاکمه رها شده است
[ترجمه گوگل]ژانویه 1984 - بیمار اول در ارزیابی بالینی برای فاکتور VIII پاستوریزه SNBTS رنج می برد و واکنش های جانبی آن محروم می شود
[ترجمه گوگل]ژانویه 1984 - بیمار اول در ارزیابی بالینی برای فاکتور VIII پاستوریزه SNBTS رنج می برد و واکنش های جانبی آن محروم می شود
13. So "in order to comply with the order to re-pasteurise my already pasteurised milk, I would need to get exemption from the head of the CDFA," she explains.
[ترجمه ترگمان]او توضیح می دهد: \" به منظور مطابقت با این سفارش تا دوباره به شیر پاستوریزه من مراجعه کنید، باید از رئیس of معاف شوم \"
[ترجمه گوگل]بنابراین، 'به منظور تطبیق با دستور پاستوریزه کردن شیر من از قبل پاستوریزه، من نیاز به دریافت معافیت از رئیس CDFA،' توضیح می دهد
[ترجمه گوگل]بنابراین، 'به منظور تطبیق با دستور پاستوریزه کردن شیر من از قبل پاستوریزه، من نیاز به دریافت معافیت از رئیس CDFA،' توضیح می دهد
14. The only difference is that todays milk is normally pasteurised or homogenised milk and getting Real Raw Milk is getting harder and harder.
[ترجمه ترگمان]تنها تفاوت این است که شیر امروز به طور معمول شیر پاستوریزه یا شیر غیر پاستوریزه و به دست آوردن شیر خام خام سخت تر و سخت تر می شود
[ترجمه گوگل]تنها تفاوت این است که شیر امروزه به طور معمول پاستوریزه شده یا شیر همگن می شود و شیر واقعی خام سخت تر و سخت تر می شود
[ترجمه گوگل]تنها تفاوت این است که شیر امروزه به طور معمول پاستوریزه شده یا شیر همگن می شود و شیر واقعی خام سخت تر و سخت تر می شود
کلمات دیگر: