کلمه جو
صفحه اصلی

patentable

انگلیسی به فارسی

قابل ثبت است


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of patent.

• able to be patented, can be protected by a patent

جملات نمونه

1. Invention is best treated as the subset of patentable technical innovations.
[ترجمه ترگمان]اختراع به عنوان زیر مجموعه ای از نوآوری های فنی patentable شناخته می شود
[ترجمه گوگل]اختراع به عنوان زیر مجموعه ای از نوآوری های فنی قابل ثبت است

2. The Court decided that it was not patentable, because it lacked the characteristics of an invention.
[ترجمه ترگمان]این دادگاه به این نتیجه رسیده بود که این کار patentable نیست، زیرا فاقد ویژگی های یک اختراع است
[ترجمه گوگل]دادگاه تصمیم گرفت که آن را قابل ثبت نباشد، چرا که ویژگی های اختراع را نداشت

3. Only new inventions are patentable . You need to keep your invention confidential until you file your corresponding designated application or short-term application.
[ترجمه ترگمان]تنها اختراعات جدید patentable هستند شما باید این اختراع را محرمانه نگه دارید تا زمانی که برنامه تعیین شده یا برنامه کوتاه مدت خود را بایگانی کنید
[ترجمه گوگل]فقط اختراعات جدید قابل ثبت است شما باید اختراع خود را محرمانه نگه دارید تا زمانی که درخواست پرونده متقاضی یا درخواست کوتاه مدت خود را ثبت نکنید

4. For an invention to be patentable it must not be obvious 'to one of ordinary skill in the art'.
[ترجمه ترگمان]برای اختراع، نباید به یکی از مهارت معمولی در هنر اشاره کرد
[ترجمه گوگل]برای یک اختراع قابل ثبت است، نباید 'به یکی از مهارت های عادی در هنر' واضح باشد

5. Publication of research and development of a patentable or licensable product are the typical standards of achievement.
[ترجمه ترگمان]انتشار تحقیق و توسعه محصول patentable یا licensable استانداردهای ویژگی موفقیت هستند
[ترجمه گوگل]انتشار تحقیق و توسعه یک محصول قابل ثبت یا مجاز است استانداردهای معمول موفقیت است

6. So, defining what is patentable is not as clear cut as black and white.
[ترجمه ترگمان]بنابراین تعریف آن چه چیزی است به اندازه سفید و سفید نیست
[ترجمه گوگل]بنابراین تعریف آنچه قابل ثبت است، به صورت سیاه و سفید به اندازه روشن نیست

7. To be patentable an invention must be novel, useful and non-obvious.
[ترجمه ترگمان]برای اینکه یک اختراع وجود داشته باشد، باید یک اختراع جدید، مفید و غیر بدیهی باشد
[ترجمه گوگل]اختراع باید قابل رونق باشد، مفید و غیرقابل تشخیص باشد

8. The doctrine states that a patentable invention must be nonobvious to a person of ordinary skill in the art at the time the invention is made.
[ترجمه ترگمان]این دکترین بیان می دارد که یک اختراع patentable باید به فردی از مهارت عادی در هنر در زمان اختراع تبدیل شود
[ترجمه گوگل]این دکترین بیان می کند که اختراع ثبت اختراع باید در زمان اختراع ساخته شده به فردی با مهارت عادی در هنر باشد

9. He then said that the program would not have been patentable had it been stored on a floppy disk.
[ترجمه ترگمان]او سپس گفت که این برنامه در یک فلاپی دیسک ذخیره نشده است
[ترجمه گوگل]او سپس گفت که اگر آن را در یک دیسک فلاپی ذخیره نشود، این برنامه قابل ثبت نیست

10. Many companies therefore offer incentives to their employees to come up with patentable ideas.
[ترجمه ترگمان]بنابراین بسیاری از شرکت ها انگیزه هایی برای کارمندان خود ایجاد می کنند تا به ایده های patentable برسند
[ترجمه گوگل]بنابراین، بسیاری از شرکت ها انگیزه ای برای کارکنان خود برای ارائه ایده های قابل صدور ارائه می دهند

11. The US Supreme Court, however, has held that laws of nature, physical phenomena and abstract ideas are not patentable .
[ترجمه ترگمان]با این حال، دیوان عالی ایالات متحده قوانین طبیعت، پدیده های فیزیکی و ایده های انتزاعی را نادیده گرفته است
[ترجمه گوگل]با این حال، دیوان عالی ایالات متحده تصریح کرده است که قوانین طبیعت، پدیده های فیزیکی و ایده های انتزاعی قابل ثبت نیست

12. A patent is a governmental grant of an exclusive monopoly as an incentive and a reward for a new invention. To be patentable, an idea must be novel, useful and nonobvious.
[ترجمه ترگمان]حق اختراع یک امتیاز دولتی برای انحصار انحصاری به عنوان یک ابتکار و یک پاداش برای اختراع جدید است برای be، یک ایده باید بدیع، مفید و nonobvious باشد
[ترجمه گوگل]یک اختراع دولتی است که یک انحصار منحصر به فرد را به عنوان یک انگیزه و پاداش برای اختراع جدید منحصر به فرد می کند برای ثبت اختراع، ایده باید رمان، مفید و غیرقابل شناخت باشد

13. In particular, it is seldom possible to prove the 'novelty', 'non-obviousness', or even 'usefulness' of IK, as required for patentable inventions.
[ترجمه ترگمان]به طور خاص، اثبات اصالت، non، یا حتی کارآیی of، همانطور که برای اختراعات patentable مورد نیاز است، امکان پذیر نیست
[ترجمه گوگل]به طور خاص، به ندرت ممکن است اثبات 'اختراع'، 'غیر واضح'، و یا حتی 'مفید بودن' IK، که لازم است برای اختراع ثبت اختراع

14. But we figured there was just no way in the world it was patentable.
[ترجمه ترگمان]اما ما فکر می کردیم که هیچ راهی وجود نداره که تو دنیا وجود داشته باشه
[ترجمه گوگل]اما ما تصور می کردیم که هیچ راهی در دنیا وجود نداشت

15. It's as simple as putting on a bathrobe backwards and an idea so ridiculous it isn't patentable.
[ترجمه ترگمان]به این سادگی است که یک حوله را بر دوش بگذارند و یک فکری به قدری مسخره است که خنده دار نیست
[ترجمه گوگل]این به همان اندازه ساده است که در حمام قرار داده شده به عقب و یک ایده بسیار مسخره است که قابل ثبت نیست

پیشنهاد کاربران

قابل انحصار


قابل ثبت

patentable ( حقوق )
واژه مصوب: ثبت پذیر
تعریف: ویژگی اختراعی که شرایط لازم برای ثبت را احراز کرده باشد


کلمات دیگر: