بی بهره است
unhelpful
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of helpful.
• متضاد: helpful
• متضاد: helpful
• not giving assistance, not helpful
an unhelpful person or action does nothing to help you, and often causes you problems.
an unhelpful person or action does nothing to help you, and often causes you problems.
جملات نمونه
1. The instructions were badly written and unhelpful.
[ترجمه ترگمان]دستورالعمل ها به شدت نوشته شده و بی فایده بودند
[ترجمه گوگل]دستورالعمل ها به خوبی نوشته شده و مفید نبودند
[ترجمه گوگل]دستورالعمل ها به خوبی نوشته شده و مفید نبودند
2. The authorities are being particularly unhelpful.
[ترجمه ترگمان]مقامات به طور خاص بی فایده هستند
[ترجمه گوگل]مقامات به ویژه از دست نرفته اند
[ترجمه گوگل]مقامات به ویژه از دست نرفته اند
3. The taxi driver was being very unhelpful.
[ترجمه ترگمان]راننده تاکسی خیلی بی فایده بود
[ترجمه گوگل]راننده تاکسی بسیار خسته کننده بود
[ترجمه گوگل]راننده تاکسی بسیار خسته کننده بود
4. The waiters were rude and unhelpful, the manager ditto.
[ترجمه ترگمان]پیشخدمت ها گستاخ و unhelpful بودند، مدیر بخش هم همین طور
[ترجمه گوگل]پیشخدمت ها بی ادب و بی فایده بودند، مدیر این کار را کرد
[ترجمه گوگل]پیشخدمت ها بی ادب و بی فایده بودند، مدیر این کار را کرد
5. The criticism is both unfair and unhelpful.
[ترجمه ترگمان]انتقاد هر دو ناعادلانه و بی فایده است
[ترجمه گوگل]انتقاد هر دو ناعادلانه و بی کفایت است
[ترجمه گوگل]انتقاد هر دو ناعادلانه و بی کفایت است
6. If the bank is unhelpful take it up with the Ombudsman.
[ترجمه ترگمان]اگر بانک به اداره دادرسی کمکی نخواهد کرد
[ترجمه گوگل]اگر بانک بی فایده باشد، با اوباما تماس بگیرد
[ترجمه گوگل]اگر بانک بی فایده باشد، با اوباما تماس بگیرد
7. The shop assistant was rude and unhelpful.
[ترجمه ترگمان] دستیار فروشگاه گستاخ و unhelpful بود
[ترجمه گوگل]دستیار فروشگاه بی ادب و بی بهره بود
[ترجمه گوگل]دستیار فروشگاه بی ادب و بی بهره بود
8. I don't need any more of your unhelpful advice!
[ترجمه Helen] نصیحت های تو بی فایده بود
[ترجمه ترگمان]من به نصیحت تو احتیاجی ندارم![ترجمه گوگل]من بیشتر از مشاوره خسته نباشیدم!
9. Unhappy tourists have pointed the finger at unhelpful travel agents.
[ترجمه ترگمان]نارضایتی گردشگران به آژانس های مسافرتی کمکی اشاره کرده است
[ترجمه گوگل]گردشگران ناراضی انگشت خود را به نمایندگی های سفرهای غیرمجاز نشان داده اند
[ترجمه گوگل]گردشگران ناراضی انگشت خود را به نمایندگی های سفرهای غیرمجاز نشان داده اند
10. Her comments were perfectly unexceptionable if a little unhelpful.
[ترجمه ترگمان]نظرات او کام لا بی عیب و نقص بود
[ترجمه گوگل]نظرات او کاملا بی رقیب بود اگر کمی مفید است
[ترجمه گوگل]نظرات او کاملا بی رقیب بود اگر کمی مفید است
11. It is unhelpful to extrapolate general trends from one case.
[ترجمه ترگمان]برون یابی گرایش ها کلی از یک مورد بی فایده است
[ترجمه گوگل]از یک مورد بی نظیر است که از روند کلی استفاده می شود
[ترجمه گوگل]از یک مورد بی نظیر است که از روند کلی استفاده می شود
12. Theological answers, even though correct, can be unhelpful to both of these types, though in different ways.
[ترجمه ترگمان]پاسخ الهی، با این که صحیح است، می تواند به هر دوی این انواع، هرچند به روش های مختلف، مفید باشد
[ترجمه گوگل]پاسخ های الهیاتی، هرچند صحیح است، می تواند برای هر دوی این گونه ها ناسازگار باشد، هر چند به طرق مختلف
[ترجمه گوگل]پاسخ های الهیاتی، هرچند صحیح است، می تواند برای هر دوی این گونه ها ناسازگار باشد، هر چند به طرق مختلف
13. Why is it unhelpful to talk of leadership in terms of qualities?
[ترجمه ترگمان]چرا صحبت از رهبری به لحاظ ویژگی بی فایده است؟
[ترجمه گوگل]چرا در مورد کیفیت ها صحبت از رهبری نیست؟
[ترجمه گوگل]چرا در مورد کیفیت ها صحبت از رهبری نیست؟
14. This is ultimately unhelpful to women.
[ترجمه ترگمان]این در نهایت به زنان کمکی نمی کند
[ترجمه گوگل]این در نهایت برای زنان غیرممکن است
[ترجمه گوگل]این در نهایت برای زنان غیرممکن است
15. She was driven from pillar to post and each person she spoke to was more unhelpful than the last.
[ترجمه ترگمان]او از ستون به پست و هر کسی که با او حرف می زد، more بود
[ترجمه گوگل]او از ستون به سمت پست رانده شد و هر فردی که او صحبت میکرد، بیشتر از گذشته ناتوان بود
[ترجمه گوگل]او از ستون به سمت پست رانده شد و هر فردی که او صحبت میکرد، بیشتر از گذشته ناتوان بود
پیشنهاد کاربران
بی فایده
غیرسودمند، بیهوده
کلمات دیگر: