کلمه جو
صفحه اصلی

oneida


سرخپوست اونیدا (قبیله ی اونیدا در نیویورک ویسکانسین و اونتاریو زیست می کند)

انگلیسی به فارسی

سرخپوست اونیدا (قبیلهی اونیدا در نیویورک ویسکانسین و اونتاریو زیست می‌کند )


زبان اونیدا


يهودا


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: Oneida, Oneidas
(1) تعریف: a member of a tribe of North American Indians living in Canada and New York State and belonging to the Six Nations.

(2) تعریف: the language of this tribe.

• member of the oneida (american indian tribe that lived in new york, usa); language of the oneida

جملات نمونه

1. The families of Oneida really did seem to be learning how to overcome exclusive feelings.
[ترجمه ترگمان]خانواده های Oneida واقعا به نظر می رسید که یاد می گیرند چطور بر احساسات انحصاری غلبه کنند
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد خانواده ی Oneida واقعا یاد بگیرند که چگونه از احساسات منحرف غافل شوند

2. Description : Oneida building has this large tub installed, strictly for luxurious relaxation.
[ترجمه ترگمان]توضیح: ساختمان Oneida یک وان بزرگ نصب شده است، صرفا برای آرامش لوکس
[ترجمه گوگل]توضیحات Oneida building این حمام بزرگ نصب شده است، به شدت برای آرامش لوکس

3. The "big mansion" or "The Oneida Community" is well-known because it once witnessed a legendary history: the experiment of a Utopian communist life.
[ترجمه ترگمان]\"عمارت بزرگ\" یا \"جامعه Oneida\" معروف است به این دلیل که زمانی شاهد یک تاریخ افسانه ای بوده است: تجربه زندگی کمونیستی Utopian
[ترجمه گوگل]'عمارت بزرگ' یا 'The Oneida Community' شناخته شده است، زیرا یک بار شاهد یک تاریخ افسانه ای آزمایش یک زندگی کمونیستی اودوسی بود

4. Y., where he established the Oneida Community, which he led until 187 when he fled to Canada to avoid legal action.
[ترجمه ترگمان]Y, جایی که او جامعه Oneida را تاسیس کرد، زمانی که به کانادا گریخت تا از اقدام قانونی اجتناب کند، او را تا ۱۸۷ سال رهبری کرد
[ترجمه گوگل]Y, جایی که او تاسیس انجمن Oneida، که او تا سال 187 هدایت کرد، هنگامی که برای فرار از اقدام قانونی به کانادا فرار کرد

5. In Oneida County, the town of Floyd, and a nearby school are also named for this patriot.
[ترجمه ترگمان]در بخش Oneida، شهر فلوید، و یک مدرسه در آن نزدیکی نیز به عنوان یک میهن پرست نامگذاری شده اند
[ترجمه گوگل]در وینایدا کانتی، شهر فلوید و یک مدرسه در این نزدیکی نیز برای این وطن نامیده می شود

6. In such a setting Shakers and the Oneida community were only the tip of the utopian iceberg.
[ترجمه ترگمان]در چنین موقعیتی، Shakers و جامعه Oneida تنها نوک کوه یخ بودند
[ترجمه گوگل]در چنین محیطی، شیکرز و جامعه Oneida تنها نکته یخی کوه یوتوپ بود

7. The Oneida business ventures have brought millions of dollars into the community and improved the standard of living.
[ترجمه ترگمان]فعالیت های تجاری Oneida میلیون ها دلار را به جامعه آورده است و استاندارد زندگی را بهبود بخشیده است
[ترجمه گوگل]سرمایه گذاری های تجاری Oneida میلیون ها دلار به جامعه آورده اند و سطح زندگی را بهبود داده اند

8. A city of central New York east-northeast of Syracuse. The Oneida Community, a Utopian society established in 848 by John Humphrey Noyes, was nearby.
[ترجمه ترگمان]شهری در مرکز نیویورک - شمال شرقی سیراکوز جامعه Oneida، جامعه ای موهوم که توسط جان هامفری Noyes به رسمیت شناخته شد، در همان نزدیکی بود
[ترجمه گوگل]شهر مرکزی نیویورک شرق-شمال شرقی سیراکیوز جامعه ی Oneida، یک جامعه یوپیایی که در سال 848 توسط جان هامفری نایز تاسیس شد، در نزدیکی آن بود

9. He bought land on the Mohawk River in upstate Oneida County, where he eventually retired.
[ترجمه ترگمان]او در نزدیکی رودخانه موهاوک در بخش شمالی Oneida، جایی که در نهایت بازنشسته شد، زمین خرید
[ترجمه گوگل]او سرزمین را در رودخانه Mohawk در ولسوالی وینایدا، که در نهایت بازنشسته شد، خریداری کرد


کلمات دیگر: