ارجاع بکمیسیون پارلمانی
recommitment
ارجاع بکمیسیون پارلمانی
انگلیسی به فارسی
تعهد
انگلیسی به انگلیسی
• act of recommitting; act of redelivering, act of entrusting again; act of resending to a committee
جملات نمونه
1. The couple held a fifty thousand dollar recommitment ceremony in 2005 to prove that they were still in love. Kobe and Vanessa Bryant are proving that a love in the media can survive!
[ترجمه ترگمان]این زوج در سال ۲۰۰۵ یک جشن پنجاه هزار دلاری را برگزار کردند تا ثابت کنند که هنوز عاشق هستند کوب و ونسا Bryant ثابت می کنند که عشق در رسانه ها می تواند زنده بماند!
[ترجمه گوگل]این زن در سال 2005 یک مراسم تعهد پنجاه هزار دلاری را برای اثبات این که هنوز در عشق است، برگزار کرد کوبه و ونسا برین ثابت می کنند که عشق در رسانه ها می تواند زنده بماند!
[ترجمه گوگل]این زن در سال 2005 یک مراسم تعهد پنجاه هزار دلاری را برای اثبات این که هنوز در عشق است، برگزار کرد کوبه و ونسا برین ثابت می کنند که عشق در رسانه ها می تواند زنده بماند!
2. Patricks said one of the demands included a recommitment by the government to fight corruption.
[ترجمه ترگمان]Patricks گفت که یکی از این درخواست ها شامل درخواست دولت برای مبارزه با فساد است
[ترجمه گوگل]پاتریکس می گوید یکی از خواسته ها شامل تعهد دولت برای مبارزه با فساد است
[ترجمه گوگل]پاتریکس می گوید یکی از خواسته ها شامل تعهد دولت برای مبارزه با فساد است
3. They were grounded in a recommitment to classical forms of learning that had been de-emphasized during the Middle Ages.
[ترجمه ترگمان]آن ها در یک recommitment به اشکال کلاسیک یادگیری که در طول قرون وسطی مورد تاکید قرار گرفته بودند، ریشه گرفته بودند
[ترجمه گوگل]آنها در بازپس گیری اشکال کلاسیک یادگیری که در قرون وسطی تاکید داشتند، متکی بودند
[ترجمه گوگل]آنها در بازپس گیری اشکال کلاسیک یادگیری که در قرون وسطی تاکید داشتند، متکی بودند
4. The couple held a fifty thousand dollar recommitment ceremony in 2005 to prove that they were still in love.
[ترجمه ترگمان]این زوج در سال ۲۰۰۵ یک جشن پنجاه هزار دلاری را برگزار کردند تا ثابت کنند که هنوز عاشق هستند
[ترجمه گوگل]این زن در سال 2005 یک مراسم تعهد پنجاه هزار دلاری را برای اثبات این که هنوز در عشق است، برگزار کرد
[ترجمه گوگل]این زن در سال 2005 یک مراسم تعهد پنجاه هزار دلاری را برای اثبات این که هنوز در عشق است، برگزار کرد
5. Such an overhaul will require the recommitment of America and its allies to stabilising Afghanistan, including the overdue deployment of more troops.
[ترجمه ترگمان]چنین تغییراتی به the آمریکا و هم پیمانانش در ایجاد ثبات در افغانستان، از جمله استقرار مجدد سربازان بیشتر نیاز دارد
[ترجمه گوگل]چنین اصلاحاتی نیاز به تعهد آمریکا و متحدانش برای برقراری ثبات در افغانستان را شامل استقرار سربازان بیشتری خواهد کرد
[ترجمه گوگل]چنین اصلاحاتی نیاز به تعهد آمریکا و متحدانش برای برقراری ثبات در افغانستان را شامل استقرار سربازان بیشتری خواهد کرد
6. The necessity of detention refers to that detention is indispensable for safeguarding the suspects available to case, saving the evidences and preventing recommitment, etc.
[ترجمه ترگمان]ضرورت بازداشت به این بازداشت اشاره دارد که برای حفاظت از مظنونین در دسترس، ذخیره کردن مدارک و جلوگیری از recommitment و غیره ضروری است
[ترجمه گوگل]لزوم بازداشت به این معنی است که بازداشت برای حفاظت از مظنونان در دسترس برای پرونده، صرفه جویی در مدارک و جلوگیری از تعهدات و غیره ضروری است
[ترجمه گوگل]لزوم بازداشت به این معنی است که بازداشت برای حفاظت از مظنونان در دسترس برای پرونده، صرفه جویی در مدارک و جلوگیری از تعهدات و غیره ضروری است
7. Import statistics tools for the process to monitor and ensure the prevention of recommitment .
[ترجمه ترگمان]وارد کردن ابزارهای آماری برای فرآیند نظارت و اطمینان از جلوگیری از recommitment
[ترجمه گوگل]واردات ابزار آمار برای روند برای نظارت و اطمینان از پیشگیری از تعهدات
[ترجمه گوگل]واردات ابزار آمار برای روند برای نظارت و اطمینان از پیشگیری از تعهدات
8. Moreover, the transformation of self-concept in the course of recovery could have an effect on the prevention of recommitment .
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، تحول مفهوم خود - مفهومی در دوره بهبودی می تواند تاثیری بر پیش گیری از recommitment داشته باشد
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، تحول خودکفایی در حین بازیابی می تواند بر پیشگیری از تعهدات تأثیر بگذارد
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، تحول خودکفایی در حین بازیابی می تواند بر پیشگیری از تعهدات تأثیر بگذارد
9. Life goes on, but it goes on so much better with hope and renewal and recommitment.
[ترجمه ترگمان]زندگی ادامه دارد، اما با امید و تجدید حیات بسیار بهتر است
[ترجمه گوگل]زندگی ادامه دارد، اما با امید و تجدید و تعهد، خیلی بهتر می شود
[ترجمه گوگل]زندگی ادامه دارد، اما با امید و تجدید و تعهد، خیلی بهتر می شود
کلمات دیگر: