کلمه جو
صفحه اصلی

unhealthily

انگلیسی به فارسی

ناخوشایند


انگلیسی به انگلیسی

• in a manner that is bad for the health

جملات نمونه

1. They lived in an unhealthily claustrophobic atmosphere.
[ترجمه ترگمان]آن ها در فضای دلگیر کننده ای زندگی می کردند
[ترجمه گوگل]آنها در یک فضای ناخوشایند فکری زندگی می کردند

2. He was unhealthily obsessed with past events.
[ترجمه ترگمان]به خاطر این بود که او به خاطر حوادث گذشته دچار وسواس شده بود
[ترجمه گوگل]او با رویدادهای گذشته ناسازگار بود

3. My heart was banging away unhealthily.
[ترجمه ترگمان]قلبم داشت به صورتش می کوبید
[ترجمه گوگل]قلب من بی خوابی دور زد

4. She eats too unhealthily.
[ترجمه ترگمان]اون خیلی عصبی می خوره
[ترجمه گوگل]او بیش از حد ناسالم می خورد

5. And elder or kidney change unhealthily formerly, kidney canaliculus function already had damage positive of metropolis occurrence holiday.
[ترجمه ترگمان]گذشته از این، تغییر کلیه و یا کلیه نسبت به گذشته تاثیر مثبتی داشته است
[ترجمه گوگل]و تغییرات سالخوردگی یا کلیه به طور ناخوشایند قبل از آن، عملکرد کلیه کانالیکولوس در حال حاضر آسیب مثبت از تعطیلات کلان شهر را خسارت

6. While Kate may be unhealthily thin, some researchers are concerned less with her personal weight than with her influence on young women's body image issues and eating disorders.
[ترجمه ترگمان]در حالی که ممکن است کیت به گونه ای ضعیف به نظر برسد، برخی از محققان کم تر نگران وزن شخصی او هستند تا تاثیر او بر مشکلات تصویر بدن جوان و اختلالات خوردن
[ترجمه گوگل]در حالی که کیت ممکن است ناسالم نازک باشد، برخی از محققان با وزن شخصی خود کمتر از نفوذ او در مسائل مربوط به تصویر بدن بدن زنان جوان و اختلالات خوردن است

7. She didn't eat unhealthily – the rest of the family ate exactly the same meals, and did a fraction of the exercise she did.
[ترجمه ترگمان]او unhealthily را نمی خورد - بقیه خانواده دقیقا همان غذا می خوردند و بخشی از ورزش او را انجام می دادند
[ترجمه گوگل]او ناسالم غذا نداشت - بقیه از خانواده ها دقیقا یک وعده غذا خوردند و بخش اعظمی از ورزش را انجام دادند

8. Is oedema can explain the kidney changes unhealthily?
[ترجمه ترگمان]آیا oedema می تواند توضیح دهد که کلیه changes به درستی تغییر می کند؟
[ترجمه گوگل]آیا ادم میتواند تغییرات کلیه را بیخوابی را توضیح دهد؟

9. His liability was also unhealthily low in comparison to his net worth.
[ترجمه ترگمان]مسئولیت او در مقایسه با ارزش خالص او، بسیار ضعیف بود
[ترجمه گوگل]مسئولیت او نیز در مقایسه با ارزش خالص آن کم بود

10. And the man does not look unhealthily (Sentence dictionary), had become menace their healthy very main factor.
[ترجمه ترگمان]و این مرد به unhealthily (فرهنگ لغت نامه)نگاه نمی کند و عامل اصلی سلامتی آن ها محسوب می شود
[ترجمه گوگل]و این مرد به طور ناخوشایند نگاه نمی کند (فرهنگ لغت جمله)، عامل اصلی بسیار مهم سالم خود را تهدید کرده است

11. Self-pity evaporates as she's drawn to playground attendant Billy, unhealthily in thrall to macho pack leader Len.
[ترجمه ترگمان]در حالی که به سمت متصدی زمین بازی می رود و به بیلی، رهبر گله گله، کش دار کشیده می شود، دلسوزی به حال خود تبخیر می شود
[ترجمه گوگل]بی تردید تباهی خود را از دست می دهد، به طوری که او به بیلی به همراه زمین بازی کشیده می شود، به طور ناخودآگاه به لانه ی رهبر ماکرو بسته می شود

12. recession would inevitably lead to us eating even more unhealthily than we had been.
[ترجمه ترگمان]بحران اقتصادی به طور اجتناب ناپذیری منجر به خوردن حتی more از ما می شد
[ترجمه گوگل]رکود اقتصادی ناگزیر منجر به نابودی ما از خوردن ما خواهد شد

13. In the stock markets and many others, simple price rises and various more complex ratios and indicators can be seen to change unhealthily.
[ترجمه ترگمان]در بازارهای سهام و بسیاری دیگر، قیمت ساده افزایش می یابد و نسبت های مختلف پیچیده تر و شاخص ها را می توان برای تغییر unhealthily دید
[ترجمه گوگل]در بازارهای سهام و بسیاری دیگر، قیمت ساده و افزایش نسبت های مختلف و شاخص های پیچیده تر به نظر می رسد که ناخوشایند می شود

14. Accordingly, adjacent viscera all is affected somewhat to the kidney unhealthily .
[ترجمه ترگمان]بر این اساس، اندام های مجاور همگی تا حدودی بر روی لبه های کلیه ها قرار دارند
[ترجمه گوگل]بر این اساس، همه گیره های مجاور، به طور نامنظم به کلیه ها آسیب می رساند

15. The study also showed that low earners are choosing to eat unhealthily. Their food choices were not linked to their income, their access to shops or their cooking skills.
[ترجمه ترگمان]این مطالعه همچنین نشان داد که صاحبان پست در حال انتخاب to هستند انتخاب های غذایی آن ها با درآمد، دسترسی آن ها به فروشگاه ها و یا مهارت های آشپزی آن ها مرتبط نبود
[ترجمه گوگل]این مطالعه همچنین نشان می دهد که افراد کم درآمد به راحتی غذا می خورند انتخاب غذا آنها با درآمد آنها، دسترسی به مغازه ها یا مهارت های آشپزی آنها ارتباط نداشت


کلمات دیگر: