کلمه جو
صفحه اصلی

receptivity


قدرت پذیرش

انگلیسی به فارسی

قدرت پذیرش


پذیرش، قدرت پذیرش


انگلیسی به انگلیسی

• quality of taking in, quality of accepting; openness to new ideas, willingness to accept suggestions

جملات نمونه

1. One can not generalize about a greater receptivity among Protestant clergy toward the new cosmology.
[ترجمه ترگمان]نمی توان در مورد یک پذیرش بزرگ تر در میان روحانیان پروتستان به سمت کیهان شناسی جدید تعمیم داد
[ترجمه گوگل]در مورد رضایت بیشتر در بین روحانیت پروتستان نسبت به کیهان شناسی جدید نمیتوان تعمیم داد

2. In its yin aspect, it is the soft receptivity of femininity, of true womanhood.
[ترجمه ترگمان]در حالت یین آن، آن قابلیت پذیرش نرم زنانه و زنانگی واقعی است
[ترجمه گوگل]در جنبه یین آن، پذیرش نرم زنانگی، زن بودن واقعی است

3. So keep yourself in a state of receptivity. It is your business to receive and perpetually.
[ترجمه ترگمان]پس خودتان را در حالت آماده باش قرار دهید این وظیفه تو است که همیشه از من پذیرایی کنی
[ترجمه گوگل]بنابراین خود را در وضعیت پذیرش نگه دارید کسب و کار شما برای دریافت و همیشه است

4. Again I have some data on receptivity from Touchmedia.
[ترجمه ترگمان]دوباره من مقداری اطلاعات در مورد قابلیت پذیرش از Touchmedia دارم
[ترجمه گوگل]باز هم من برخی از داده ها در مورد پذیرش از Touchmedia

5. The original installation receiving antenna, strengthens the signal receptivity.
[ترجمه ترگمان]نصب اصلی آنتن، قدرت پذیرش سیگنال را تقویت می کند
[ترجمه گوگل]نصب اولیه دریافت آنتن، تقویت پذیری سیگنال

6. The supersonic boundary - layer receptivity to local disturbance in freestream is studied by DNS.
[ترجمه ترگمان]پذیرش لایه مرزی مافوق صوت با اختلال محلی در freestream توسط DNS مطالعه شده است
[ترجمه گوگل]DNS با استفاده از مرز - ابررسانایی - پذیرش لایه به اختلالات محلی در freestream

7. Ink receptivity: Uniform acceptability of ink on paper surface.
[ترجمه ترگمان]قابلیت پذیرش جوهر: مقبولیت یکنواخت جوهر روی سطح کاغذ
[ترجمه گوگل]پذیرش جوهر پذیری یکنواخت جوهر بر روی سطح کاغذ

8. Real devotion is an unbroken receptivity to the truth.
[ترجمه ترگمان]وفاداری واقعی برای حقیقت غیرقابل receptivity است
[ترجمه گوگل]بیدرنگ واقعی، پذیرش بی وقفه به حقیقت است

9. Drop candidates must visually indicate their receptivity.
[ترجمه ترگمان]نامزدهای ناخوانده باید به طور بصری قابلیت پذیرش خود را نشان دهند
[ترجمه گوگل]داوطلبان قطره باید بصری نشان دهندۀ پذیرش آنهاست

10. Pinopldes an important role in evaluating endometrial receptivity.
[ترجمه ترگمان]نقش مهمی در ارزیابی قابلیت پذیرش endometrial ایفا می کند
[ترجمه گوگل]Pinopldes نقش مهمی در ارزیابی گیرنده اندومتری دارد

11. Endometrial receptivity is an important factor in deciding the successful nidation of embryon, of which the successful evaluation is the key link of assisted reproductive technology(ART).
[ترجمه ترگمان]پذیرش قابلیت پذیرش یک فاکتور مهم در تصمیم گیری درباره موفقیت موفقیت آمیز of است، که ارزیابی موفق، پیوند کلیدی فن آوری تولید به کمک (هنر)است
[ترجمه گوگل]پذیرش اندومتر یکی از عوامل مهم در تصمیم گیری موفقیت آمیز بودن جنین است که ارزیابی موفق آن، پیوند کلیدی تکنولوژی تولید مثل (ART) است

12. Ranging wide over ancient aphorisms, Professor Noel Dilly struck precisely the right note of scepticism, receptivity and curiosity.
[ترجمه ترگمان]پروفسور مک dilly با کلمات aphorisms باستان به طور دقیق حاکی از ناباوری و کنجکاوی و کنجکاوی بود
[ترجمه گوگل]پروفسور نوئل دیلی، با گستردگی بیش از حد، از دغدغه های باستانی برخوردار است، دقیقا یادداشت صریح شک و تردید، حساسیت و کنجکاوی است

13. Let your body language, eye contact and facial expression show involvement and receptivity.
[ترجمه ترگمان]بگذارید که زبان بدنی، ارتباط چشمی و حالات صورت نشان دهنده مشارکت و پذیرش شما باشد
[ترجمه گوگل]اجازه دهید زبان بدن، تماس با چشم و صورت خود نشان دهنده دخالت و پذیرش است

14. For those of melancholy or saturnine disposition, the means had to be found for inducing receptivity toward Jovian or solar influx.
[ترجمه ترگمان]برای افراد افسرده یا افسرده، وسیله ای که باید برای انتقال قدرت به سمت Jovian یا هجوم نور خورشید پیدا شود، باید پیدا شود
[ترجمه گوگل]برای کسانی که از حالت ماندگی و یا ساتولین استفاده می کردند، باید ابزار را برای القاء پذیری نسبت به جویین یا نفوذ خورشیدی پیدا کرد

15. The first key parameter for effectiveness is attitude – receptivity, involvement, interactivity and relevance.
[ترجمه ترگمان]اولین پارامتر کلیدی برای کارایی، قابلیت پذیرش، مشارکت، تعامل و ارتباط است
[ترجمه گوگل]اولین پارامتر کلیدی برای اثربخشی، نگرش - پذیرش، مشارکت، تعامل و ارتباط است

پیشنهاد کاربران

گشودگی، پذیرندگی، پذیرا بودن


کلمات دیگر: