unforgivably
unforgivably
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• in a manner that can not be forgiven, in an unforgivable manner
جملات نمونه
1. He was unforgivably rude.
[ترجمه ترگمان]او خیلی گستاخ بود
[ترجمه گوگل]او بی پروا بود بی ادب
[ترجمه گوگل]او بی پروا بود بی ادب
2. Unless policymakers blunder unforgivably—by letting "systemic" institutions fail or by keeping monetary policy too tight—there is no need for today's misery to turn into a new Depression.
[ترجمه ترگمان]مگر اینکه سیاست گذاران با اجازه دادن به \"موسسات\" سیستمیک \" با شکست مواجه شوند و یا سیاست های پولی را خیلی محکم نگاه دارند - نیازی به بحران امروزی نیست تا به بحران جدید تبدیل شود
[ترجمه گوگل]به استثنای اینکه سیاستمداران غافلگیرانه از اشتباه بیرون می آیند، با اجازه دادن به موسسات 'سیستمیک' یا شکستن سیاست های پولی بیش از حد، نیازی نیست که بدبختی امروز به تبدیل شدن به یک افسردگی جدید تبدیل شود
[ترجمه گوگل]به استثنای اینکه سیاستمداران غافلگیرانه از اشتباه بیرون می آیند، با اجازه دادن به موسسات 'سیستمیک' یا شکستن سیاست های پولی بیش از حد، نیازی نیست که بدبختی امروز به تبدیل شدن به یک افسردگی جدید تبدیل شود
3. In retrospect the studio appears unforgivably tardy.
[ترجمه ترگمان]با نگاهی به گذشته استودیو خیلی دیر به نظر می رسد
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد استودیو ظاهرا غیرقابل پیش بینی است
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد استودیو ظاهرا غیرقابل پیش بینی است
4. Wilson was so sick that he looked guilty, unforgivably guilty—as if he had just got some poor girl with child.
[ترجمه ترگمان]ویلسن به قدری مریض بود که به نظر می رسید گناهکار به نظر می رسد - انگار که فقط یک دختر بیچاره را با بچه اورده است
[ترجمه گوگل]ویلسون خیلی مریض بود که مرتکب گناه شده بود، گناه نابخشودنی - مثل اینکه او فقط دختر کوچکی با فرزند داشت
[ترجمه گوگل]ویلسون خیلی مریض بود که مرتکب گناه شده بود، گناه نابخشودنی - مثل اینکه او فقط دختر کوچکی با فرزند داشت
5. Most unforgivably, they upset the grammar ecology of the company and corrupt the language abilities of other people who are struggling with their English.
[ترجمه ترگمان]مهم تر از همه، آن ها اکولوژی گرامر این شرکت را واژگون کرده و توانایی های زبانی افراد دیگر را فاسد می کنند که با زبان انگلیسی خود مبارزه می کنند
[ترجمه گوگل]اغلب غیرقابل پیشبینی، آنها محیط زیست دستور زبان شرکت را ناراحت کرده و توانایی زبان را از دیگر افرادی که با زبان انگلیسی خود درگیر هستند، فساد می کنند
[ترجمه گوگل]اغلب غیرقابل پیشبینی، آنها محیط زیست دستور زبان شرکت را ناراحت کرده و توانایی زبان را از دیگر افرادی که با زبان انگلیسی خود درگیر هستند، فساد می کنند
6. Her husband, Mr. Lu, who always had an unforgivably smug expression on his face, enjoyed discussing current events.
[ترجمه ترگمان]شوهرش، آقای Lu، که همیشه چهره ازخودراضی خود را در چهره داشت، از بحث درباره وقایع اخیر لذت می برد
[ترجمه گوگل]شوهرش، آقای لو، که همواره یک صورت غیرقابل انکار توهین به چهره اش داشت، از بحث در مورد وقایع کنونی لذت برد
[ترجمه گوگل]شوهرش، آقای لو، که همواره یک صورت غیرقابل انکار توهین به چهره اش داشت، از بحث در مورد وقایع کنونی لذت برد
7. Worse yet, The AFL-CIO has worked, unforgivably, to bolster the Chamber of Commerce's credibility, forming a "partnership" with these corporate snakes to "rebuild America's infrastructure.
[ترجمه ترگمان]بدتر از این، فدراسیون اتحادیه های کارگری - CIO، برای تقویت اعتبار اتاق بازرگانی، تشکیل یک \"هم کاری\" با این ماره ای بزرگ برای \"بازسازی زیرساخت آمریکا\"، کار کرده است
[ترجمه گوگل]بدتر از آن، AFL-CIO، بدون شک، برای تقویت اعتبار اتاق بازرگانی، ایجاد 'مشارکت' با این مارک های شرکتی برای 'بازسازی زیرساخت های امریکا' کار کرده است
[ترجمه گوگل]بدتر از آن، AFL-CIO، بدون شک، برای تقویت اعتبار اتاق بازرگانی، ایجاد 'مشارکت' با این مارک های شرکتی برای 'بازسازی زیرساخت های امریکا' کار کرده است
8. Neil Armstrong, the first man on the moon, is intensely private and, in the eyes of the media, unforgivably normal.
[ترجمه ترگمان]نیل آرمسترانگ، اولین مرد روی ماه، به شدت خصوصی است و در چشمان رسانه ها، unforgivably طبیعی است
[ترجمه گوگل]نیل آرمسترانگ، اولین مرد در ماه، به شدت خصوصی است، و در چشم رسانه ها، غیرقابل پیش بینی طبیعی است
[ترجمه گوگل]نیل آرمسترانگ، اولین مرد در ماه، به شدت خصوصی است، و در چشم رسانه ها، غیرقابل پیش بینی طبیعی است
کلمات دیگر: