کلمه جو
صفحه اصلی

tennis player

انگلیسی به انگلیسی

• person who plays tennis professionally, one who knows how to play tennis

جملات نمونه

1. A tennis player needs to have very quick reflexes.
[ترجمه ترگمان]یک بازیکن تنیس باید واکنش های سریع داشته باشد
[ترجمه گوگل]یک بازیکن تنیس باید رفلکس های بسیار سریع داشته باشد

2. A tennis player shows good anticipation by moving quickly into position.
[ترجمه ترگمان]یک بازیکن تنیس انتظار خوب را با حرکت سریع در موقعیت نشان می دهد
[ترجمه گوگل]یک بازیکن تنیس با پیشروی سریع به موقعیت می تواند پیش بینی خوبی داشته باشد

3. She makes a good tennis player.
[ترجمه ترگمان]او یک بازیگر خوب تنیس می سازد
[ترجمه گوگل]او یک بازیکن خوب تنیس می کند

4. Britain's number-one tennis player gave a disappointingly lacklustre performance.
[ترجمه ترگمان]عدد بریتانیا - یک بازیکن تنیس به طور ناامیدانه عملکرد ضعیفی داشت
[ترجمه گوگل]تنیسور شماره یک بریتانیا عملکردی ناخوشایند کم رنگ داشت

5. The young tennis player definitely had the edge on his older opponent.
[ترجمه ترگمان]بازیکن تنیس جوان قطعا بر حریف قدیمی خود برتری داشت
[ترجمه گوگل]بازیکن جوان تنیس قطعا در حریف بزرگتر خود قرار دارد

6. The world's number one tennis player and his coach parted company earlier this month.
[ترجمه ترگمان]در اوایل این ماه یک بازیکن تنیس و مربی او شرکت خود را ترک کردند
[ترجمه گوگل]تنیسور شماره یک جهان و مربی او در ماه اوت شرکت کرده است

7. The young tennis player will never be able to fling off the experienced competitors.
[ترجمه ترگمان]بازیکن تنیس جوان هرگز قادر نخواهد بود رقبای باتجربه را رها کند
[ترجمه گوگل]بازیکن جوان تنیس هرگز نمی تواند رقبا را تجربه کند

8. He's past his peak as a tennis player.
[ترجمه ترگمان]او به عنوان یک بازیکن تنیس از اوج خود گذشته است
[ترجمه گوگل]او از او به عنوان یک بازیکن تنیس گذشته است

9. The young tennis player is unlikely to throw off the more experienced competitor.
[ترجمه ترگمان]بعید است که بازیکن جوان تنیس رقیب باتجربه را دور بیاندازد
[ترجمه گوگل]ورزشکار جوان تنیس احتمالا رقیب با تجربه تر را از بین نمی برد

10. He is a professional tennis player.
[ترجمه ترگمان]او یک بازیگر حرفه ای تنیس است
[ترجمه گوگل]او یک بازیکن تنیس حرفه ای است

11. He is unquestionably the best tennis player in England.
[ترجمه ترگمان]مسلما او بهترین بازیکن تنیس در انگلستان است
[ترجمه گوگل]او بدون شک بهترین بازیکن تنیس در انگلستان است

12. Her playing staggers sometimes although she's a good tennis player.
[ترجمه ترگمان]با اینکه بازیکن تنیس خوبی است، سلانه سلانه سلانه سلانه سلانه سلانه سلانه سلانه پیش می رود
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات او بازی می کند، هر چند او یک بازیکن خوب تنیس است

13. It's been 20 years since a British tennis player was at the top of the pile.
[ترجمه ترگمان]۲۰ سال از زمانی که یک بازیکن تنیس بریتانیایی بالای این دسته قرار داشت، ۲۰ سال می گذشت
[ترجمه گوگل]20 سال است که یک تنیسباز بریتانیا در بالای شمع بوده است

14. We'll make a tennis player of you yet.
[ترجمه ترگمان]هنوز یک بازیکن تنیس از تو درست می کنیم
[ترجمه گوگل]ما یک بازیکن تنیس داریم

15. Speed is his greatest asset as a tennis player.
[ترجمه ترگمان]سرعت بزرگ ترین دارایی او به عنوان یک بازیکن تنیس است
[ترجمه گوگل]سرعت بزرگترین دارایی او به عنوان یک بازیکن تنیس است

پیشنهاد کاربران

اویک بازیکن خوب تنیس است



کلمات دیگر: