ده هزار، بیور
ten thousand
ده هزار، بیور
انگلیسی به فارسی
ده هزار
انگلیسی به انگلیسی
• number 10000
جملات نمونه
1. Ten thousand people roar a loud sigh as you are.
[ترجمه ترگمان]همان طور که شما هستید ده هزار نفر آه بلندی می کشند
[ترجمه گوگل]ده هزار نفر با صدای بلند می خندند
[ترجمه گوگل]ده هزار نفر با صدای بلند می خندند
2. The town has a population of ten thousand.
[ترجمه ترگمان]جمعیت این شهر ده هزار نفر است
[ترجمه گوگل]این شهر جمعیت ده هزار است
[ترجمه گوگل]این شهر جمعیت ده هزار است
3. Know that you are ten thousand person of light which dare to expect you just shine for me.
[ترجمه ترگمان]بدانید که شما بیش از ده هزار تن روشنایی هستید که جرات می کنید برای من درخشش داشته باشید
[ترجمه گوگل]می دانید که شما ده هزار نفر از نور است که جرات می کند انتظار داشته باشید که فقط برای من درخشید
[ترجمه گوگل]می دانید که شما ده هزار نفر از نور است که جرات می کند انتظار داشته باشید که فقط برای من درخشید
4. They captured more than ten thousand prisoners and large quantities of arms in that campaign.
[ترجمه ترگمان]آن ها بیش از ده هزار زندانی و مقادیر زیادی اسلحه را در این مبارزه دستگیر کردند
[ترجمه گوگل]آنها در این مبارزات بیش از ده هزار زندانی و مقدار زیادی اسلحه را دستگیر کردند
[ترجمه گوگل]آنها در این مبارزات بیش از ده هزار زندانی و مقدار زیادی اسلحه را دستگیر کردند
5. The judge levied a ten thousand dollars fine against the factory for polluting the river.
[ترجمه ترگمان]قاضی برای آلوده کردن رودخانه ده هزار دلار جریمه کرد
[ترجمه گوگل]قاضی یک ده هزار دلار عادلانه در برابر کارخانه برای آلودگی رودخانه اعمال کرد
[ترجمه گوگل]قاضی یک ده هزار دلار عادلانه در برابر کارخانه برای آلودگی رودخانه اعمال کرد
6. After you have read more than ten thousand volumes, you will find it easy to write as if God were there helping you.
[ترجمه ترگمان]پس از آنکه بیش از ده هزار جلد کتاب خواندید، نوشتن آن را آسان خواهید یافت، مثل اینکه خداوند به شما کمک می کند
[ترجمه گوگل]پس از آنکه بیش از ده هزار جلد خوانده اید، به راحتی می توانید نوشتن کنید به شرط اینکه خداوند به شما کمک می کند
[ترجمه گوگل]پس از آنکه بیش از ده هزار جلد خوانده اید، به راحتی می توانید نوشتن کنید به شرط اینکه خداوند به شما کمک می کند
7. I have ten thousand kinds of reasons to want to love you less now you can love an excuse.
[ترجمه ترگمان]من ده هزار جور دلیل دارم که دلم می خواهد تو را کم تر دوست بدارم
[ترجمه گوگل]من ده هزار نوع دلایلی دارم که می خواهم عاشق تو باشم
[ترجمه گوگل]من ده هزار نوع دلایلی دارم که می خواهم عاشق تو باشم
8. Reading ten thousand books is like traveling ten thousand miles.
[ترجمه ترگمان]خواندن ده هزار کتاب مثل مسافرت ده هزار میل است
[ترجمه گوگل]خواندن ده هزار کتاب مانند سفر ده هزار مایل است
[ترجمه گوگل]خواندن ده هزار کتاب مانند سفر ده هزار مایل است
9. Ten thousand people are reported to have taken part in the protest which passed off peacefully.
[ترجمه ترگمان]گزارش شده است که ده هزار نفر در اعتراض به این اعتراض شرکت کرده اند
[ترجمه گوگل]گزارش شده است که ده هزار نفر در اعتراضات شرکت کرده اند که به صورت مسالمت آمیز به سر می برند
[ترجمه گوگل]گزارش شده است که ده هزار نفر در اعتراضات شرکت کرده اند که به صورت مسالمت آمیز به سر می برند
10. A strike by some ten thousand bank employees has ended after the government conceded some of their demands.
[ترجمه ترگمان]اعتصاب حدود ۱۰ هزار کارمند بانک بعد از اینکه دولت برخی از خواسته هایشان را تایید کرد به پایان رسید
[ترجمه گوگل]یک اعتصاب توسط ده ها هزار کارمند بانک پس از آنکه دولت برخی از خواسته های خود را پذیرفت، پایان یافته است
[ترجمه گوگل]یک اعتصاب توسط ده ها هزار کارمند بانک پس از آنکه دولت برخی از خواسته های خود را پذیرفت، پایان یافته است
11. The bottom line is that we need another ten thousand dollars to complete the project.
[ترجمه ترگمان]نکته آخر این است که ما به ده هزار دلار دیگر برای تکمیل پروژه نیاز داریم
[ترجمه گوگل]خط پایین این است که برای تکمیل پروژه، ده هزار دلار دیگر نیاز داریم
[ترجمه گوگل]خط پایین این است که برای تکمیل پروژه، ده هزار دلار دیگر نیاز داریم
12. These are selections from ten thousand.
[ترجمه ترگمان]اینها از ده هزار انتخاب شده اند
[ترجمه گوگل]این انتخاب ها از ده هزار است
[ترجمه گوگل]این انتخاب ها از ده هزار است
13. Ten thousand years ago the ice began its retreat from Scotland.
[ترجمه ترگمان]ده هزار سال پیش، یخ از اسکاتلند عقب نشینی کرد
[ترجمه گوگل]ده هزار سال پیش یخ شروع به عقب نشینی از اسکاتلند کرد
[ترجمه گوگل]ده هزار سال پیش یخ شروع به عقب نشینی از اسکاتلند کرد
14. The head of the branch bank embezzled ten thousand dollars from the bank where he worked.
[ترجمه ترگمان]رئیس بانک ده هزار دلار از بانکی که او کار می کرد اختلاس کرده بود
[ترجمه گوگل]رئیس بانک شعبه، ده هزار دلار از بانک که در آن کار می کرد، اختلاس می کرد
[ترجمه گوگل]رئیس بانک شعبه، ده هزار دلار از بانک که در آن کار می کرد، اختلاس می کرد
15. Around ten thousand ravers were expected to attend the open-air party.
[ترجمه ترگمان]حدود ۱۰ هزار نفر از مردم انتظار داشتند که در مهمانی فضای آزاد شرکت کنند
[ترجمه گوگل]انتظار میرود حدود ده هزار روروک مخصوصا در حیاط خلوت حضور داشته باشند
[ترجمه گوگل]انتظار میرود حدود ده هزار روروک مخصوصا در حیاط خلوت حضور داشته باشند
کلمات دیگر: