کلمه جو
صفحه اصلی

tenpins


(با فعل مفرد) نوعی بازی بولینگ با ده ماسوره

انگلیسی به فارسی

(با فعل مفرد) نوعی بازی بولینگ با ده ماسوره


ماسورهها


انگلیسی به انگلیسی

• form of bowling game using wooden pins

جملات نمونه

1. An extra skittle was added and, lo, tenpin bowling was born.
[ترجمه ترگمان]یک skittle اضافی نیز اضافه شد و، lo، بولینگ tenpin به دنیا آمد
[ترجمه گوگل]یک اسکیت باز اضافی اضافه شد و، بولینگ تنیپین متولد شد

2. He was almost without shoulders, reminding Shamlou of a tenpin skittle.
[ترجمه ترگمان]تقریبا بی شانه هایش بود و به یاد a و skittle می انداخت
[ترجمه گوگل]او تقریبا بدون شانه بود، به یاد Shamlou از یک اسکیت پنگ

3. Prince Edward was in Swindon to see Handicapped youngsters playing tenpin bowling and he had a crack himself.
[ترجمه ترگمان]شاهزاده ادوارد در Swindon بود تا youngsters را ببیند که مشغول بازی با بولینگ بود و خودش هم یک شکاف داشت
[ترجمه گوگل]پرنس ادوارد در سیندن بود که جوانان دستبند را در بازی بولینگ تنیپ ببیند و خودش را ترک کرد

4. Tenpin bowling has cheap membership and I believe at the end of the day, that people want to belong to clubs.
[ترجمه ترگمان]بولینگ tenpin دارای عضویت ارزان است و من به پایان روز اعتقاد دارم، که مردم می خواهند به باشگاه ها تعلق داشته باشند
[ترجمه گوگل]بولینگ Tenpin عضویت ارزان است و من در پایان روز معتقدم که مردم می خواهند به باشگاه ها متعلق باشند

5. In September, over 60 young people from across the deanery took part in a ten-pin bowling evening in Warrington.
[ترجمه ترگمان]در ماه سپتامبر، بیش از ۶۰ جوان از سوی ریاست اسقف در یک bowling ده روزه در Warrington شرکت کردند
[ترجمه گوگل]در ماه سپتامبر، بیش از 60 جوان از سراسر دفتر معارف در یک بونینگ ده پین ​​در ورینگتون شرکت کردند


کلمات دیگر: