کلمه جو
صفحه اصلی

unfitness

انگلیسی به انگلیسی

• unsuitability, quality of being unfit

جملات نمونه

1. Guests with height - phobia, heart disease or unfitness are not allowed to use this facility.
[ترجمه ترگمان]مهمان ها با اضطراب ارتفاع، بیماری قلبی یا نامناسب مجاز به استفاده از این امکانات نیستند
[ترجمه گوگل]مهمان با قد - ترس، بیماری قلبی یا ناسازگاری مجاز به استفاده از این امکانات نیستند

2. The judges agreed on his unfitness for the appointment.
[ترجمه ترگمان]داوران در مورد عدم تمایل او به این انتصاب موافقت کردند
[ترجمه گوگل]قضات در مورد عدم صلاحیت خود برای انتصاب موافقت کردند

3. Considering unfitness of the assumption, the paper developed a qualification adhered model using UDF ( user defined functions ).
[ترجمه ترگمان]با در نظر گرفتن نامناسب بودن این فرض، مقاله یک مدل مورد نظر با استفاده از UDF (توابع تعریف شده توسط کاربر)را توسعه داد
[ترجمه گوگل]با توجه به عدم پذیرش این فرض، این مقاله مدل الحاقی را با استفاده از UDF (توابع تعریف شده توسط کاربر) توسعه داد

4. The court also has a power to appoint new trustees and to remove a trustee for unfitness or misconduct.
[ترجمه ترگمان]دادگاه همچنین دارای قدرتی است که متولیان جدید را منصوب کند و متولی نامناسب یا سو رفتار را از بین ببرد
[ترجمه گوگل]دادگاه همچنین دارای اختیارات مجرمان جدید و تأیید اعتبار برای عدم پذیرش یا سوء رفتار است

5. Darwinism showed that extinction was the result of physical weakness or unfitness for purpose.
[ترجمه ترگمان]داروینیسم نشان داد که خاموش سازی ناشی از ضعف جسمی و یا عدم تمایل به هدف است
[ترجمه گوگل]داروینیسم نشان داد که انقراض ناشی از ضعف فیزیکی یا نامناسب بودن هدف است

6. It became a joke to ply him with half-pints of beer and fantasies about each other's unfitness for battle.
[ترجمه ترگمان]این یک شوخی بود که او را با نیم لیتر آبجو و خیال پردازی در مورد عدم تمایل یکدیگر برای نبرد تشخیص می دادند
[ترجمه گوگل]این یک شوخی بود که او را با نصف پینت آبجو و فانتزی درباره ناسازگاری یکدیگر برای نبرد می گذاشت

7. But it can't be used directly in semi-physical simulation visualization for its unfitness for fixed step algorithm.
[ترجمه ترگمان]اما نمی توان به طور مستقیم در تجسم شبیه سازی نیمه فیزیکی برای نامناسب بودن خود برای الگوریتم گام ثابت استفاده کرد
[ترجمه گوگل]اما نمی توان آن را به طور مستقیم در تجسم شبیه سازی نیمه فیزیکی برای عدم پذیرش آن برای الگوریتم گام ثابت استفاده می شود

8. In the operation, darts shouldn't get to the bust point, or it will cause unfitness problem.
[ترجمه ترگمان]در این عملیات، darts نباید به نقطه شکست منتقل شوند، یا این باعث ایجاد مشکل نامناسب خواهد شد
[ترجمه گوگل]در عملیات، دارت نباید به نقطه تقطیر برسد، یا این مسئله باعث عدم پذیرش می شود

9. His confession of ignorance of French ipso facto, a confession of unfitness for his present office.
[ترجمه ترگمان]اعتراف او از جهل و عدم اعتراف به علت عدم حضور در دفتر فعلی او بود
[ترجمه گوگل]اعتراف او به نادیده گرفتن فساد فرانسه، اعتراف به عدم پذیرش برای دفتر فعلی او

پیشنهاد کاربران

عدم صلاحیت

عدم اهلیت



کلمات دیگر: