باروح، بانشاط
vivaciously
باروح، بانشاط
انگلیسی به فارسی
شجاعانه
انگلیسی به انگلیسی
• merrily, cheerfully, enthusiastically
جملات نمونه
1. Flirt Vivaciously: Flirting doesn't have to be reserved for just when you first meet.
[ترجمه ترگمان]Flirt vivaciously: Flirting باید برای اولین بار که ملاقات می کنید، رزرو شود
[ترجمه گوگل]Flirt Vivaciously Flirting برای زمانی که برای اولین بار ملاقات می کنید، مجاز نیست
[ترجمه گوگل]Flirt Vivaciously Flirting برای زمانی که برای اولین بار ملاقات می کنید، مجاز نیست
2. Suddenly a man of lofty stature emerged vivaciously from the crowd, seized the woman by her satin bodice, which was covered with mud, and said to her, "Follow me!"
[ترجمه ترگمان]ناگهان مردی بلند قامت با حرارت از میان جمعیت بیرون آمد، آن زن را که از گل و گل پوشیده بود، گرفت و به او گفت: دنبالم بیا! \" \" \"
[ترجمه گوگل]ناگهان یک مرد بلند قد با جمعیتی ظاهر شد و زن را با لاتکس ساتن گرفت، که با گلدان پوشیده بود، و به او گفت: �دنبال من!�
[ترجمه گوگل]ناگهان یک مرد بلند قد با جمعیتی ظاهر شد و زن را با لاتکس ساتن گرفت، که با گلدان پوشیده بود، و به او گفت: �دنبال من!�
3. I have you vivaciously before me, and I carry you on my knees and said, "Madame, I love you. "
[ترجمه ترگمان]من شما را پیش از من با شور و حرارت پیش می برم و تو را روی زانوهایم می برم و گفتم: \" مادام، من تو را دوست دارم \"
[ترجمه گوگل]من شما را قبل از من به طرز وحشیانه ای، و من را بر روی زانو من حمل و گفت: 'خانم، من شما را دوست دارم '
[ترجمه گوگل]من شما را قبل از من به طرز وحشیانه ای، و من را بر روی زانو من حمل و گفت: 'خانم، من شما را دوست دارم '
4. He describes his adventures vivaciously.
[ترجمه ترگمان]او ماجراهای خود را با شور و نشاط توصیف می کند
[ترجمه گوگل]او ماجراها را با وحشی توصیف می کند
[ترجمه گوگل]او ماجراها را با وحشی توصیف می کند
5. But Gavroche, who was of the wagtail species, and who skipped vivaciously from one gesture to another, had just picked up a stone.
[ترجمه ترگمان]اما گاو روش که از wagtail species بود، و از یک حرکت به هم skipped، سنگ را برداشت
[ترجمه گوگل]اما گاوچچ، که از گونه های وگتیل بود و به شدت از یک حرکت به سوی دیگر فرار کرد، فقط سنگ را برداشت
[ترجمه گوگل]اما گاوچچ، که از گونه های وگتیل بود و به شدت از یک حرکت به سوی دیگر فرار کرد، فقط سنگ را برداشت
6. Only when you let yourself fall into its solitude embrace, the delicate quiver could then be sealed and stored in your memories, vivaciously as a whole.
[ترجمه ترگمان]تنها هنگامی که به خود اجازه می دهید در آغوش خود فرو رود، لرزشی ظریف در آن صورت خواهد گرفت و در حافظه شما، با حرارت و حرارت، در خاطرات خود ذخیره خواهد شد
[ترجمه گوگل]تنها زمانی که شما اجازه دهید خود را در آغوش تنهایی قرار بگیرد، تیرانداز ظریف پس از آن می تواند مهر و موم شده و ذخیره شده در خاطرات خود را، به طور یکسان به طور کامل
[ترجمه گوگل]تنها زمانی که شما اجازه دهید خود را در آغوش تنهایی قرار بگیرد، تیرانداز ظریف پس از آن می تواند مهر و موم شده و ذخیره شده در خاطرات خود را، به طور یکسان به طور کامل
7. The bamboo shoot, after showing its tip, unfolds the thinking, catching the sunlight, artlessly and vivaciously grows up and up, talks with the blue sky in its fresh and tender heart language.
[ترجمه ترگمان]بعد از این که نوک بامبو را نشان داد و نوک آن را نشان می دهد، به فکر فرو می رود، نور خورشید را می بیند، artlessly و vivaciously بالا و پایین می روید، با آسمان آبی در زبان تازه و مهربان خود صحبت می کند
[ترجمه گوگل]ساقه بامبو، پس از نشان دادن نوک آن، تفکر را به نمایش می گذارد، در حال گرفتن نور خورشید، بی حرکت و بی رحمانه رشد می کند و با آسمان آبی در زبان قلب تازه و دلپذیر او صحبت می کند
[ترجمه گوگل]ساقه بامبو، پس از نشان دادن نوک آن، تفکر را به نمایش می گذارد، در حال گرفتن نور خورشید، بی حرکت و بی رحمانه رشد می کند و با آسمان آبی در زبان قلب تازه و دلپذیر او صحبت می کند
8. The spirit's three deformation was a metaphor, it illustrated vivaciously that how the spirit had underwent the nihilism period step by step and arrived at the positive stage at last.
[ترجمه ترگمان]این سه تغییر شکل یک استعاره بود، با حرارت نشان می داد که چگونه روح در مرحله بعد از پوچی قرارگرفته و سرانجام وارد مرحله مثبت شده است
[ترجمه گوگل]سه تغییر شکل روح، یک استعاره بود، آن را به روشنی نشان داد که چگونه روح مرحله گام به گام مرحله نیهیلیسم را به مرحله اجرا گذاشت و در نهایت به مرحله مثبت رسید
[ترجمه گوگل]سه تغییر شکل روح، یک استعاره بود، آن را به روشنی نشان داد که چگونه روح مرحله گام به گام مرحله نیهیلیسم را به مرحله اجرا گذاشت و در نهایت به مرحله مثبت رسید
9. The food on our dining tables have all suddenly come alive and are bouncing vivaciously in front of us!
[ترجمه ترگمان]غذا روی میزه ای غذا خوری ما ناگهان زنده شده است و با حرارت در مقابل ما قرار می گیرد!
[ترجمه گوگل]غذا در میزهای ناهارخوری ما ناگهان زنده و زنده به نظر می آید در مقابل ما!
[ترجمه گوگل]غذا در میزهای ناهارخوری ما ناگهان زنده و زنده به نظر می آید در مقابل ما!
کلمات دیگر: