بازخوانی
recommencement
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: combined form of commencement.
• act of beginning anew, act of starting again
جملات نمونه
1. After the recommencement of the civil war, the peasants united under the Communist banner Land and Liberty, sometimes deifying Mao Tze-tung as the "Saving star" of the people.
[ترجمه ترگمان]پس از جنگ داخلی، دهقانان زیر پرچم کمونیست و آزادی متحد شدند و برخی اوقات مایو Tze - tung را به عنوان \"نجات ستاره\" مردم متحد کردند
[ترجمه گوگل]پس از تجدید جنگ داخلی، دهقانان تحت پادمان کمونیستی سرزمین و آزادی، متحد شدند و بعضی اوقات مائو تسه تونگ را 'ستارۀ نجات' مردم می پندارند
[ترجمه گوگل]پس از تجدید جنگ داخلی، دهقانان تحت پادمان کمونیستی سرزمین و آزادی، متحد شدند و بعضی اوقات مائو تسه تونگ را 'ستارۀ نجات' مردم می پندارند
2. I do not personally believe that North Korea actually wants the recommencement of open conflict or that they will actually bombard Seoul or fire a nuke at Hawaii.
[ترجمه ترگمان]من شخصا اعتقاد ندارم که کره شمالی در واقع خواستار recommencement جنگ باز یا بمباران هسته ای هسته ای در هاوایی است
[ترجمه گوگل]من شخصا معتقد نیستم که کره شمالی در واقع می خواهد از بازجویی از مناقشات باز استقبال کند یا اینکه آنها در واقع سونول را بمباران می کنند یا یک هلی کوپتر را در هاوایی آتش می زنند
[ترجمه گوگل]من شخصا معتقد نیستم که کره شمالی در واقع می خواهد از بازجویی از مناقشات باز استقبال کند یا اینکه آنها در واقع سونول را بمباران می کنند یا یک هلی کوپتر را در هاوایی آتش می زنند
3. Any intentions of return should be sent at least 14 days prior to recommencement.
[ترجمه ترگمان]هر گونه قصد بازگشت باید حداقل ۱۴ روز قبل از recommencement ارسال شود
[ترجمه گوگل]هر گونه قصد بازگشت باید حداقل 14 روز قبل از تجدید نظر ارسال شود
[ترجمه گوگل]هر گونه قصد بازگشت باید حداقل 14 روز قبل از تجدید نظر ارسال شود
4. The workshops were destroyed by a disastrous fire in 186 and the recommencement of the work was made impossible by the Franco-German war.
[ترجمه ترگمان]این کارگاه ها به وسیله یک آتش سوزی فاجعه بار در سال ۱۸۶ از بین رفتند و the کار توسط جنگ فرانسه و آلمان غیر ممکن شد
[ترجمه گوگل]این کارگاه ها توسط آتش سوزی فاجعه آمیز در سال 186 نابود شدند و بازسازی این کار توسط جنگ فرانک و آلمان غیرممکن شد
[ترجمه گوگل]این کارگاه ها توسط آتش سوزی فاجعه آمیز در سال 186 نابود شدند و بازسازی این کار توسط جنگ فرانک و آلمان غیرممکن شد
5. In 199 the gallery sponsored and hatched out the grand exhibition of " Recommencement" and made a great success.
[ترجمه ترگمان]در ۱۹۹ گالری از نمایشگاه بزرگ \"Recommencement\" حمایت کرده و موفق به کسب موفقیت بزرگی شد
[ترجمه گوگل]در سال 199، گالری حمایت و نمایشگاه بزرگ نمایشگاه 'Recommentcement' را به نمایش گذاشت و موفق شد
[ترجمه گوگل]در سال 199، گالری حمایت و نمایشگاه بزرگ نمایشگاه 'Recommentcement' را به نمایش گذاشت و موفق شد
کلمات دیگر: