ازروی میهن پرستی، میهن پرستانه، وطن پرستانه
patriotically
ازروی میهن پرستی، میهن پرستانه، وطن پرستانه
انگلیسی به فارسی
وطن پرستانه
انگلیسی به انگلیسی
• in patriotic way, out of faithfulness to one's country, out of devotion to one's nation
جملات نمونه
1. Finally, what looks like a determination to be patriotically self-reliant is simultaneously the opposite: the formalisation of complete dependency.
[ترجمه ترگمان]در نهایت، چیزی که به نظر یک عزم راسخ به نظر می رسد به طور همزمان مخالف است: رسمی بودن وابستگی کامل
[ترجمه گوگل]در نهایت، آنچه به نظر می رسد تصمیمی برای اتخاذ وطن پرستانه خودمدارانه است، در عین حال متضمن شکل گیری وابستگی کامل است
[ترجمه گوگل]در نهایت، آنچه به نظر می رسد تصمیمی برای اتخاذ وطن پرستانه خودمدارانه است، در عین حال متضمن شکل گیری وابستگی کامل است
2. The spirit of the modern scientist patriotically serves the country was worth us studying.
[ترجمه ترگمان]روح دانشمند مدرن که میهن پرست بود به این کشور خدمت می کرد ارزش مطالعه کردن را داشت
[ترجمه گوگل]روح دانشمندان مدرن وطن پرستانه در خدمت کشور بود که ما ارزش مطالعه داشت
[ترجمه گوگل]روح دانشمندان مدرن وطن پرستانه در خدمت کشور بود که ما ارزش مطالعه داشت
3. Like all her siblings before her, she patriotically volunteered to become an archer - not that she had any interest in doing anything else.
[ترجمه ترگمان]او مثل همه خواهر و برادرانش در مقابل او داوطلب شده بود، نه اینکه علاقه خاصی به انجام هر کار دیگری داشته باشد
[ترجمه گوگل]او مانند همه خواهر و برادر خود را قبل از او، او میهن پرستانه داوطلب تبدیل شدن به یک کماندار - نه این که او هیچ علاقه ای به انجام هر چیز دیگری
[ترجمه گوگل]او مانند همه خواهر و برادر خود را قبل از او، او میهن پرستانه داوطلب تبدیل شدن به یک کماندار - نه این که او هیچ علاقه ای به انجام هر چیز دیگری
4. The military has served patriotically and responsibly as a caretaker to the state, and will now have to ensure a transition that is credible in the eyes of the Egyptian people.
[ترجمه ترگمان]ارتش به عنوان سرپرست دولت، میهن پرست و مسئولانه عمل کرده است و اکنون باید از تحولی که در چشم مردم مصر معتبر است اطمینان حاصل کند
[ترجمه گوگل]ارتش به عنوان وطن پرست و مسئولانه به عنوان یک سرپرست به دولت خدمت کرده است و اکنون باید اطمینان حاصل شود که این تغییر در دیدگاه مردم مصر قابل اعتماد است
[ترجمه گوگل]ارتش به عنوان وطن پرست و مسئولانه به عنوان یک سرپرست به دولت خدمت کرده است و اکنون باید اطمینان حاصل شود که این تغییر در دیدگاه مردم مصر قابل اعتماد است
5. The competition's slogan for this year patriotically proclaims "Celebrating Chinese women, bringing glory to China," though, tellingly, only the first part has been translated to English.
[ترجمه ترگمان]شعار این مسابقه امسال، \"جشن گرفتن زنان چینی، آوردن افتخار به چین\" است، با این حال، به طور دقیق تر، تنها بخش اول به زبان انگلیسی ترجمه شده است
[ترجمه گوگل]شعار رقابت برای این سال وطن پرستانه 'جشن زنان چینی، آوردن افتخار به چین' اعلام کرد، البته، تنها گفتن تنها بخش اول به زبان انگلیسی ترجمه شده است
[ترجمه گوگل]شعار رقابت برای این سال وطن پرستانه 'جشن زنان چینی، آوردن افتخار به چین' اعلام کرد، البته، تنها گفتن تنها بخش اول به زبان انگلیسی ترجمه شده است
6. In addition, obeys the law patriotically (1 8%) and lifelong studies ( 4%) also to receive many public the values.
[ترجمه ترگمان]به علاوه، از قانون patriotically (۱ % %)و مطالعات مادام العمر (۴ درصد)برای دریافت بسیاری از ارزش های عمومی پیروی می کند
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، قانون میهن پرستانه (1 8٪) و مطالعات مادام العمر (4٪) نیز به دریافت بسیاری از ارزش های عمومی می پردازد
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، قانون میهن پرستانه (1 8٪) و مطالعات مادام العمر (4٪) نیز به دریافت بسیاری از ارزش های عمومی می پردازد
7. I mean you don't go in it patriotically. . .
[ترجمه ترگمان]منظورم ای نه که تو وطن patriotically
[ترجمه گوگل]منظورم این نیست که شما در وطن پرستی نمی روید
[ترجمه گوگل]منظورم این نیست که شما در وطن پرستی نمی روید
8. And SBI, although it denies it furiously, loaned heavily and patriotically during 2008-0to offset a slump in credit from private banks.
[ترجمه ترگمان]و SBI، هر چند آن را با خشم انکار می کند، به شدت و میهن پرست در طول سال های ۲۰۰۸ تا ۰ به طور جدی و میهن پرست به خاطر کاهش رکود در اعتبار بانک های خصوصی، به طور جدی و میهن پرست به ما قرض داده می شود
[ترجمه گوگل]و SBI، اگر چه آن را خشمگینانه انکار می کند، در طول 2008- 2012 به شدت و وطن پرستی وام از اعتبار بانک های خصوصی خسته شده است
[ترجمه گوگل]و SBI، اگر چه آن را خشمگینانه انکار می کند، در طول 2008- 2012 به شدت و وطن پرستی وام از اعتبار بانک های خصوصی خسته شده است
9. To read and translate Prof. Ji is to understand why Chinese intellectuals have often been economically poor but invariably patriotically rich.
[ترجمه ترگمان]برای خواندن و ترجمه استاد جی، درک این مساله است که چرا روشنفکران چینی اغلب از نظر اقتصادی ضعیف اما همیشه میهن پرست هستند
[ترجمه گوگل]برای خواندن و ترجمه پروفسور جی باید بدانید که چرا روشنفکران چینی اغلب از لحاظ اقتصادی فقیر هستند، اما غالبا وطن پرستانه
[ترجمه گوگل]برای خواندن و ترجمه پروفسور جی باید بدانید که چرا روشنفکران چینی اغلب از لحاظ اقتصادی فقیر هستند، اما غالبا وطن پرستانه
10. If you had a business, and aren't just being patriotically argumentative, which one would you prefer for maximized profits (the only thing that companies care about naturally)?
[ترجمه ترگمان]اگر شما یک کسب وکار دارید و فقط یک مشاجره و مشاجره مذهبی دارید که یکی از آن ها به حداکثر سود ترجیح می دهید (تنها چیزی که شرکت ها به طور طبیعی به آن ها اهمیت می دهند)؟
[ترجمه گوگل]اگر شما یک کسب و کار داشتید و تنها به دلیل استدلال میهن پرستانه نبودید، برای سود حداکثر (ترجیحا تنها شرکت هایی که به طور طبیعی توجه می کردند) ترجیح می دادید؟
[ترجمه گوگل]اگر شما یک کسب و کار داشتید و تنها به دلیل استدلال میهن پرستانه نبودید، برای سود حداکثر (ترجیحا تنها شرکت هایی که به طور طبیعی توجه می کردند) ترجیح می دادید؟
11. What follows is a guide to spending and saving, both sensibly and patriotically.
[ترجمه ترگمان]آنچه در ادامه می آید راهنمایی برای خرج کردن و پس انداز، هم عاقلانه و هم میهن پرست است
[ترجمه گوگل]آنچه در ادامه می آید یک راهنمای صرفه جویی و صرفه جویی است، هر دو تفکر و وطن پرست
[ترجمه گوگل]آنچه در ادامه می آید یک راهنمای صرفه جویی و صرفه جویی است، هر دو تفکر و وطن پرست
کلمات دیگر: