بی ادب
unguided
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of guided.
- Next time I will take an unguided tour of the museum and only stop at my favorite exhibits.
[ترجمه ترگمان] دفعه بعد، یک تور بدون راهنما از موزه خواهم گرفت و تنها در نمایشگاه های مورد علاقه من توقف خواهد کرد
[ترجمه گوگل] دفعه بعد من یک سفر بی نظیر از موزه گرفته و تنها در نمایشگاه های مورد علاقه من متوقف می شود
[ترجمه گوگل] دفعه بعد من یک سفر بی نظیر از موزه گرفته و تنها در نمایشگاه های مورد علاقه من متوقف می شود
• without being directed; without an escort
کلمات دیگر: