کلمه جو
صفحه اصلی

make a dent

انگلیسی به انگلیسی

عبارت ( phrase )
• : تعریف: (informal) to make an impression; influence.
مشابه: penetrate

- I tried to convince him to stay in school, but I couldn't make a dent.
[ترجمه ترگمان] سعی کردم او را متقاعد کنم که در مدرسه بماند، اما موفق نشدم
[ترجمه گوگل] من سعی کردم او را متقاعد کنم که در مدرسه باقی بماند، اما من نمیتوانستم بکشم

جملات نمونه

1. The stone made a dent in the roof of my car.
[ترجمه ترگمان]سنگ یک فرو رفتگی در سقف ماشین من ایجاد کرد
[ترجمه گوگل]سنگ ساخته شده در چادر ماشین من

2. The lawyer's fees will make a dent in our finances.
[ترجمه ترگمان]حق وکیل در امور مالی ما فرو رفتگی ایجاد خواهد کرد
[ترجمه گوگل]هزینه های وکیل در مالیات ما تاثیر می گذارد

3. The stone made a dent in the roof of the car.
[ترجمه ترگمان]سنگ باعث فرو رفتگی در سقف ماشین شد
[ترجمه گوگل]سنگ در سقف خودرو ساخته شده است

4. But that only made a dent in what had to be done.
[ترجمه ترگمان]اما این فقط یک فرو رفتگی در کاری بود که باید انجام می شد
[ترجمه گوگل]اما این تنها چیزی است که باید انجام شود

5. They barely made a dent in the vast area they were supposed to cover.
[ترجمه ترگمان]ان ها به سختی یک فرورفتگی در منطقه وسیعی که قرار بود پوشش دهند ایجاد کردند
[ترجمه گوگل]آنها به سختی در ناحیه وسیعی قرار گرفتند که قرار بود آنها را پوشش دهد

6. Now Sakata, with its new car, Glory, had at least made a dent in the numbers of unemployed.
[ترجمه ترگمان]اکنون Sakata با خودروی جدیدش، افتخار، حداقل باعث فرو رفتگی در تعداد بیکاران شده است
[ترجمه گوگل]در حال حاضر Sakata، با ماشین جدید خود، Glory، حداقل در تعداد بیکاران ساخته شده است

7. The commission had barely begun to make a dent in the problem.
[ترجمه ترگمان]کمیسیون به سختی شروع به فرو رفتگی در این مشکل کرده است
[ترجمه گوگل]این کمیسیون به سختی شروع به حل و فصل مشکل کرده است

8. Among most it has barely made a dent.
[ترجمه ترگمان]در بین بسیاری از آن ها به سختی یک فرو رفتگی ایجاد کرده است
[ترجمه گوگل]از میان آن، به سختی ساخته شده است

9. I'll try to help you make a dent in some of that work.
[ترجمه ترگمان]سعی می کنم به تو کمک کنم که در بعضی از این کارها یک فرورفتگی درست کنی
[ترجمه گوگل]من سعی خواهم کرد که در برخی از این کارها به شما کمک کنم

10. The cost of climate protection would barely make a dent in that growth.
[ترجمه ترگمان]هزینه حفاظت از آب و هوا به سختی می تواند باعث فرو رفتگی در این رشد شود
[ترجمه گوگل]هزینه حفاظت از آب و هوا به سختی می تواند در این رشد ایجاد کند

11. But to make a dent in the cleaning, you'd need to dedicate a whole month's worth of weekends.
[ترجمه ترگمان]اما برای فرو رفتگی در تمیز کردن، باید یک ماه کامل از تعطیلات آخر هفته را اختصاص دهید
[ترجمه گوگل]اما برای تمیز کردن، باید یک روز تعطیلات آخر هفته را اختصاص دهید

12. To make a dent in the slaughter of the sharks, however, there are going to have to be a lot of people willing to spoil this particular sport.
[ترجمه ترگمان]با این حال، برای اینکه یک فرو رفتگی در کشتار کوسه ها ایجاد شود، باید افراد زیادی وجود داشته باشند که تمایل دارند این ورزش خاص را خراب کنند
[ترجمه گوگل]با این حال، برای ساختن گودال در کشتار کوسه ها، تعداد زیادی از مردم می خواهند که این ورزش خاص را از بین ببرند

13. Now we're just trying to make a dent in a war that's actually gone on a lot longer and claimed a lot more lives.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر ما فقط سعی داریم در جنگی که خیلی بیشتر ادامه پیدا کرده و زندگی های بیشتری را ادعا می کنند، فرو رفتگی ایجاد کنیم
[ترجمه گوگل]در حال حاضر ما فقط سعی داریم یک جنگجو را در یک جنگ که عملا بیشتر طول می کشد و زندگی های بیشتری را به بار آورد

14. We worked all day and still didn't make a dent in this paperwork.
[ترجمه ترگمان]ما تمام روز را کار کردیم و هنوز هم در این کاغذ بازی فرو نکردیم
[ترجمه گوگل]ما تمام روز کار می کردیم و هنوز هم در این پرونده ها کاری انجام نداده ایم

15. So far, none have managed to make a dent in the search market.
[ترجمه ترگمان]تاکنون، هیچ کدام موفق به فرو رفتگی در بازار جستجو نشده اند
[ترجمه گوگل]تا کنون، هیچ کدام موفق به ایجاد یک دام در بازار جستجو نیست

پیشنهاد کاربران

کاستن، کم کردن، تاثیر قابل ملاحظه ای به جا گذاشتن
to refuce the amount of something like money, budget, food , work, saving,
dent someone's hopes, confidence, pride
Buying that car made a big dent in my account.


کلمات دیگر: