کلمه جو
صفحه اصلی

judicatory


دادگاه، محکمه ی قضایی، دادگاه ها، محاکم دادگستری

انگلیسی به فارسی

قضایی


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: of or pertaining to judging or justice, as in the legal system.
اسم ( noun )
حالات: judicatories
• : تعریف: a court of law; tribunal; judiciary.

• court of law; dispensation of justice
of or pertaining to a court of law, judicial; pertaining to the dispensing of justice

جملات نمونه

1. This leads the coordination and conflict between the judicatory and the media.
[ترجمه ترگمان]این امر هماهنگی و تعارض بین the و رسانه را هدایت می کند
[ترجمه گوگل]این منجر به هماهنگی و درگیری میان دادگاه و رسانه ها می شود

2. Arrestment is not a strategy merely decided by judicatory organ, but a Nash equilibrium which involves the judicatory organ and suspect.
[ترجمه ترگمان]arrestment یک استراتژی صرفا توسط عضو judicatory نیست، بلکه تعادل نش است که شامل اندام judicatory و مظنون است
[ترجمه گوگل]دستگیری یک استراتژی است که صرفا به وسیله ارگان قضایی تصمیم می گیرد، اما یک تعادل نش است که شامل ارگان قضایی و مشکوک است

3. And the best way or judicatory procedure to settle down disputes should base upon the cost-revenue analysis, so that we can protect the maximum economic interest of our country.
[ترجمه ترگمان]و بهترین راه برای حل و فصل مناقشات بر مبنای تحلیل هزینه - هزینه است، به طوری که ما می توانیم از حداکثر سود اقتصادی کشورمان محافظت کنیم
[ترجمه گوگل]و بهترین شیوه یا روش دادرسی برای حل اختلافات باید بر مبنای تحلیل هزینه-درآمد باشد تا ما بتوانیم از حداکثر منافع اقتصادی کشورمان حفاظت کنیم

4. Inequality in the aspects of judicatory judgment and relative weakness of judicatory execute.
[ترجمه ترگمان]Inequality در جنبه های قضاوت judicatory و ضعف نسبی judicatory اجرا می شود
[ترجمه گوگل]نابرابری در جنبه های قضاوت قضائی و ضعف نسبی قضاوت

5. Based on the dilemma in judicatory practice, the refutable criminal presumption can be applied to the demarcation of the constitutive conditions of dangerous driving criminal behavior.
[ترجمه ترگمان]براساس این معضل در عمل judicatory، می توان از پیش فرض کیفری refutable در تعیین شرایط اساسی رفتار مجرمانه رانندگی خطرناک استفاده کرد
[ترجمه گوگل]بر اساس معضل در عمل قضایی، فرضیه جنایی قابل انکار برای تخفیف شرایط قانونی رفتار خطرناک رانندگی جنایی اعمال می شود

6. Establish the real the judicatory on the meaning reviewing system more not.
[ترجمه ترگمان]ایجاد the حقیقی روی مفهوم بازبینی معنای بیشتر نیست
[ترجمه گوگل]در واقع، قضاوت در مورد سیستم بازبینی معنایی را بیشتر نمی کند

7. This standard won't produce any effects to judicatory adjudgement, also won't control adjudicative outcome.
[ترجمه ترگمان]این استاندارد هیچ تاثیری بر judicatory adjudgement ندارد، همچنین نتیجه adjudicative را بدست نخواهد آورد
[ترجمه گوگل]این استاندارد تاثیری بر قضاوت قضایی نخواهد داشت، همچنین نتیجه قضاوت را کنترل نخواهد کرد

8. Character of just and clean-fingered administration, judicatory, cannot leave consciousness of this kind of self-discipline.
[ترجمه ترگمان]Character منش درست و با انگشت پاک، judicatory، نمی تواند آگاهی از این نوع خود - انضباطی را ترک کند
[ترجمه گوگل]شخصیت درست و تمیز انگیزه، قضایی، نمی تواند آگاهی از این نوع نظم انسانی را ترک کند

9. Judicatory justice and judicatory efficiency are the two value objectives pursued in our judicatory re - form.
[ترجمه ترگمان]عدالت اجتماعی و بهره وری judicatory دو هدف ارزش هستند که در فرم re ما دنبال می شوند
[ترجمه گوگل]عدالت قضایی و کارآیی قضایی دو هدف ارزشمند هستند که در شکل گیری قضایی ما مورد بررسی قرار می گیرند

10. Both the legislation and judicatory practice on this issue need to be improved in our country.
[ترجمه ترگمان]هم قانون گذاری و هم چنین عملی در مورد این موضوع باید در کشور ما بهبود یابد
[ترجمه گوگل]هر دو قانون و قضاوت در مورد این موضوع باید در کشور ما بهبود یابد

11. This paper argues to consummate the transportation forced insurance law from aspects of judicatory practice and insurance compensation.
[ترجمه ترگمان]این مقاله استدلال می کند که انتقال قانون بیمه اجباری از جنبه های عمل غیر قانونی و غرامت بیمه را تضمین می کند
[ترجمه گوگل]این مقاله استدلال می کند که قانون حمل ونقل اجباری حمل و نقل را از جنبه های عمل جرایم و جبران خسارت بیمه می کند

12. Closest contact doctrine is a new system in international private law, which is rooted from the judicatory prejudication in Britain and the USA.
[ترجمه ترگمان]دکترین تماس Closest یک سیستم جدید در قانون خصوصی بین الملل است که ریشه در judicatory prejudication در بریتانیا و ایالات متحده دارد
[ترجمه گوگل]نزدیکترین دکترین تماس یک نظام جدید در قانون بین المللی خصوصی است که از پیش شرط های قضایی در بریتانیا و آمریکا ریشه دارد

13. The key problem lies in lacking expatiation and argument with law for the taking or rejecting of the proofs and facts, thus making judicatory publics shortage.
[ترجمه ترگمان]مشکل اصلی در فقدان استدلال و بحث در رابطه با قانون گرفتن و یا رد دلایل و حقایق نهفته است، در نتیجه باعث کمبود شدید مردم می شود
[ترجمه گوگل]مشکل کلیدی این است که عدم تقاضا و استدلال با قانون برای پذیرش یا رد مدرک و حقایق وجود داشته باشد، بنابراین کمبود دادرسی محکوم می شود

14. Whether the fireman have the right of the urgent evasion of the danger in the fire rescue is still demurral in the judicatory practice.
[ترجمه ترگمان]اینکه آتش نشان حق فرار فوری از خطر در آتش سوزی را دارد یا نه، هنوز هم در عمل judicatory انجام می شود
[ترجمه گوگل]این که آیا آتش نشانی حق فرار فوری از خطر در نجات آتش است، همچنان در عمل قضایی است

پیشنهاد کاربران

دادگاه



کلمات دیگر: