کلمه جو
صفحه اصلی

nectary


اندام شهد ساز (به ویژه گل)، نوش ساز

انگلیسی به فارسی

اندام شهد ساز (به‌ویژه گل)، نوش ساز


شهادت


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: nectaries
مشتقات: nectarial (adj.)
• : تعریف: a plant organ, usu. in a flower, that secretes nectar.

جملات نمونه

1. They manufacture this liquid in nectaries that are usually located in the farthest depths of a flower.
[ترجمه ترگمان]آن ها این مایع را در nectaries تولید می کنند که معمولا در دورترین اعماق یک گل قرار دارند
[ترجمه گوگل]آنها این مایع را در nectaries هایی که معمولا در دورترین عمق گل قرار می گیرند، تولید می کنند

2. There were many nectary pores on the ovary, and the pores extended into round at the gynoecium stage.
[ترجمه ترگمان]There زیادی در تخمدان وجود داشت، و منفذهای بسیار زیادی در طول مرحله gynoecium گسترش یافتند
[ترجمه گوگل]منافذ زیادی در تخمدان وجود دارد و منافذ در مرحله gynoecium گسترش یافته است

3. The floral nectary in Litchi chinensis is a disc nectary located between calyx and ovary on receptacle.
[ترجمه ترگمان]گل floral در Litchi chinensis یک دیسک nectary است که بین calyx و تخمدان روی محفظه قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]پرورش گلدار در Litchi chinensis یک پرنده دیسکی است که بین قارچ و تخمدان در محفظه قرار دارد

4. The surface of nectary with modified stoma was covered by a thin-cuticle layer with ripple sculpture.
[ترجمه ترگمان]سطح of با stoma اصلاح شده توسط یک لایه نازک پوست با مجسمه سازی موج دار پوشش داده شد
[ترجمه گوگل]سطح بیضه ای با استوم اصلاح شده توسط یک لایه نازک کوتیکول با مجسمه سازی موج دار پوشیده شده است

5. The nectary morphology of Sagittaria triforia female flowers were studied using paraffin section and histochemistry methods.
[ترجمه ترگمان]مورفولوژی nectary گل های زن با استفاده از بخش پارافین و روش های histochemistry مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه گوگل]مورفولوژی نجاری گلهای زنانه Sagittaria triforia با استفاده از روش های پارافین و هیستوشیمی مورد بررسی قرار گرفت

6. All cells of the disc composed the nectary.
[ترجمه ترگمان]تمام سلول های دیسک از nectary تشکیل شده اند
[ترجمه گوگل]تمام سلولهای دیسک، مستعمرات را تشکیل دادند

7. The floral nectary of Sesbania cannabina is on the receptacle between stamen and ovary. It belongs to receptacular nectary . There are ten regular stripes on its surface.
[ترجمه ترگمان]گل floral Sesbania cannabina بر روی محفظه بین پرچم پرچم و تخمدان قرار دارد آن متعلق به receptacular nectary است ده خط راه راه در سطح آن وجود دارد
[ترجمه گوگل]پرستار گل زعفران Sesbania cannabina در ظرف بین خارش و تخمدان است این متعلق به مدرسه غیر رسمی است ده سطح منظم در سطح آن وجود دارد

8. The nectary originates from the several outer layer cells of base of carpel primordia.
[ترجمه ترگمان]The از چندین سلول لایه بیرونی پایه of primordia سرچشمه می گیرد
[ترجمه گوگل]نهالیزه از چند سلول بیرونی پایه پارتورای پاپورال تشکیل شده است

9. The nectary belongs to starch nectary and the starch is complex grain.
[ترجمه ترگمان]The به nectary نشاسته تعلق دارد و نشاسته گندم پیچیده است
[ترجمه گوگل]پرستاری متعلق به پرورش نشاسته است و نشاسته دانه پیچیده است

10. Studies on morphology, development and histochemistry of nectary showed that the nectarines of four Elaeagnus plants located on receptacle and belonged to starch structural nectary.
[ترجمه ترگمان]مطالعات انجام شده بر روی مورفولوژی، توسعه و histochemistry of نشان داد که the چهار کارخانه Elaeagnus واقع در مخزنی و متعلق به nectary ساختاری نشاسته هستند
[ترجمه گوگل]مطالعات بر روی مورفولوژی، توسعه و هیستوشیمی بی حور نشان داد که نکتاراینها از چهار گیاه Elaeagnus واقع در ظرف و متعلق به نشریات ساختاری غیر ارادی است

11. There were no strong correlations between nectary structures and pollinator behavior, although gelatinous or watery nectar was associated with the foraging preference of pollinators .
[ترجمه ترگمان]همبستگی قوی بین ساختارهای nectary و رفتار pollinator وجود نداشت، هر چند که شهد یا شهد آبکی با ترجیح foraging of همراه بود
[ترجمه گوگل]هیچ ارتباطی قوی بین ساختارهای نجار و رفتار گرده افشان وجود نداشت، اگرچه شهدان ژلاتین یا آبدار با ترجیح غذا گرده گرده ها ارتباط داشتند

12. The floral nectary of Pyrus bretscheidert Rehd. located on the surface of tapered disc above infloror ovary, which belonged to the disc nectary above inferior ovary.
[ترجمه ترگمان]گل های floral of bretscheidert Rehd روی سطح یک دیسک خشک که در بالای تخمدان infloror قرار داشت، قرار داشت، که به دیسکی که بالاتر از تخمدان پست تر بود، تعلق داشت
[ترجمه گوگل]پرورش گلدار پرورش دهنده Pyrus Bretscheidert Rehd واقع در سطح دیسک مخروطی بالای تخمدان انفلور، که متعلق به دیسک بدون سرطان در بالا تخمدان پایین تر است

13. But there were several obvious characteristic differences among them, such as trichome on style and torus, cuticle and stomata on nectary, shape and surface of pollen.
[ترجمه ترگمان]اما چندین تفاوت مشخصه بارز در میان آن ها وجود دارد، مانند trichome بر روی سبک و تیوب، پوست و منافذ روی nectary، شکل و سطح گرده
[ترجمه گوگل]اما چندین تفاوت مشخصی در میان آنها وجود داشت، از قبیل Trichome در سبک و Torus، کوتیکول و Stomata در مدفوع، شکل و سطح گرده

14. When the various floral organs were developed, 2—3 superficial layer cells of the receptacle between stamens became meristemoid and contributed to primordia the formation of nectary.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که اندام های مختلف گل توسعه یافتند، سلول های لایه سطحی ۲ - ۳ سطحی از مخزنی که بین stamens قرار داشت به meristemoid تبدیل شد و به تشکیل the کمک کرد
[ترجمه گوگل]هنگامی که اندام های مختلف گل را توسعه یافت، 2-3 سلول سطحی سطحی ظرف بین پرچم ها مریستوموئید شد و به تشکیل اولیه پرستاری کمک کرد

پیشنهاد کاربران

nectary ( زیست شناسی - علوم گیاهی )
واژه مصوب: شهددان
تعریف: اندامی که در آن شهد ترشح و جمع می‏شود


کلمات دیگر: