jump into

بلافاصله شروع کردن

تصمیم ناگهانی برای انجام کاری

تصمیم ناگهانی ( بدون تفکر قبلی )

بلافاصله شروع کردن
I did not read the introductuon and jumped into the next part.
ترجمه: من مقدمه ( مقدمه ی کتاب ) رو نخوندم و بلافاصله بخش بعدی رو شروع کردم.

ناگهانی

یک بارگی تصمیم گرفتن

ناگهانی تصمیم گرفتن

ناگهان تصمیم گرفتن به انجام کاری

سریع به سراغ چیزی رفتن

پرش از موضوعی به موضوع دیگر

ناگهان سراغ چیزی رفتن

ناگهان سراغ کاری رفتن

حرف کسی را قطع کردن

یهو تصمیم به انجام کاری گرفتن

پرش به داخل

بلافاصله روی چیزی کار کردن
بلافاصله مشغول کاری شدن

پریدن بلافاصله شروع کردن

تصمیم یکدفعه ای

سریع و بدون مقدمه کاری را انجام دادن

I did not the introduction and jumped into the next part .

پرش ناگهانی

To suddenly decide to do somthing

تحیر ناگهانی

تصمیم ناگهانی

To suddenly decide to do something