کلمه جو
صفحه اصلی

ranged

انگلیسی به فارسی

محدوده، در صف اوردن، اراستن، میزان کردن، سیر و حرکت کردن، تغییر کردن، مرتب کردن


پیشنهاد کاربران

انبوه شدن
پر شدن


کلمات دیگر: