جرایم، حمله، توهین، گناه، اهانت، تجاوز، قانون شکنی، بزه، رنجش، لغزش، یورش، هجوم، تقصیر، دلخوری
offenses
انگلیسی به فارسی
جملات نمونه
1. this court is not competent to judge these offenses
این دادگاه صلاحیت رسیدگی به این جرایم را ندارد.
پیشنهاد کاربران
جرایم
کلمات دیگر: