شروع خوبی داشتن - در مراحل اولیه انجام کاری موفق بودن<br>Their marriage got off to a good start. <br>اوایل ازدواج آنها خوب بود. ازدواج آنها شروع خوب و موفقیت آمیزی داشت<br><fieldset><legend>منابع</legend><a href="https://www.macmillandictionary.com/dictionary/british/be-get-off-to-a-good-bad-slow-etc-start" target="_blank" rel="nofollow noopener">• https://www.macmillandictionary.com/dictionary/british/be-get-off-to-a-good-bad-slow-etc-start</a></fieldset>

شروع خوبی داشتن - در مراحل اولیه انجام کاری موفق بودن Their marriage got off to a good start. اوایل ازدواج آنها خوب بود. ازدواج آنها شروع خوب و موفقیت آمیزی داشت منابع • https://www.macmillandictionary.com/dictionary/british/be-get-off-to-a-good-bad-slow-etc-start

off to a good start

پیشنهاد کاربران