(noun) (مالی) میزان خطا
margin of error
(noun) (مالی) میزان خطا
انگلیسی به فارسی
(مالی) میزان خطا
حاشیه خطا
انگلیسی به انگلیسی
• amount of extra time or space that is allowed for potential mistakes
جملات نمونه
1. The survey has a margin of error of 1%.
[ترجمه منصور دریس] این بررسی احتمال خطای یک درصد را دارد.
[ترجمه ترگمان]این نظرسنجی دارای حاشیه خطای ۱ % است[ترجمه گوگل]این بررسی حاشیه خطا 1٪ است
2. The margin of error was plus or minus three percentage points.
[ترجمه ترگمان]حاشیه خطا به علاوه سه درصد منفی بود
[ترجمه گوگل]حاشیه خطا به اضافه یا منفی سه درصد بود
[ترجمه گوگل]حاشیه خطا به اضافه یا منفی سه درصد بود
3. The poll has a margin of error of plus or minus 5 per cent.
[ترجمه ترگمان]این نظرسنجی دارای حاشیه خطای مثبت یا منفی ۵ درصد است
[ترجمه گوگل]نظرسنجی دارای حاشیه خطای 5 یا 5 می باشد
[ترجمه گوگل]نظرسنجی دارای حاشیه خطای 5 یا 5 می باشد
4. The margin of error for a racing driver is tiny.
[ترجمه ترگمان]حاشیه خطای برای یک راننده مسابقه بسیار کوچک است
[ترجمه گوگل]حاشیه خطا برای یک راننده مسابقه کوچک است
[ترجمه گوگل]حاشیه خطا برای یک راننده مسابقه کوچک است
5. The margin of error is plus or minus one percent.
[ترجمه ترگمان]حاشیه خطای مثبت یا منفی یک درصد است
[ترجمه گوگل]حاشیه خطا یک درصد است
[ترجمه گوگل]حاشیه خطا یک درصد است
6. The margin of error for the study was plus or minus 5 percentage points. sentence dictionary
[ترجمه ترگمان]حاشیه خطای این مطالعه به علاوه منفی ۵ درصد بود فرهنگ لغت
[ترجمه گوگل]حاشیه خطا برای مطالعه به اضافه یا منفی 5 درصد است فرهنگ لغت جمله
[ترجمه گوگل]حاشیه خطا برای مطالعه به اضافه یا منفی 5 درصد است فرهنگ لغت جمله
7. The poll has a margin of error of plus or minus five percentage points.
[ترجمه ترگمان]این نظرسنجی دارای حاشیه خطای مثبت یا منفی ۵ درصد است
[ترجمه گوگل]نظرسنجی دارای حاشیه خطای پنج و پنج درصد می باشد
[ترجمه گوگل]نظرسنجی دارای حاشیه خطای پنج و پنج درصد می باشد
8. The margin of error for that subgroup was plus or minus 7 percentage points.
[ترجمه ترگمان]حاشیه خطا برای این گروه مثبت یا منفی ۷ درصد بود
[ترجمه گوگل]حاشیه خطا برای این زیر گروه به ترتیب معادل 7 درصد بود
[ترجمه گوگل]حاشیه خطا برای این زیر گروه به ترتیب معادل 7 درصد بود
9. The finding carries a margin of error of 5 percentage points.
[ترجمه ترگمان]این یافته، حاشیه خطای ۵ درصد را دارد
[ترجمه گوگل]این یافته حاشیه ای از خطای 5 درصد را دارد
[ترجمه گوگل]این یافته حاشیه ای از خطای 5 درصد را دارد
10. The survey by Mason-Dixon has a margin of error of 5 percentage points.
[ترجمه ترگمان]نظرسنجی توسط می سون - دیکسون دارای حاشیه خطای ۵ درصد است
[ترجمه گوگل]بررسی میسون-دیکسون حاشیه خطای 5 درصد است
[ترجمه گوگل]بررسی میسون-دیکسون حاشیه خطای 5 درصد است
11. The poll has a margin of error of three percent.
[ترجمه ترگمان]این نظرسنجی دارای حاشیه خطای سه درصد است
[ترجمه گوگل]نظرسنجی حاشیه خطای سه درصد است
[ترجمه گوگل]نظرسنجی حاشیه خطای سه درصد است
12. It has a margin of error of plus or minus 5 percentage points.
[ترجمه ترگمان]یک حاشیه خطای مثبت یا منفی ۵ درصد دارد
[ترجمه گوگل]این دارای حاشیه خطای 5 یا 5 درصد می باشد
[ترجمه گوگل]این دارای حاشیه خطای 5 یا 5 درصد می باشد
13. A margin of error of 10% is seen as acceptable.
[ترجمه ترگمان]حاشیه خطای ۱۰ % به عنوان قابل قبول تلقی می شود
[ترجمه گوگل]حاشیه خطای 10٪ به عنوان قابل قبول است
[ترجمه گوگل]حاشیه خطای 10٪ به عنوان قابل قبول است
14. The margin of error was plus or minus 3 percentage points.
[ترجمه ترگمان]حاشیه خطا به علاوه منفی یا منفی ۳ درصد بود
[ترجمه گوگل]حاشیه خطا به اضافه یا منفی 3 درصد است
[ترجمه گوگل]حاشیه خطا به اضافه یا منفی 3 درصد است
15. The poll, conducted this week, had a margin of error of 5 percent.
[ترجمه ترگمان]این نظرسنجی که این هفته انجام شد، دارای حاشیه خطای ۵ درصدی بود
[ترجمه گوگل]نظرسنجی که در هفته جاری برگزار شد حاشیه خطا 5 درصد بود
[ترجمه گوگل]نظرسنجی که در هفته جاری برگزار شد حاشیه خطا 5 درصد بود
پیشنهاد کاربران
ضریب خطا
how many mistakes you can make and still be able to achieve something
میزان خطا /اشتباه
تعداد خطا
درصد خطا
درصد اشتباه
an extra amount of something, such as time or money, that you allow because there might be a mistake in your calculations
the amount by which a set of data might not be accurate:
میزان خطا /اشتباه
تعداد خطا
درصد خطا
درصد اشتباه
an extra amount of something, such as time or money, that you allow because there might be a mistake in your calculations
the amount by which a set of data might not be accurate:
margin of error ( آمار )
واژه مصوب: حاشیۀ خطا
تعریف: نصف طول بازۀ اطمینان
واژه مصوب: حاشیۀ خطا
تعریف: نصف طول بازۀ اطمینان
کلمات دیگر: