1. success has intoxicated him
موفقیت،او را سرمست کرده است.
2. he was completely intoxicated
او کاملا مست شده بود.
3. . . . (because) your fragrance has intoxicated me
. . . که از بوی دلاویز تو مستم
4. when he got to the rose bush, sa'di wanted to fill his lap (with roses) for his disciples, but rose-fragrance so intoxicated him that he let go of his lap
سعدی می خواست که چون به درخت گل رسد دامنی پر کند هدیه ی اصحاب را ولی بوی گل چنان مستش کرد که دامنش از دست برفت.
5. At the peak of the climber, not intoxicated in a step along the way.
[ترجمه ترگمان]در اوج کوهنوردان، در یک گام در امتداد مسیر مست نیست
[ترجمه گوگل]در اوج کوه نوردی، در یک مرحله در مسیر مسموم نیست
6. She was charged with driving while intoxicated.
[ترجمه ترگمان]او به رانندگی در حین مستی متهم شده بود
[ترجمه گوگل]او هنگام رانندگی در معرض مسمومیت قرار گرفت
7. The beauty of the night intoxicated me.
[ترجمه ترگمان]زیبایی شب مرا مست کرده بود
[ترجمه گوگل]زیبایی شب من را تحمل کرد
8. She was intoxicated with her success.
[ترجمه ترگمان]او از موفقیت خود سرمست شده بود
[ترجمه گوگل]او با موفقیت او آشامیدنی بود
9. The driver was clearly intoxicated.
[ترجمه ترگمان]راننده کام لا مست بود
[ترجمه گوگل]راننده به شدت مرطوب بود
10. They can also go bad because they become intoxicated with their own power.
[ترجمه ترگمان]هم چنین آن ها می توانند بد بروند چون با قدرت خود مست می شوند
[ترجمه گوگل]آنها همچنین می توانند بدی کنند، زیرا با قدرت خودشان مست می شوند
11. Drunk on his words, intoxicated with the communication.
[ترجمه ترگمان]مست کلمات، مست حفظ ارتباط
[ترجمه گوگل]مستوجب سخنان اوست، در ارتباط با مسموم شده است
12. He found Zacco lightly intoxicated, and playing dice for high stakes among a circle of friends.
[ترجمه ترگمان]او Zacco را به سبکی مست یافته بود و در میان حلقه ای از دوستان طاس بازی می کرد
[ترجمه گوگل]او Zacco را به راحتی در معرض دود سیگار کشف کرد و بازی های تاس را برای امتیاز های بالا در میان یک دایره دوستان انجام داد
13. Although sympathetic to this heresy I found myself intoxicated but also somewhat inhibited by de Santillana's impressionistic style.
[ترجمه ترگمان]با وجود همدردی با این بدعت، من خود را مست یافتم، اما سبک impressionistic de تا حدی مهار شد
[ترجمه گوگل]گرچه با این خدانخواه مخالفم، من خود را مست می کردم، اما تا حدودی توسط شیوه ی تحریک آمیز دانی ساننتیانا مانع شد