کلمه جو
صفحه اصلی

among other things

انگلیسی به انگلیسی

• between the remainder, amongst the rest

جملات نمونه

1. He moved to England in 1980 where, among other things, he worked as a journalist.
[ترجمه ترگمان]او در سال ۱۹۸۰ به انگلستان رفت و در آنجا به عنوان یک خبرنگار کار کرد
[ترجمه گوگل]او در سال 1980 به انگلستان رفت و در آنجا به عنوان یکی دیگر از خبرنگاران مشغول به کار شد

2. The conference discussed, among other things, the problem of environmental protection.
[ترجمه ترگمان]این کنفرانس در میان دیگر موارد، مشکل حفاظت از محیط زیست را مورد بحث و بررسی قرار داد
[ترجمه گوگل]این کنفرانس، در میان سایر موارد، مسئله حفاظت از محیط زیست را مورد بحث قرار داد

3. At the meeting they discussed, among other things, recent events in Japan.
[ترجمه ترگمان]در این نشست درباره رویداده ای اخیر در ژاپن بحث و تبادل نظر کردند
[ترجمه گوگل]در این نشست، آنها در میان موارد دیگر، رویدادهای اخیر در ژاپن را مورد بحث قرار دادند

4. My roommates are very keen on bridge cards among other things.
[ترجمه ترگمان]roommates در میان چیزهای دیگر بسیار مشتاق هستند
[ترجمه گوگل]هم اتاقی های من در کارت های پل در میان چیزهای دیگر بسیار مشتاق هستند

5. Among other things, he alleged that MIhad tried to destabilize the Wilson governments.
[ترجمه ترگمان]در بین چیزهای دیگر، او ادعا کرد که MIhad تلاش کرده است دولت ویلسون را بی ثبات کند
[ترجمه گوگل]در میان چیزهای دیگر، او ادعا کرد که مارشال سعی کرد دولت ویلسون را بی ثبات سازد

6. Among other things, the groups hopes to put an Internet connection and a printer in every village.
[ترجمه ترگمان]این گروه ها در میان چیزهای دیگر امیدوارند که یک اتصال اینترنتی و یک چاپگر را در هر روستا قرار دهند
[ترجمه گوگل]در میان چیزهای دیگر، گروه ها امیدوارند که در هر روستا یک اتصال به اینترنت و چاپگر ایجاد کنند

7. It was noticeable, among other things, that she was drinking faster than anybody else.
[ترجمه ترگمان]در میان چیزهای دیگر جلب توجه می کرد که او تندتر از هر کس دیگری می نوشید
[ترجمه گوگل]در میان چیزهای دیگر قابل توجه بود که او سریعتر از هر کس دیگری نوشید

8. And to charge it, among other things, with evaluating psychosurgery.
[ترجمه ترگمان]و برای بار کردن آن، در میان چیزهای دیگر، با ارزیابی psychosurgery
[ترجمه گوگل]و از جمله موارد دیگر، با ارزیابی جراحی روانشناسی

9. This involves, among other things, comparing the level of debt with operating profits as well as with the value of the assets.
[ترجمه ترگمان]این شامل مقایسه سطح بدهی با سود عملیاتی و همچنین ارزش دارایی ها می باشد
[ترجمه گوگل]این شامل، در میان چیزهای دیگر، مقایسه سطح بدهی با سود عملیاتی و همچنین با ارزش دارایی

10. He learned, among other things, what alum served for, besides dyeing.
[ترجمه ترگمان]در میان چیزهای دیگر، در میان چیزهای دیگر، چیزی که alum در آن خدمت می کرد، علاوه بر رنگ کردن
[ترجمه گوگل]او، در میان چیزهای دیگر، آموخت که، علاوه بر رنگرزی، چه گوارا نیز بوده است

11. Among other things, imprinting is known to take place during gamete formation, whereas differentiation takes place in the early embryo.
[ترجمه ترگمان]در بین چیزهای دیگر، نشانه گذاری مشهور است که در طول تشکیل gamete رخ می دهد، در حالی که تمایز در جنین اولیه رخ می دهد
[ترجمه گوگل]در میان سایر موارد، شناخته شده است که در هنگام شکل گیری گتت، در حال شکل گیری است، در حالی که تمایز در جنین اولیه رخ می دهد

12. That yielded, among other things, 50 hours of recorded conversation with Ames.
[ترجمه ترگمان]در بین چیزهای دیگر ۵۰ ساعت مکالمه با ایمز انجام شد
[ترجمه گوگل]این امر، در میان سایر موارد، 50 ساعت مکالمه ثبت شده با آمس را به دست آورد

13. New scientific techniques introduced among other things reliable means of dating the prehistoric past.
[ترجمه ترگمان]تکنیک های جدید علمی، در میان چیزهای دیگر، وسیله ای قابل اعتماد برای قرار دادن گذشته ماقبل تاریخ معرفی شدند
[ترجمه گوگل]تکنیک های علمی جدید، از جمله چیزهای قابل اعتماد دیگر برای به یاد آوردن گذشته های ماقبل تاریخ است

14. Among other things, this raises the income limits for deducting contributions by a taxpayer with a pension plan.
[ترجمه ترگمان]در بین چیزهای دیگر، این امر محدودیت های درآمدی برای کسر سهم یک مالیات دهنده با یک برنامه بازنشستگی را افزایش می دهد
[ترجمه گوگل]در میان چیزهای دیگر، این محدودیت درآمد را برای کسر کمک های مالیات دهندگان با برنامه بازنشستگی افزایش می دهد

پیشنهاد کاربران

در کنار موارد دیگر

که از بین تمامِ آنها

افزون بر سایر موارد
درکنار سایر قضایا
اضافه بر دیگر مطالب

از جمله شروط

علاوه بر این، علاوه بر موارد ذکر شده

در این بین، جدا از بقیه ی موارد، فارغ از همه مسائل

گذشته از همه اینها، از همه اینها گذشته
in addition to things that are not specifically mentioned


در کنار چیزهای دیگر

in addition to things that are not specifically mentioned =
علاوه بر، به غیر از، مضاف بر

The study found, among other things, that men and women are equally at risk for the disease.


کلمات دیگر: