بطور حساس
sensitively
بطور حساس
انگلیسی به فارسی
حساس
انگلیسی به انگلیسی
• in a sensitive manner; responsively; perceptively
جملات نمونه
1. The love scenes are sensitively filmed.
[ترجمه ترگمان]صحنه های عاشقانه حساس هستند
[ترجمه گوگل]صحنه های عاشقانه فیلم برداری شده است
[ترجمه گوگل]صحنه های عاشقانه فیلم برداری شده است
2. The investigation needed to be handled sensitively.
[ترجمه ترگمان]تحقیقات لازم است با حساسیت انجام شود
[ترجمه گوگل]تحقیقات باید با حساسیت انجام شود
[ترجمه گوگل]تحقیقات باید با حساسیت انجام شود
3. She handled the matter sensitively and effectively.
[ترجمه ترگمان]او این موضوع را با حساسیت و به طور موثر حل کرد
[ترجمه گوگل]او موضوع را با حساسیت و موثر اداره کرد
[ترجمه گوگل]او موضوع را با حساسیت و موثر اداره کرد
4. Peacefully, sensitively, we must put the demo back into democracy.
[ترجمه ترگمان]با حساسیت و حساسیت، ما باید the را به سمت دموکراسی برگردانیم
[ترجمه گوگل]صلح آمیز و حساس، باید دمو را به دموکراسی بازگردانیم
[ترجمه گوگل]صلح آمیز و حساس، باید دمو را به دموکراسی بازگردانیم
5. The sex scenes between Depardieu and Brochet are sensitively filmed.
[ترجمه ترگمان]صحنه های سکس بین دیپاردیو و Brochet به طور حساس فیلم برداری می شوند
[ترجمه گوگل]صحنه های جنس بین پرداردیه و برچت فیلم برداری شده است
[ترجمه گوگل]صحنه های جنس بین پرداردیه و برچت فیلم برداری شده است
6. The quality of the carers determines how sensitively and humanely it is administered.
[ترجمه ترگمان]کیفیت of مشخص می کند که چه قدر با احتیاط و به شکلی انسانی اداره می شود
[ترجمه گوگل]کیفیت مراقبین تعیین می کند که چگونه حساس و انسانی آن را اداره می کند
[ترجمه گوگل]کیفیت مراقبین تعیین می کند که چگونه حساس و انسانی آن را اداره می کند
7. Successful development of SCAR-based PCR assays that can sensitively diagnose a single nematode of M. incognita, M. javanica and M. arenaria is reported for the first time.
[ترجمه ترگمان]توسعه موفقیت آمیز سنجش PCR مبتنی بر scar که می تواند با حساسیت یک nematode واحد M تشخیص دهد incognita، م javanica و م arenaria برای اولین بار گزارش شده است
[ترجمه گوگل]توسعه موفق SCAR مبتنی بر آزمایشات PCR که می تواند حساسیت تشخیص یک نماتد واحد M incognita، M javanica و M arenaria برای اولین بار گزارش شده است
[ترجمه گوگل]توسعه موفق SCAR مبتنی بر آزمایشات PCR که می تواند حساسیت تشخیص یک نماتد واحد M incognita، M javanica و M arenaria برای اولین بار گزارش شده است
8. The uterine contraction detector could sensitively reflect the uterine pressure change.
[ترجمه ترگمان]یابنده انقباض رحمی می تواند از تغییر فشار رحمی جلوگیری کند
[ترجمه گوگل]آشکارساز انقباض رحم می تواند حساسیت نشان دهنده تغییر فشار رحم باشد
[ترجمه گوگل]آشکارساز انقباض رحم می تواند حساسیت نشان دهنده تغییر فشار رحم باشد
9. And setting depth of pump is sensitively analyzed to make sure the reasonable position.
[ترجمه ترگمان]و تعیین عمق پمپ با حساسیت به منظور حصول اطمینان از موقعیت مناسب مورد تحلیل قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]و تنظیم عمق پمپ حساسیت آنالیز می شود تا مطمئن شود که موقعیت مناسب است
[ترجمه گوگل]و تنظیم عمق پمپ حساسیت آنالیز می شود تا مطمئن شود که موقعیت مناسب است
10. Series piezoelectric crystal sensor could detect this change sensitively.
[ترجمه ترگمان]سنسور پیزوالکتریک سری می تواند این تغییر را با حساسیت تشخیص دهد
[ترجمه گوگل]سنسور کریستال پیزوالکتریک سری می تواند حساسیت این تغییر را شناسایی کند
[ترجمه گوگل]سنسور کریستال پیزوالکتریک سری می تواند حساسیت این تغییر را شناسایی کند
11. The K - B indicator's color changes sensitively at titration end the color is stable.
[ترجمه ترگمان]رنگ شاخص K - B به طور حساس در تیتراسیون اسید تغییر می کند، رنگ پایدار است
[ترجمه گوگل]رنگ نشانگر K - B حساسیت بیشتری نسبت به تثبیت دارد و رنگ پایدار است
[ترجمه گوگل]رنگ نشانگر K - B حساسیت بیشتری نسبت به تثبیت دارد و رنگ پایدار است
12. The palaeogeographical evolution sensitively responds to the tectonism in the whole Triassic.
[ترجمه ترگمان]تکامل palaeogeographical با حساسیت به the در کل Triassic پاسخ می دهد
[ترجمه گوگل]تکامل palaeogeographical حساس به تکتونیسم در کل تریاس است
[ترجمه گوگل]تکامل palaeogeographical حساس به تکتونیسم در کل تریاس است
13. They can track the earths magnetic field as sensitively as a compass needle.
[ترجمه ترگمان]آن ها می توانند میدان مغناطیسی زمین را به عنوان عقربه قطب نما دنبال کنند
[ترجمه گوگل]آنها می توانند میدان مغناطیسی زمین را حساس به عنوان یک سوزن قطب نمایند
[ترجمه گوگل]آنها می توانند میدان مغناطیسی زمین را حساس به عنوان یک سوزن قطب نمایند
14. Special ring retainer design, sensitively optical mouse, facile shape design, you can type with this mouse.
[ترجمه ترگمان]طراحی محافظت از حلقه خاص، با حساسیت به ماوس نوری، طراحی شکل آسان، شما می توانید با این ماوس تایپ کنید
[ترجمه گوگل]طراحی آرمیچر ویژه، موش حساس نوری، طراحی شکل فشرده، شما می توانید با این ماوس تایپ کنید
[ترجمه گوگل]طراحی آرمیچر ویژه، موش حساس نوری، طراحی شکل فشرده، شما می توانید با این ماوس تایپ کنید
پیشنهاد کاربران
با حساسیت
کلمات دیگر: