گشت و گزار ، دور دور
getting around
پیشنهاد کاربران
همه گیر شدن!
شیوع پیدا کردن
ازجائی به جای دیگررفتن
ایا به معنی getting about است یا نه
جابه جا شدن با هر وسیله ای یا پیاده، از نقطه ای به نقطه ی دیگر
پخش شدن انتشار یافتن.
گردش - گشتن
Going around
رفتن به مکانی
رفتن به مکانی
دور زدن
دور زدو
کلمات دیگر: