کلمه جو
صفحه اصلی

smirk


معنی : پوزخند، پوزخند زدن، لبخند مغرورانه زدن
معانی دیگر : نیش باز کردن

انگلیسی به فارسی

پوزخند، لبخند مغرورانه زدن، پوزخند زدن


عجله کن، پوزخند، پوزخند زدن، لبخند مغرورانه زدن


انگلیسی به انگلیسی

فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: smirks, smirking, smirked
• : تعریف: to smile in a self-satisfied, offensively knowing, or self-conscious way.

- He was upset to have lost the game so easily, but he was even more annoyed when he saw his opponent smirk.
[ترجمه A.A] او ناراحت بود کا بازی را به راحتی از دست داده بود اما بیشتر نارحت شد وقتی پوزخند حریفش را دید
[ترجمه ترگمان] او از اینکه این بازی را به آسانی از دست داده بود ناراحت بود، اما وقتی که پوزخند حریف را دید بیشتر ناراحت شد
[ترجمه گوگل] او ناراحت شد که این بازی را به راحتی از دست داد، اما او حتی زمانی که حریف خود را عصبانی می دید، حتی بیشتر ناراحت شد
فعل گذرا ( transitive verb )
• : تعریف: to express with a self-satisfied, self-conscious, or knowing smile.
اسم ( noun )
مشتقات: smirkingly (adv.), smirker (n.)
• : تعریف: a knowing or self-conscious smile; self-satisfied grin.

• affected smile, smug smile, self-satisfied grin
smile in an affected way, smile smugly, grin in a self-satisfied manner
if you smirk, you smile in an unpleasant and superior way, often because you have gained an advantage over someone or know something they do not know. verb here but can also be used as a count noun. e.g. mark detected a smirk on the clerk's face.

مترادف و متضاد

sly smile


پوزخند (اسم)
sneer, grin, smirk, snicker

پوزخند زدن (فعل)
titter, sneer, grin, smirk, snicker, simper

لبخند مغرورانه زدن (فعل)
smirk

Synonyms: beam, grin, leer, simper, smug look, sneer


جملات نمونه

1. Wipe that smirk off your face!
[ترجمه نیما] نیشت رو ببند.
[ترجمه ترگمان]! اون پوزخند رو از روی صورتت پاک کن
[ترجمه گوگل]پاک کردن آن را از چهره خود بیرون بکشید!

2. She had a selfsatisfied smirk on her face.
[ترجمه نیما] او نیشخند مسرت آمیزی روی لب داشت.
[ترجمه ترگمان]او پوزخند می زد و به صورتش پوزخند می زد
[ترجمه گوگل]او چهره ای از خود راضی داشت

3. The boys tried not to smirk.
[ترجمه نیما] پسرها زور می زدند نیش شان باز نشود.
[ترجمه ترگمان]پسرها سعی می کردند پوزخند نزنم
[ترجمه گوگل]پسران سعی نکردند اسرار کنند

4. He made no attempt to conceal his smirk.
[ترجمه ترگمان]او تلاشی برای پنهان کردن پوزخند او نکرد
[ترجمه گوگل]او تلاش نکرد تا عذاب او را پنهان کند

5. A smirk flickered at the corner of his mouth as he watched my struggle.
[ترجمه ترگمان]وقتی به مبارزه من نگاه می کرد، پوزخند مغرورانه در گوشه دهانش می چرخید
[ترجمه گوگل]وقتی که مبارزاتم را تماشا میکردم، عصبانی در گوشه ای از دهانش فریاد زد

6. It was hard not to smirk.
[ترجمه ترگمان]خیلی سخت بود که پوزخند نزنم
[ترجمه گوگل]سخت نیست که عذرخواهی کنی

7. "Comfortable?" he asked with a smirk.
[ترجمه پایداریم!] راحتی؟با نیشخند پرسید 😕
[ترجمه ترگمان]\"اعتماد به نفس\"؟ او با پوزخند پرسید: \" او با پوزخند پرسید
[ترجمه گوگل]راحت؟ او با عصبانیت پرسید:

8. He had a self-satisfied smirk on his face.
[ترجمه ترگمان]او پوزخند رضایت بخشی بر چهره داشت
[ترجمه گوگل]او روی صورت خود عذاب غرور داشت

9. She gave a knowing smirk.
[ترجمه ترگمان]او پوزخندی زد
[ترجمه گوگل]او یک سوزن دانا را داد

10. As he reviewed the figures a slight smirk crept over his face.
[ترجمه ترگمان]وقتی به اشباح نگاه کرد، پوزخند خفیفی بر چهره اش نقش بست
[ترجمه گوگل]همانطور که چهره ها را بررسی می کند، قهوه ای کم روی صورتش فرو می ریزد

11. Hebden's smile widened to a smirk with the relief of victory: the superintendent was about to leave.
[ترجمه ترگمان]لبخند Hebden با آرامش حاکی از پیروزی گشاد شد: مدیر می خواست از اینجا برود
[ترجمه گوگل]لبخند هیوندا با تسکین پیروزی که سرپرست در حال رفتن به آنجا بود، به سحر آمیز گسترش یافت

12. He saw the smirk on Donald's glassy face.
[ترجمه ترگمان]او پوزخند بر صورت شیشه ای دانلد را دید
[ترجمه گوگل]او عذاب را در صورت شیشه ای دونالد دید

13. The smirk spread into a smile.
[ترجمه ترگمان]پوزخند تبدیل به لبخند شد
[ترجمه گوگل]smirk به یک لبخند گسترش یافت

14. Tundrish leered back - a smirk generally twisted his spider tattoo into a predatory posture.
[ترجمه ترگمان]پوزخند شیطنت امیزی بر پشتش ظاهر شد و معمولا پوزخند می زد
[ترجمه گوگل]تندریش به عقب برگردانده می شود - یک قهوه ای به طور کلی خال کوبی عنکبوت خود را به یک وضعیت غارتگر تبدیل می کند

15. Reyes tells the story, now with a smirk, of constant batterings by admissions officers because of the standardized tests.
[ترجمه ترگمان]ریس در حال حاضر با پوزخند به داستان می گوید که به دلیل آزمون های استاندارد شده توسط افسران پذیرش ثابت شده است
[ترجمه گوگل]رئیس با توجه به آزمایشات استاندارد شده، در حال حاضر با عجله، داستان را از مامورین پذیرش می گیرد

پیشنهاد کاربران

نیشخند

لبخند تحقیر آمیز زدن، لبخند مغرضانه زدن

smirk می شه نیش خند که بار ، احساس ناخشنودی یا مخالفت ملایم بهمراه داره و بار منفی کمی منتقل می کنه.
Sneer میشه ریشخند یا پوزخند که بار تمسخر و استهزا همراه داره و بار منفی زیادی بهمراه داره.
Instagram: 504essentialword


کلمات دیگر: