یکی یا دوتا، یکی دو تا
one or two
یکی یا دوتا، یکی دو تا
انگلیسی به انگلیسی
• a few, not many; singles, some
جملات نمونه
1. Her statement contained one or two inaccuracies.
[ترجمه ترگمان]شرح او حاوی یک یا دو خطا بود
[ترجمه گوگل]بیانیه او حاوی یک یا دو اشتباه بود
[ترجمه گوگل]بیانیه او حاوی یک یا دو اشتباه بود
2. We've made one or two modifications to the original design.
[ترجمه ترگمان]ما یک یا دو تغییر را در طراحی اصلی انجام داده ایم
[ترجمه گوگل]ما یک یا دو اصلاحیه را در طراحی اصلی انجام داده ایم
[ترجمه گوگل]ما یک یا دو اصلاحیه را در طراحی اصلی انجام داده ایم
3. Their overall strategy is quite good, but one or two of the details could be improved.
[ترجمه ترگمان]استراتژی کلی آن ها کاملا خوب است، اما یک یا دو مورد از جزییات می تواند بهبود یابد
[ترجمه گوگل]استراتژی کلی آنها بسیار خوب است، اما یک یا دو جزء می تواند بهبود یابد
[ترجمه گوگل]استراتژی کلی آنها بسیار خوب است، اما یک یا دو جزء می تواند بهبود یابد
4. Could you clarify one or two points for me?
[ترجمه ترگمان]میشه یکی دو مورد رو برام روشن کنی؟
[ترجمه گوگل]می توانید یک یا دو امتیاز برای من روشن کنید؟
[ترجمه گوگل]می توانید یک یا دو امتیاز برای من روشن کنید؟
5. She made one or two snide remarks about their house which I thought was a bit unnecessary.
[ترجمه ترگمان]او یکی دو بار در مورد خانه ای که فکر می کردم کمی غیر ضروری بود، اشاره کرد
[ترجمه گوگل]او یک یا دو اظهار نظر درباره خانه اش را انجام داد که من فکر کردم کمی غیر ضروری بود
[ترجمه گوگل]او یک یا دو اظهار نظر درباره خانه اش را انجام داد که من فکر کردم کمی غیر ضروری بود
6. Officials say that one or two engines fell away from the plane shortly after takeoff.
[ترجمه ترگمان]مقامات می گویند که یک یا دو موتور کمی پس از برخاستن از هواپیما سقوط کرده اند
[ترجمه گوگل]مقامات می گویند که یک یا دو موتور در مدت کوتاهی پس از برخاستن از هواپیما از بین رفته است
[ترجمه گوگل]مقامات می گویند که یک یا دو موتور در مدت کوتاهی پس از برخاستن از هواپیما از بین رفته است
7. There are one or two questions that I have to ask you.
[ترجمه ترگمان]یکی دوتا سوال هست که باید ازت بپرسم
[ترجمه گوگل]یک یا دو سوال دارم که باید از شما بپرسم
[ترجمه گوگل]یک یا دو سوال دارم که باید از شما بپرسم
8. Do you want one or two?
[ترجمه ترگمان]یکی دوتا میخوای؟
[ترجمه گوگل]آیا شما یک یا دو را می خواهید؟
[ترجمه گوگل]آیا شما یک یا دو را می خواهید؟
9. You add either one or two cloves of garlic.
[ترجمه ترگمان]شما یا یک یا دو حبه سیر را اضافه می کنید
[ترجمه گوگل]شما یک یا دو میخک سیر را اضافه می کنید
[ترجمه گوگل]شما یک یا دو میخک سیر را اضافه می کنید
10. Joanna had made one or two half-hearted attempts to befriend Graham's young wife.
[ترجمه ترگمان]جوانا یک یا دو بار تلاش قلبی کرده بود تا به همسر جوان گراه ام نزدیک شود
[ترجمه گوگل]جوآن یک یا دو تلاش نیمهشب برای دوست داشتن با همسر جوان گراهام انجام داد
[ترجمه گوگل]جوآن یک یا دو تلاش نیمهشب برای دوست داشتن با همسر جوان گراهام انجام داد
11. When his cows calve each year he keeps one or two calves for his family.
[ترجمه ترگمان]هر سال که گاوها به calve می روند، یک یا دو گوساله برای خانواده اش نگهداری می کند
[ترجمه گوگل]هنگامی که گاوهای خود هر سال را هضم می کند، یک یا دو گوساله را برای خانواده اش نگه می دارد
[ترجمه گوگل]هنگامی که گاوهای خود هر سال را هضم می کند، یک یا دو گوساله را برای خانواده اش نگه می دارد
12. I have got one or two shirts to hang out.
[ترجمه ترگمان]یکی دو پیراهن دارم که باید دراز بکشم
[ترجمه گوگل]من یک یا دو پیراهن برای آویزان کردن دارم
[ترجمه گوگل]من یک یا دو پیراهن برای آویزان کردن دارم
13. One or two of the subjects she selected spread over into the following year.
[ترجمه ترگمان]یکی دو نفر از موضوعاتی که او انتخاب کرده بود در سال بعد گسترش یافت
[ترجمه گوگل]یکی از دو موضوع او انتخاب شده است به سال بعد
[ترجمه گوگل]یکی از دو موضوع او انتخاب شده است به سال بعد
14. One or two typing errors crept into the report.
[ترجمه ترگمان]یک یا دو اشتباه تایپ به گزارش رسیده بود
[ترجمه گوگل]یک یا دو خطای تایپ در گزارش وارد شده است
[ترجمه گوگل]یک یا دو خطای تایپ در گزارش وارد شده است
15. Most families have one or two skeletons in the cupboard.
[ترجمه ترگمان]بیشتر خانواده ها یک یا دو اسکلت در کمد دارند
[ترجمه گوگل]بیشتر خانواده ها یک یا دو اسکلت در کمد دارند
[ترجمه گوگل]بیشتر خانواده ها یک یا دو اسکلت در کمد دارند
پیشنهاد کاربران
کمی
A few, اعداد کمی، چند تا
کلمات دیگر: