1. i shall probably go tomorrow
محتملا فردا خواهم رفت.
2. the broken bone will probably knit in a few weeks
استخوان شکسته احتمالا تا چند هفته ی دیگر جوش خواهد خورد.
3. The person who arrives, ect early will (probably) succeed.
[ترجمه ترگمان]فردی که وارد می شود (احتمالا)زود موفق می شود (احتمالا)موفق خواهد شد
[ترجمه گوگل]فردی که وارد می شود، در اوایل اکتبر (احتمالا) موفق خواهد شد
4. What he says is probably true because he has the ear of the Queen.
[ترجمه ترگمان]چیزی که او می گوید احتمالا درست است چون گوش ملکه را دارد
[ترجمه گوگل]آنچه او می گوید احتمالا درست است زیرا او گوش ملکه دارد
5. When alive ,we may probably offend some people. However, we must think about whether they are deserved offended.
[ترجمه ترگمان]زمانی که زنده است، ممکن است برخی از مردم را ناراحت کنیم با این حال، باید به این فکر کنیم که آیا آن ها سزاوار توهین هستند یا خیر
[ترجمه گوگل]در صورت زنده بودن، ممکن است ما احتمالا برخی از افراد را متهم کنیم با این حال، ما باید در مورد اینکه آیا آنها سزاوار متخلف هستند فکر می کنم
6. The Democrats will probably lose control of Congress.
[ترجمه ترگمان]دموکرات ها احتمالا کنترل کنگره را از دست خواهند داد
[ترجمه گوگل]دموکرات ها احتمالا کنترل کنگره را از دست خواهند داد
7. Do you think you can do it? Well, probably I can.
[ترجمه ترگمان]فکر می کنی بتونی انجامش بدی؟ خب، شاید بتونم
[ترجمه گوگل]آیا فکر می کنید که می توانید این کار را انجام دهید؟ خوب، احتمالا من می توانم
8. Their plan will probably meet with little success.
[ترجمه علی] طرح آنها احتمالاً با موفقیت کمی روبرو خواهد شد
[ترجمه ترگمان]احتمالا برنامه آن ها با موفقیت اندکی مواجه خواهد شد
[ترجمه گوگل]طرح آنها احتمالا با موفقیت کمی ملاقات خواهد کرد
9. Campbell's broken leg will probably require surgery.
[ترجمه ترگمان]احتمالا پای شکسته کمپبل به جراحی نیاز دارد
[ترجمه گوگل]احتمالا نیاز به جراحی خواهد داشت
10. The Beatles are probably the most famous band in the world.
[ترجمه ترگمان]گروه بیتلز احتمالا معروف ترین گروه در جهان هستند
[ترجمه گوگل]بیتلز احتمالا مشهور ترین گروه در جهان است
11. Most scientists would probably lean toward this viewpoint.
[ترجمه ترگمان]بیشتر دانشمندان احتمالا به این دیدگاه تکیه خواهند کرد
[ترجمه گوگل]اکثر دانشمندان احتمالا به این دیدگاه متکی هستند
12. I'll probably be a little late.
[ترجمه probably] احتمالا کمی دیر کرده ام
[ترجمه Gemma] ممکن است کمی دیر کنم ( برسم )
[ترجمه ترگمان]احتمالا کمی دیر می رسم
[ترجمه گوگل]احتمالا کمی دیر شده ام
13. She's probably in her early forties.
[ترجمه ترگمان]احتمالا او در اواخر چهل سالگی است
[ترجمه گوگل]او احتمالا در چهل سالگی است
14. They told me that they probably wouldn't come.
[ترجمه ترگمان]به من گفتن که احتمالا نمیان
[ترجمه گوگل]آنها به من گفتند که احتمالا نمی آیند
15. I'm not sure. Probably around midnight.
[ترجمه ترگمان]مطمئن نیستم احتمالا حوالی نیمه شب
[ترجمه گوگل]مطمئن نیستم احتمالا در نیمه شب
16. I think more customers probably prefer a soft sell.
[ترجمه ترگمان]من فکر می کنم مشتریان بیشتری احتمالا یک فروش نرم را ترجیح می دهند
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم بیشتر مشتریان احتمالا ترجیح می دهند فروش نرم داشته باشند