• characteristics of societal relationships, manner in which a society is organized and functions
social structure
انگلیسی به انگلیسی
جملات نمونه
1. They will also adapt their social structure under different environmental conditions.
[ترجمه ترگمان]آن ها همچنین ساختار اجتماعی خود را تحت شرایط محیطی مختلف تطبیق خواهند داد
[ترجمه گوگل]آنها همچنین تحت شرایط محیطی مختلف، ساختار اجتماعی خود را هماهنگ خواهند کرد
[ترجمه گوگل]آنها همچنین تحت شرایط محیطی مختلف، ساختار اجتماعی خود را هماهنگ خواهند کرد
2. Most importantly they see the social structure of capitalist societies as being based not upon conflict but upon shared values.
[ترجمه ترگمان]از همه مهم تر، آن ها ساختار اجتماعی جوامع سرمایه داری را نه براساس اختلاف بلکه بر ارزش های مشترک می بینند
[ترجمه گوگل]مهمتر از همه، آنها ساختار اجتماعی جوامع سرمایه داری را نه بر اساس درگیری، بلکه بر مبنای ارزشهای مشترک، مشاهده می کنند
[ترجمه گوگل]مهمتر از همه، آنها ساختار اجتماعی جوامع سرمایه داری را نه بر اساس درگیری، بلکه بر مبنای ارزشهای مشترک، مشاهده می کنند
3. The social structure greatly interested Alix.
[ترجمه ترگمان]ساختار اجتماعی به شدت به Alix علاقمند است
[ترجمه گوگل]ساختار اجتماعی آلیکس بسیار مورد علاقه است
[ترجمه گوگل]ساختار اجتماعی آلیکس بسیار مورد علاقه است
4. For neo-populists, it is the social structure in these central provinces that is crucial.
[ترجمه ترگمان]برای neo، این ساختار اجتماعی در این ایالات مرکزی است که بسیار مهم است
[ترجمه گوگل]برای نئوپولوپالیسم، این ساختار اجتماعی در این استان های مرکزی است که بسیار مهم است
[ترجمه گوگل]برای نئوپولوپالیسم، این ساختار اجتماعی در این استان های مرکزی است که بسیار مهم است
5. Changes in social structure are thus likely to be accompanied by changes in the function of component institutions.
[ترجمه ترگمان]بنابراین تغییرات در ساختار اجتماعی به احتمال زیاد با تغییراتی در عملکرد نهاده ای جزیی همراه خواهد بود
[ترجمه گوگل]بنابراین تغییرات در ساختار اجتماعی احتمالا با تغییر در عملکرد نهادهای مولفه همراه است
[ترجمه گوگل]بنابراین تغییرات در ساختار اجتماعی احتمالا با تغییر در عملکرد نهادهای مولفه همراه است
6. This defect in the simple social structure of primary rules we may call its uncertainty.
[ترجمه ترگمان]این نقص در ساختار اجتماعی ساده قواعد اولیه ما می توانیم عدم قطعیت آن را فراخوانی کنیم
[ترجمه گوگل]این نقص در ساختار اجتماعی ساده قوانین اولیه ما ممکن است نااطمینانی آن را بیان کنیم
[ترجمه گوگل]این نقص در ساختار اجتماعی ساده قوانین اولیه ما ممکن است نااطمینانی آن را بیان کنیم
7. Rules and codes bolting the social structure tightly into place.
[ترجمه ترگمان]قوانین و کدها ساختار اجتماعی را به شدت جا به جا می کنند
[ترجمه گوگل]قوانین و مقررات به ساختن ساختار اجتماعی بسنده می کنند
[ترجمه گوگل]قوانین و مقررات به ساختن ساختار اجتماعی بسنده می کنند
8. Changes in social structure are said to be overdetermined by numerous contradictions.
[ترجمه ترگمان]گفته می شود که تغییرات در ساختار اجتماعی توسط تضادهای متعدد ایجاد می شوند
[ترجمه گوگل]گفته می شود تغییرات در ساختار اجتماعی از طریق تناقضات فراوان تعریف شده است
[ترجمه گوگل]گفته می شود تغییرات در ساختار اجتماعی از طریق تناقضات فراوان تعریف شده است
9. Ageing is a fundamental feature of social structure and social change.
[ترجمه ترگمان]سالمندی یک ویژگی بنیادی از ساختار اجتماعی و تغییر اجتماعی است
[ترجمه گوگل]پیری یکی از ویژگی های اساسی ساختار اجتماعی و تغییر اجتماعی است
[ترجمه گوگل]پیری یکی از ویژگی های اساسی ساختار اجتماعی و تغییر اجتماعی است
10. The social structure in a particular environmental setting creates, as it were, religious expectations.
[ترجمه ترگمان]ساختار اجتماعی در یک محیط خاص محیطی، همان طور که انتظار می رفت، ایجاد می کند
[ترجمه گوگل]ساختار اجتماعی در یک محیط زیست خاص، همانطور که انتظار می رود، ایجاد می کند
[ترجمه گوگل]ساختار اجتماعی در یک محیط زیست خاص، همانطور که انتظار می رود، ایجاد می کند
11. Can there remain any public consensus on the social structure if divisions between the well-off and the poor widen?
[ترجمه ترگمان]آیا در صورتی که اختلافات بین رفاه و جمعیت فقیر رخ دهد، آیا اجماع عمومی در مورد ساختار اجتماعی وجود دارد؟
[ترجمه گوگل]آیا می توان به هیچ وجه توافق عمومی در مورد ساختار اجتماعی باقی ماند، اگر تقسیم بین رفاه و فقرا گسترش یابد؟
[ترجمه گوگل]آیا می توان به هیچ وجه توافق عمومی در مورد ساختار اجتماعی باقی ماند، اگر تقسیم بین رفاه و فقرا گسترش یابد؟
12. Concepts borrowed from anthropology aid our understanding of social structure, while the techniques of physics enable us to date the past.
[ترجمه ترگمان]مفاهیمی که از انسان شناسی اقتباس شده اند، به درک ما از ساختار اجتماعی کمک می کنند، در حالی که تکنیک های فیزیک به ما این امکان را می دهد که گذشته را تعیین کنیم
[ترجمه گوگل]مفاهیم که از انسان شناسی قرض گرفته شده است، درک ما از ساختار اجتماعی را درک می کنند، در حالی که تکنیک های فیزیک ما را قادر می سازد تا گذشته را یاد بگیرند
[ترجمه گوگل]مفاهیم که از انسان شناسی قرض گرفته شده است، درک ما از ساختار اجتماعی را درک می کنند، در حالی که تکنیک های فیزیک ما را قادر می سازد تا گذشته را یاد بگیرند
13. Bonger advocated a relativist position. In his view, what is considered immoral depends on the social structure.
[ترجمه ترگمان]Bonger از موقعیت relativist حمایت می کرد به نظر او، آنچه که غیراخلاقی در نظر گرفته می شود به ساختار اجتماعی بستگی دارد
[ترجمه گوگل]بونگر موضع نسبی گرایی را حمایت کرد به نظر وی، آنچه غیرمولد در نظر گرفته، بستگی به ساختار اجتماعی دارد
[ترجمه گوگل]بونگر موضع نسبی گرایی را حمایت کرد به نظر وی، آنچه غیرمولد در نظر گرفته، بستگی به ساختار اجتماعی دارد
14. The value-science integrate was socially situated in that the values were seen as specific to a given social structure.
[ترجمه ترگمان]ترکیب ارزش - علم به لحاظ اجتماعی واقع شده و ارزش ها به عنوان یک ساختار اجتماعی مشخص خاص نگریسته می شدند
[ترجمه گوگل]ارزش یکپارچگی علمی اجتماعی بود که در آن ارزش ها به عنوان خاص برای یک ساختار اجتماعی مشخص دیده می شد
[ترجمه گوگل]ارزش یکپارچگی علمی اجتماعی بود که در آن ارزش ها به عنوان خاص برای یک ساختار اجتماعی مشخص دیده می شد
پیشنهاد کاربران
ساختار اجتماعی
کلمات دیگر: