ازراه ازمایش یاامتحان، ازروی تجربه، عملا
experimentally
ازراه ازمایش یاامتحان، ازروی تجربه، عملا
انگلیسی به فارسی
آزمایشگرانه
آزمایشگاهی
انگلیسی به انگلیسی
• by means of experimentation, in an experimental manner, empirically
مترادف و متضاد
tentatively
Synonyms: temporarily, on trial, provisionally, on probation, empirically, analytically
جملات نمونه
1. We decided to test the theory experimentally.
[ترجمه ترگمان]ما تصمیم گرفتیم که این فرضیه را به طور تجربی آزمایش کنیم
[ترجمه گوگل]ما تصمیم گرفتیم تئوری را آزمایش کنیم
[ترجمه گوگل]ما تصمیم گرفتیم تئوری را آزمایش کنیم
2. The drugs are being used experimentally on patients suffering from breast cancer.
[ترجمه ترگمان]این داروها به طور تجربی برای بیمارانی که از سرطان پستان رنج می برند، به کار می رود
[ترجمه گوگل]این داروها به طور تجربی در بیماران مبتلا به سرطان پستان مورد استفاده قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]این داروها به طور تجربی در بیماران مبتلا به سرطان پستان مورد استفاده قرار می گیرند
3. We are using the substance experimentally at first.
[ترجمه ترگمان]ما ابتدا از این ماده به طور تجربی استفاده می کنیم
[ترجمه گوگل]ما در ابتدا با استفاده از این ماده آزمایش می کنیم
[ترجمه گوگل]ما در ابتدا با استفاده از این ماده آزمایش می کنیم
4. He whoofed into the hand mike experimentally before the meeting.
[ترجمه ترگمان]قبل از جلسه به مایک نگاه کرد و خودش را جمع و جور کرد
[ترجمه گوگل]او که قبل از جلسه تجربه ای را به دست مایک آزمایش کرد
[ترجمه گوگل]او که قبل از جلسه تجربه ای را به دست مایک آزمایش کرد
5. He moved his shoulder experimentally; it still hurt.
[ترجمه ترگمان]او شانه اش را به طور ازمایشی تکان داد؛ هنوز درد داشت
[ترجمه گوگل]او شانه خود را آزمایش کرد؛ هنوز صدمه دیده است
[ترجمه گوگل]او شانه خود را آزمایش کرد؛ هنوز صدمه دیده است
6. This theory can be confirmed experimentally.
[ترجمه ترگمان]این نظریه را می توان به طور تجربی تایید کرد
[ترجمه گوگل]این نظریه را می توان به صورت تجربی تایید کرد
[ترجمه گوگل]این نظریه را می توان به صورت تجربی تایید کرد
7. The new drug is being used experimentally on some patients.
[ترجمه ترگمان]داروی جدید به طور تجربی در برخی بیماران مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]داروهای جدید در برخی از بیماران به طور تجربی مورد استفاده قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]داروهای جدید در برخی از بیماران به طور تجربی مورد استفاده قرار می گیرند
8. This phenomenon has been observed experimentally.
[ترجمه ترگمان]این پدیده به طور تجربی مشاهده شده است
[ترجمه گوگل]این پدیده به صورت تجربی مشاهده شده است
[ترجمه گوگل]این پدیده به صورت تجربی مشاهده شده است
9. He moved his shoulder experimentally to see if it still hurt.
[ترجمه ترگمان]او شانه اش را به طور ازمایشی تکان داد تا ببیند آیا هنوز درد دارد یا نه
[ترجمه گوگل]او شانه خود را آزمایش کرد تا ببیند آیا هنوز صدمه دیده است یا نه
[ترجمه گوگل]او شانه خود را آزمایش کرد تا ببیند آیا هنوز صدمه دیده است یا نه
10. In my opinion, the curvature was determined experimentally.
[ترجمه ترگمان]به عقیده من، این انحنا به صورت تجربی تعیین شد
[ترجمه گوگل]به نظر من، منحنی به صورت تجربی تعیین شد
[ترجمه گوگل]به نظر من، منحنی به صورت تجربی تعیین شد
11. This machine was introduced experimentally in 1960.
[ترجمه ترگمان]این ماشین به صورت آزمایشی در سال ۱۹۶۰ معرفی شد
[ترجمه گوگل]این دستگاه به طور تجربی در سال 1960 معرفی شد
[ترجمه گوگل]این دستگاه به طور تجربی در سال 1960 معرفی شد
12. This system is being tried out experimentally at many universities.
[ترجمه ترگمان]این سیستم در بسیاری از دانشگاه ها بصورت تجربی انجام می شود
[ترجمه گوگل]این سیستم از نظر آزمایشگاهی در بسیاری از دانشگاهها مورد آزمایش قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]این سیستم از نظر آزمایشگاهی در بسیاری از دانشگاهها مورد آزمایش قرار گرفته است
13. Many reaction enthalpies can not be determined experimentally because the reactions can not be brought about in the laboratory.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از واکنش های واکنش را نمی توان به طور تجربی تعیین کرد زیرا واکنش ها را نمی توان در آزمایشگاه مطرح کرد
[ترجمه گوگل]بسیاری از اتیلپسی های واکنشی را نمی توان به طور تجربی تعیین کرد زیرا واکنش ها در آزمایشگاه نمی توانند انجام شوند
[ترجمه گوگل]بسیاری از اتیلپسی های واکنشی را نمی توان به طور تجربی تعیین کرد زیرا واکنش ها در آزمایشگاه نمی توانند انجام شوند
14. It is certainly verified experimentally that the sonic clicks produced are both highly structured and directional.
[ترجمه ترگمان]قطعا به طور تجربی تایید شده است که سیگنال های صوتی تولید شده به شدت ساختاریافته و جهت دار هستند
[ترجمه گوگل]مطمئنا ادعا شده است که کلیک های صوتی تولید شده هر دو به شدت ساختار یافته و جهت
[ترجمه گوگل]مطمئنا ادعا شده است که کلیک های صوتی تولید شده هر دو به شدت ساختار یافته و جهت
15. This inference is confirmed experimentally by observations in grid turbulence of changes in the spectrum with distance downstream.
[ترجمه ترگمان]این استنتاج به طور تجربی از طریق مشاهدات در جریان اغتشاش شبکه در طیف با فاصله رو به پایین مورد تایید قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]این استنتاج به صورت تجربی با مشاهدات در آشفتگی شبکه از تغییرات در طیف با فاصله در پایین جریان تایید شده است
[ترجمه گوگل]این استنتاج به صورت تجربی با مشاهدات در آشفتگی شبکه از تغییرات در طیف با فاصله در پایین جریان تایید شده است
پیشنهاد کاربران
experimentally
by means of scientific experiment. با استفاده از آزمایش علمی
"the existence of the electron was demonstrated experimentally""وجود الکترون به صورت تجربی نشان داده شد"
as the result of experience as opposed to authority or conjecture.
"to whom does God experimentally reveal the eternal purpose of His grace?"
by means of scientific experiment. با استفاده از آزمایش علمی
"the existence of the electron was demonstrated experimentally""وجود الکترون به صورت تجربی نشان داده شد"
as the result of experience as opposed to authority or conjecture.
"to whom does God experimentally reveal the eternal purpose of His grace?"
به طور تجربی
کلمات دیگر: