1. she was wearing an old disreputable overcoat
او پالتو کهنه و ناجوری بتن داشت.
2. he is one of the most disreputable businessmen in this town
او یکی از بدنام ترین بازرگانان این شهر است.
3. Soho is one of London's more disreputable areas.
[ترجمه ترگمان]سوهو یکی از مناطق disreputable لندن است
[ترجمه گوگل]Soho یکی از مناطق ناخوشایند لندن است
4. I've been accused of using disreputable methods to get what I want.
[ترجمه ترگمان]من متهم به استفاده از روش های بدنام برای رسیدن به چیزی هستم که من می خواهم
[ترجمه گوگل]من به استفاده از روش های نادرست متهم شده ام تا آنچه را که می خواهم به دست آورم
5. He had a vaguely disreputable appearance.
[ترجمه ترگمان]ظاهرش به طرز مبهمی بدنام بود
[ترجمه گوگل]او ظاهری ناخوشایند نادرست داشت
6. Some of the more disreputable newspapers made false claims about her private life.
[ترجمه ترگمان]برخی از روزنامه های رسوا کننده ادعاهای نادرستی درباره زندگی خصوصی او می ساختند
[ترجمه گوگل]برخی از روزنامه های ناخوشایند ادعاهای دروغین درباره زندگی خصوصی خود را ارائه دادند
7. This was a disreputable subterfuge, yet it appears that the same sort of procedure is enjoined by the new Act.
[ترجمه ترگمان]با این وصف، این نشانه بدنامی بود، با این حال به نظر می رسه که این روش در حال اجرای قانون جدید است
[ترجمه گوگل]این یک مشکلی ناخوشایند بود، اما به نظر می رسد که همین روش در قانون جدید اعمال شده است
8. Jack usually got his information from fairly disreputable sources.
[ترجمه ترگمان]جک معمولا اطلاعات خود را از منابع نسبتا بدنامی می گرفت
[ترجمه گوگل]جک معمولا اطلاعات خود را از منابع نسبتا ناخوشایند دریافت کرد
9. Some disreputable agencies try to charge just for putting your name on their lists although this is illegal.
[ترجمه ترگمان]برخی از آژانس های بدنام تلاش می کنند تا نام شما را در لیست خود قرار دهند، اگرچه این کار غیر قانونی است
[ترجمه گوگل]برخی از آژانس های ناامید سعی دارند فقط برای قرار دادن نام خود در فهرست خود، حتی اگر این غیرقانونی است
10. But disreputable, illiterate and ignorant though he was, Fegelein seems to have been possessed of a simon-pure instinct for survival.
[ترجمه ترگمان]اما بدنامی، بی سواد و نادان، هر چند که این طور فکر می کرد، انگار که او از یک غریزه صحیح برای زنده ماندن در امان بوده است
[ترجمه گوگل]اما فهملیان، بی سواد و نادان هرچند او بود، به نظر می رسد Fehelein از غریزه سیمون خالص برای بقاء برخوردار بود
11. What has Krogstad done that Torvald finds so disreputable?
[ترجمه ترگمان]مگر چه کرده است که این Torvald این قدر بدنام است؟
[ترجمه گوگل]تورودال چه چیزی را انجام داده است؟
12. After the disreputable Hanoverian kings, it was high time the monarchy became more respectable. That was the opinion of Queen Victoria and her husband, Prince Albert of Saxe-Coburg-Gotha.
[ترجمه ترگمان]بعد از پادشاهان disreputable disreputable، دوران طولانی سلطنت بیشتر شد این عقیده ملکه ویکتوریا و شوهرش بود
[ترجمه گوگل]پس از پادشاهان هانویوار ناخوشایند، زمان آن رسیده بود که سلطنت اهمیت بیشتری پیدا کند این عقیده ملکه ویکتوریا و همسرش، پرنس آلبرت از Saxe-Coburg-Gotha بود
13. A woman regarded as disreputable or shrewish.
[ترجمه ترگمان]زنی را به عنوان بدنام یا shrewish تلقی می کنند
[ترجمه گوگل]یک زن به عنوان ناخوشایند یا نادرست به نظر می رسد
14. Why else would I have chosen such a disreputable looking cretin?
[ترجمه ترگمان]وگرنه چه دلیلی داشت که چنین بدنام را انتخاب می کردم؟
[ترجمه گوگل]چرا من دیگر چنین کریتیک را به عنوان ناخوشایند انتخاب کرده ام؟