کلمه جو
صفحه اصلی

eviscerate


معنی : خالی کردن، تهی کردن، شکم دریدن، نیروی چیزی را گرفتن، روده یا چشم و غیره را در اوردن
معانی دیگر : (امعا و احشا را درآوردن - دل و روده را درآوردن) اندرونه کاوی کردن، اندرونه برداری کردن، (بخش اصلی چیزی را درآوردن یا از بین بردن) کم توان کردن، آسیب پذیر کردن، ناقص کردن، (جراحی) محتویات اندام را درآوردن، (سازواره را) تهی کردن

انگلیسی به فارسی

روده یا چشم و غیره را در آوردن، شکم دریدن، (مجازاً)تهی کردن، خالی کردن، نیروی چیزی را گرفتن


اصلاح کردن، خالی کردن، شکم دریدن، تهی کردن، نیروی چیزی را گرفتن، روده یا چشم و غیره را در اوردن


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: eviscerates, eviscerating, eviscerated
(1) تعریف: to remove the intestines of.
مشابه: draw

(2) تعریف: to remove an essential part of; destroy the vitality or essence of.

- The many amendments eviscerated the proposed law.
[ترجمه ترگمان] بسیاری از اصلاحیه های قانون پیشنهادی را اصلاح می کند
[ترجمه گوگل] بسیاری از اصلاحات قانون پیشنهادی را اصلاح کرد
فعل ناگذر ( intransitive verb )
مشتقات: evisceration (n.), eviscerator (n.)
• : تعریف: of an organ, esp. in the abdomen, to protrude through an incision after surgery, because of improper healing or error in technique.

• remove the intestines; remove essential parts; clear out

مترادف و متضاد

خالی کردن (فعل)
free, empty, hollow, purge, aspirate, unload, discharge, vent, deplete, evacuate, dump, eviscerate, vacate, disgorge

تهی کردن (فعل)
purge, deplete, exhaust, strip, evacuate, eviscerate, vacate

شکم دریدن (فعل)
eviscerate, disembowel, exenterate

نیروی چیزی را گرفتن (فعل)
exhaust, eviscerate

روده یا چشم و غیره را در اوردن (فعل)
eviscerate

disembowel


Synonyms: gut, devitalize, weaken


جملات نمونه

1. Democrats say the petition will eviscerate state government.
[ترجمه ترگمان]دموکرات ها می گویند که این درخواست دولت ایالتی را لغو خواهد کرد
[ترجمه گوگل]دموکرات ها می گویند که این پرونده حکومت دولتی را از بین می برد

2. The censors eviscerated the book to make it inoffensive to the President.
[ترجمه ترگمان]سانسور کتاب را بر آن داشت که به رئیس جمهور inoffensive کند
[ترجمه گوگل]سانسورها این کتاب را از بین بردند تا آن را به رئیس جمهور بیفزایند

3. Peggy the Hun would not eviscerate him and might even give him some credit for brains.
[ترجمه ترگمان]پگی the او را فریب نخواهد داد و حتی ممکن است به او اعتبار زیادی بدهد
[ترجمه گوگل]پگی هون نمیتواند او را نابود کند و حتی ممکن است برخی از اعتقاداتش را برای مغزها به او بدهد

4. These were not the wizened and eviscerated pharaohs wrapped in yards of dusty gauze that one normally pictures when mummies are mentioned.
[ترجمه ترگمان]این the خشکیده و دریده بودند که در محوطه های پوشیده از گرد و خاک پوشیده شده بودند که معمولا هنگام ذکر نام مومیایی ها را بر روی آن نقاشی می کردند
[ترجمه گوگل]این فرعونهای wizened و بریده شده در مزارع گازسوز گرد و غبار نیستند که به طور معمول در هنگام مومیایی ذکر شده است

5. Save your cold blood eviscerate as a finisher.
[ترجمه ترگمان] خون your رو به عنوان پایان کار نجات بده
[ترجمه گوگل]سرماخوردگی خود را به عنوان یک فیشر صرفه جویی کنید

6. We agreed to eviscerate the proposed bill.
[ترجمه ترگمان]ما موافقت کردیم که لایحه پیشنهادی را لغو کنیم
[ترجمه گوگل]ما موافقت کردیم که لایحه پیشنهادی را اصلاح کنیم

7. However, in their enthusiasm to eviscerate, the critics may be overlooking some vital differences between a business education and one in, for example, philosophy or electrical engineering.
[ترجمه ترگمان]با این حال، در شور و اشتیاق آن ها به eviscerate، ممکن است منتقدان برخی تفاوت های اساسی بین یک آموزش تجاری و یک نفر را برای مثال، فلسفه یا مهندسی برق نادیده بگیرند
[ترجمه گوگل]با این حال، در شور و شوق خود را به اصلاح، منتقدان ممکن است از بین برخی از تفاوت های حیاتی بین آموزش و پرورش کسب و کار و یکی در، به عنوان مثال، فلسفه و یا مهندسی برق

8. Eviscerate demolition meat, cut into the meat section.
[ترجمه ترگمان]تخریب گوشت، بریده شدن در بخش گوشت
[ترجمه گوگل]گوشت تخریب گوشت گاو، برش به بخش گوشت

9. Eviscerate: Manual of Eviscerate (Rank now drops somewhere in the world.
[ترجمه ترگمان]eviscerate: دستی eviscerate (رتبه)در حال حاضر جایی در دنیا قرار دارد
[ترجمه گوگل]Eviscerate: کتابچه راهنمای Eviscerate (رتبه در حال حاضر قطره در جایی در جهان است

10. Rupture is much better than eviscerate, even without the glyph.
[ترجمه ترگمان]rupture خیلی بهتر از eviscerate است، حتی بدون حرف
[ترجمه گوگل]پارگی بسیار بهتر از انجماد است، حتی بدون گلیف

11. “Imagine being a caveman and having to eviscerate a dinosaur with your bare hands,” Terry said.
[ترجمه ترگمان]تری گفت: \" تصور کنید که یک caveman است و باید یک دایناسور را با دستان خالی خود eviscerate \"
[ترجمه گوگل]تری گفت: 'تصور کنید که یک غارنشین هستید و نیاز به دایناسور را با دست های برهنه خود دارید

12. Bonescythe Armor: The Eviscerate bonus will no longer trigger when your Eviscerate does not hit your target.
[ترجمه ترگمان]Bonescythe آرمور: پاداش eviscerate زمانی که eviscerate شما به هدف شما اصابت نمی کند، دیگر تحریک نخواهد شد
[ترجمه گوگل]Bonescythe Armor: پاداش Eviscerate دیگر هنگامی اتفاق می افتد که Eviscerate خود را هدف قرار نمی دهد

13. Their eviscerate has a 15% DIM.
[ترجمه ترگمان]قیمت آن ها ۱۵ درصد است
[ترجمه گوگل]آجیل آنها 15٪ DIM دارد

14. A narrative scene shows owl-headed figures using a crescent-shaped knife to eviscerate a victim.
[ترجمه ترگمان]یک صحنه روایت، چهره جغدی را نشان می دهد که با استفاده از یک چاقوی هلالی به قربانی کردن یک قربانی نیاز دارد
[ترجمه گوگل]یک صحنه روایت، ارقام جغد با استفاده از یک چاقوی شکل به شکل هلال نشان می دهد که یک قربانی را از بین می برد

Ali Akbar first eviscerated the deer and then skinned it.

علی‌اکبر اول دل و روده‌ی آهو را درآورد و سپس پوست آن را کند.


The censors eviscerated the film.

سانسورچی‌ها قلب فیلم را درآورند (فیلم را ناقص کردند).


پیشنهاد کاربران

مورد نکوهش قرار دادن


کلمات دیگر: