کلمه جو
صفحه اصلی

loss leader


(کالایی که برای جلب مشتری ارزان و یا حتی با ضرر فروخته می شود) کالای مشتری آور، کالایی که با ضرر فروخته میشود برای جمع کردن مشتری

انگلیسی به فارسی

کالایی که با ضرر فروخته می‌شود (برای جمع کردن مشتری)


رهبر از دست دادن، کالایی که با ضرر فروخته میشود


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a popular commodity that a retail store sells at or below its wholesale cost in order to attract customers to buy other goods at regular prices.

جملات نمونه

1. Just think of it as a loss leader and keep your fingers crossed.
[ترجمه ترگمان]فقط به عنوان یک فرمانده از دست دادن به آن فکر کنید و your را روی هم بگذارید
[ترجمه گوگل]فقط به عنوان یک رهبر از دست دادن فکر کنید و انگشتانتان را از هم دور کنید

2. The concept of a loss leader is often applied to internal price differentials.
[ترجمه ترگمان]مفهوم یک رهبر از دست دادن اغلب به differentials قیمت داخلی اعمال می شود
[ترجمه گوگل]مفهوم رهبر از دست دادن اغلب به تنوع قیمت های داخلی اعمال می شود

3. "Gas is a loss leader for them, so they're willing to cut the price to get you on the premises and shop, " says Cochran.
[ترجمه ترگمان]کوچران می گوید: \" گاز یک رهبر از دست رفتن برای آن ها است، بنابراین آن ها می خواهند قیمت را کاهش دهند تا شما را در محل و مغازه قرار دهند \"
[ترجمه گوگل]Cochran می گوید: 'گاز یک رهبر از دست دادن برای آنها است، بنابراین آنها مایل به کاهش قیمت هستند تا شما را در محل و فروشگاه قرار دهند '

4. It is unwise to go in with loss leader prices.
[ترجمه ترگمان]این کار عاقلانه نیست که با کاهش قیمت رهبر مواجه شویم
[ترجمه گوگل]با قیمت گذاری رهبران از دست رفته بی معنی است

5. The cost of roasting turkeys doesn't tend to follow actual wholesale prices but is often a loss leader.
[ترجمه ترگمان]هزینه کباب کردن بوقلمون به دنبال افزایش قیمت عمده فروشی نیست، اما اغلب یک رهبر از دست دادن است
[ترجمه گوگل]هزینه برنج بوقلمون تمایل به دنبال قیمت عمده فروشی نیست، بلکه اغلب رهبر از دست دادن است

6. Under the proposals being considered, Huawei would offer its hardware at a large discount as a loss leader, as part of a wider effort to break into the UK market.
[ترجمه ترگمان]با توجه به این پیشنهادها، Huawei به عنوان بخشی از تلاش گسترده تر برای شکستن در بازار انگلستان سخت افزار خود را با تخفیف بزرگی به عنوان یک رهبر از دست دادن عرضه خواهد کرد
[ترجمه گوگل]براساس پیشنهادهایی که در نظر گرفته شده، Huawei به عنوان بخشی از تلاش گسترده تر برای شکستن بازار انگلستان سخت افزار خود را با تخفیف بزرگی به عنوان یک رهبر از دست دادن عرضه می کند

7. NEW YORK - Back in the simpler, more innocent mid-1990s, Internet searches were seen as a loss leader.
[ترجمه ترگمان]نیویورک - در اواسط دهه ۹۰ میلادی، جستجوهای اینترنتی به عنوان یک رهبر از دست رفته دیده شد
[ترجمه گوگل]NEW YORK - در اواسط دهه 1990 ساده تر و بی گناهتر، جستجوهای اینترنتی به عنوان یک رهبر از دست رفته مشاهده شد

8. Never mind, he had just described it as a great way to bring in users but not a great way to make money. . . . you know, the definition of a loss leader.
[ترجمه ترگمان]مهم نیست، او آن را به عنوان راهی خوب برای آوردن به کاربران توصیف کرده بود، اما راهی خوب برای کسب درآمد نبود که شما می دانید، تعریف رهبر از دست دادن
[ترجمه گوگل]هرگز فکر نکنید، او فقط آن را به عنوان یک راه عالی برای آوردن کاربران توصیف کرد، اما راهی عالی برای کسب درآمد نبود شما می دانید، تعریف یک رهبر از دست دادن

9. This direction can also explain why removing the fixed portion from their card fees makes sense—a loss leader used to pump huge amounts of cash from small retailers into their Square balances.
[ترجمه ترگمان]همچنین این جهت را می توان توضیح داد که چرا حذف بخش ثابت از هزینه های کارت آن ها منطقی به نظر می رسد - یک هدایت کننده از دست رفته برای تزریق مقادیر عظیمی از نقدینگی از خرده فروشان کوچک به balances میدان آن ها استفاده می شود
[ترجمه گوگل]این جهت همچنین می تواند توضیح دهد که چرا حذف بخش ثابت از هزینه های کارت خود را حس می کند - یک رهبر از دست رفته استفاده می شود به پمپ های عظیمی از پول نقد از خرده فروشان کوچک را به تعادل خود را در میدان

پیشنهاد کاربران

کالای مشتری آور ( فروش محصول زیر قیمت برای جلب مشتری )

جنس زیر قیمت و مشتری جمع کن

زیان کاذب؛ خسارت کاذب


کلمات دیگر: