1. a sorry sight
منظره ی اسف انگیز
2. heartily sorry
خیلی متاءسف
3. i'm sorry to bother you, but could you lend me a few tumans?
از این که مزاحم می شوم پوزش می خواهم،ولی می توانید چند تومان به من قرض بدهید؟
4. the sorry ceremonies that followed his death
مراسم حزن انگیزی که پیامد مرگ او بود
5. the sorry state of affairs in that contry
وضع اسف انگیز امور در آن کشور
6. the sorry truth is that . . .
واقعیت غم انگیز این است که. . .
7. i am sorry i am not myself today--my head hurts and i feel weak
عذر می خواهم امروز خودم نیستم - سرم درد می کند و احساس ضعف دارم.
8. i am sorry i didn't come; i can only plead forgetfulness
متاسفم که نیامدم ; یگانه عذرم فراموشکاری است.
9. i am sorry i insulted him
از اینکه به او توهین کردم پشیمانم.
10. i am sorry that i caused you so much trouble
از اینکه این همه به شما زحمت دادم پوزش می خواهم.
11. i am sorry to differ with you on this!
متاسفم که در این مورد با شما مخالفم !
12. i am sorry to inform you that he has resigned
متاسفم که به اطلاع شما برسانم ایشان استعفا داده اند.
13. i am sorry to keep them waiting
از منتظر نگهداشتن آنها متاسفم.
14. i am sorry to trouble you, but could you give me the time
از اینکه مزاحم شما می شوم عذر می خواهم،ممکن است بفرمایید ساعت چند است ؟
15. we are sorry to tell that your son is somewhat backward
متاسفانه باید بگوییم پسرتان قدری عقب افتاده است.
16. he is not sorry for what he has done
از آنچه که کرده است نادم نیست.
17. i am awful(ly) sorry
خیلی عذر می خواهم.
18. i am truly sorry
واقعا متاسفم.
19. be (or feel) sorry for somebody
دل (کسی) به حال کسی سوختن،دلسوزی کردن برای کسی
20. better safe than sorry
کار از محکم کاری عیب نمی کند،احتیاط بهتر از پشیمانی در آخر کار است
21. poor fellow! i feel sorry for him!
بیچاره ـ دلم به حالش می سوزد!
22. good old hassan, i feel sorry for him!
بیچاره حسن،دلم به حالش می سوزد!
23. a person who always presented a sorry figure
آدمی که همیشه لب و لوچه اش آویزان بود
24. as soon as the words were spoken, she was sorry
به مجرد گفتن آن کلمات پشیمان شد.
25. for every good hunting dog there are a hundred sorry ones
در مقابل هر یک سگ شکاری خوب صد سگ بد وجود دارد.
26. we are killed by our bodies, and on doomsday how sorry we will be that we didn't mortify the body
ما کشته ی نفسیم و بس آوخ که درآید از ما به قیامت که چرا نفس نکشتیم
27. I am sorry I stamped on your foot.
[ترجمه ترگمان] متاسفم که پات رو لگد کردم
[ترجمه گوگل]متاسفم که من روی پای شما مهر زدم
28. I'm sorry, I've forgotten your name.
[ترجمه ترگمان]متاسفم، اسمت رو فراموش کردم
[ترجمه گوگل]متاسفم، اسم شما را فراموش کرده ام
29. I'm sorry to have kept you waiting.
[ترجمه ترگمان]متاسفم که منتظرت گذاشتم
[ترجمه گوگل]متاسفم که شما را منتظر گذاشتم
30. Sorry, I can't play tennis with u tomorrow.
[ترجمه ایران] من معذرت میخوام من نمیتونم ببشتر از این تنیس بازی کنم
[ترجمه ترگمان]شرمنده، فردا نمیتونم تنیس بازی کنم
[ترجمه گوگل]با عرض پوزش، من نمی توانم فردا تنیس بازی کنم