ایمن سازی، مصونیت دادن، مصونیت دار کردن
immunise
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• render insusceptible to a disease; perform vaccinations by inoculation; (law) grant a person exemption or protection from something that others are subjected to (also immunize)
جملات نمونه
1. Now 95 per cent of UK babies are immunised against diphtheria, tetanus, polio, measles, mumps and rubella before they are a year old.
[ترجمه ترگمان]اکنون ۹۵ درصد از کودکان بریتانیا در مقابل دیفتری، کزاز، فلج اطفال، سرخک، سرخجه و سرخجه قبل از یک سال واکسینه شده اند
[ترجمه گوگل]در حال حاضر 95 درصد از نوزادان انگلیس قبل از سالی یک ساله در برابر دیفتری، قاعدگی، بیماری فلج اطفال، سرخک، اوریون و سرخجه واکسینه می شوند
[ترجمه گوگل]در حال حاضر 95 درصد از نوزادان انگلیس قبل از سالی یک ساله در برابر دیفتری، قاعدگی، بیماری فلج اطفال، سرخک، اوریون و سرخجه واکسینه می شوند
2. Remember, every £6 you send will immunise a child and maybe save a life.
[ترجمه ترگمان]به یاد داشته باشید هر ۶ پوند شما یک کودک را واکسینه کنید و یا یک زندگی را نجات دهید
[ترجمه گوگل]به یاد داشته باشید، هر 6 پوند که ارسال می کنید، یک کودک را ایمن می کند و شاید زندگی را نجات دهد
[ترجمه گوگل]به یاد داشته باشید، هر 6 پوند که ارسال می کنید، یک کودک را ایمن می کند و شاید زندگی را نجات دهد
3. It costs around £6 to immunise one child.
[ترجمه ترگمان]این پروژه حدود ۶ پوند هزینه دارد تا یک کودک را واکسینه کند
[ترجمه گوگل]این مبلغ حدود 6 پوند برای ایمن سازی یک کودک هزینه می شود
[ترجمه گوگل]این مبلغ حدود 6 پوند برای ایمن سازی یک کودک هزینه می شود
4. She wasn't immunised That's a legal requirement!
[ترجمه ترگمان]او ایمن سازی نشده است!
[ترجمه گوگل]او مصون نیست این قانونی است!
[ترجمه گوگل]او مصون نیست این قانونی است!
5. The vaccine is used to immunise children against measles, mumps and rubella.
[ترجمه ترگمان]این واکسن برای ایمن سازی کودکان در برابر سرخک، سرخجه و سرخجه استفاده می شود
[ترجمه گوگل]واکسن برای ایمن سازی کودکان علیه سرخک، اوریون و سرخجه استفاده می شود
[ترجمه گوگل]واکسن برای ایمن سازی کودکان علیه سرخک، اوریون و سرخجه استفاده می شود
6. The cost of fully immunising each child is around £
[ترجمه ترگمان]هزینه واکسینه کردن کامل هر کودک حدود ۳۰۰ پوند است
[ترجمه گوگل]هزینه کامل ایمن سازی هر کودک حدود £ است
[ترجمه گوگل]هزینه کامل ایمن سازی هر کودک حدود £ است
7. Voice over Children have been routinely immunised against polio since 1958 when the vaccine was introduced.
[ترجمه ترگمان]از سال ۱۹۵۸، زمانی که این واکسن مورد استفاده قرار گرفت، صدای کودکان به طور معمول در برابر فلج اطفال واکسینه شده اند
[ترجمه گوگل]صدای بیش از کودکان از سال 1958 که واکسن معرفی شده است، به طور معمول در برابر فلج اطفال ایمنی شده است
[ترجمه گوگل]صدای بیش از کودکان از سال 1958 که واکسن معرفی شده است، به طور معمول در برابر فلج اطفال ایمنی شده است
8. Everyone who is going abroad will need to be immunised against typhoid.
[ترجمه ترگمان]هر کسی که خارج از کشور باشد باید در مقابل تیفوئید واکسینه شود
[ترجمه گوگل]هر کس که به خارج از کشور می رود، باید در برابر بیماری تیروئید ایمن شود
[ترجمه گوگل]هر کس که به خارج از کشور می رود، باید در برابر بیماری تیروئید ایمن شود
9. The world may change, but somehow this vocabulary of complaints against declining standards and morals is immunised against change.
[ترجمه ترگمان]جهان ممکن است تغییر کند، اما به گونه ای این دایره شکایت علیه کاهش استانداردهای و اخلاقیات در برابر تغییر است
[ترجمه گوگل]جهان ممکن است تغییر کند، اما به نوعی این واژگان شکایات علیه استانداردها و اخلاق کاهش می یابد و علیه تغییرات واکسینه می شود
[ترجمه گوگل]جهان ممکن است تغییر کند، اما به نوعی این واژگان شکایات علیه استانداردها و اخلاق کاهش می یابد و علیه تغییرات واکسینه می شود
10. The only reliable method of preventing parasitic bronchitis is to immunise all young calves with lungworm vaccine.
[ترجمه ترگمان]تنها روش قابل اعتماد پیش گیری از برونشیت انگلی، ایمن سازی همه گوساله ها با واکسن lungworm است
[ترجمه گوگل]تنها روش قابل اعتماد برای جلوگیری از برونشیت انگلی، این است که همه گوساله های جوان را با واکسن کبدی لخته شود
[ترجمه گوگل]تنها روش قابل اعتماد برای جلوگیری از برونشیت انگلی، این است که همه گوساله های جوان را با واکسن کبدی لخته شود
11. The World Health Organisation recommends that 95 % of children be immunised against measles to guarantee protection of the entire population.
[ترجمه ترگمان]سازمان بهداشت جهانی توصیه می کند که ۹۵ درصد از کودکان در مقابل سرخک واکسینه شوند تا حفاظت از کل جمعیت تضمین شود
[ترجمه گوگل]سازمان بهداشت جهانی توصیه می کند که 95 درصد کودکان در مقابل سرخک در معرض ایمنی قرار گیرند تا از کل جمعیت محافظت کنند
[ترجمه گوگل]سازمان بهداشت جهانی توصیه می کند که 95 درصد کودکان در مقابل سرخک در معرض ایمنی قرار گیرند تا از کل جمعیت محافظت کنند
پیشنهاد کاربران
ایجاد ایمنی از طریق واکسیناسیون
کلمات دیگر: