کلمه جو
صفحه اصلی

proliferation


معنی : تکثیر، ازدیاد
معانی دیگر : تکثیر، ازدیاد

انگلیسی به فارسی

تکثیر، ازدیاد


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: the act or process of proliferating.

- The leaders signed a treaty to prevent the proliferation of nuclear weapons.
[ترجمه ترگمان] این رهبران یک معاهده برای جلوگیری از تکثیر سلاح های هسته ای امضا کردند
[ترجمه گوگل] رهبران امضاء یک معاهده برای جلوگیری از گسترش سلاح های هسته ای

• rapid multiplication, rapid reproduction; prosperity, rapid growth, instance of thriving

مترادف و متضاد

تکثیر (اسم)
increase, propagation, reproduction, multiplication, duplication, proliferation, pullulation

ازدیاد (اسم)
proliferation, plethora

جملات نمونه

1. Nuclear proliferation has returned to centre stage in international affairs.
[ترجمه ترگمان]تکثیر هسته ای به مرحله مرکزی در امور بین الملل بازگشته است
[ترجمه گوگل]تسلیحات هسته ای به مسائل بین المللی بازگشته است

2. The past two years have seen the proliferation of TV channels.
[ترجمه ترگمان]دو سال گذشته شاهد گسترش کانال های تلویزیون بوده ایم
[ترجمه گوگل]دو سال گذشته شاهد گسترش کانال های تلویزیونی بوده است

3. This indicates that the stimulation of cell proliferation may not be the only factor in ulcer healing by sucralfate.
[ترجمه ترگمان]این نشان می دهد که تحریک تکثیر سلولی ممکن است تنها عامل ترمیم زخم توسط sucralfate باشد
[ترجمه گوگل]این نشان می دهد که تحریک سلول تکثیر ممکن است تنها عامل در بهبود زخم توسط سوکرالفت نیست

4. The proliferation of the colorectal lines was unaffected by histamine.
[ترجمه ترگمان]گسترش خطوط colorectal توسط هیستامین تحت تاثیر قرار نگرفته است
[ترجمه گوگل]تکثیر خطوط کولورکتال توسط هیستامین تحت تاثیر قرار نگرفت

5. CsA prevents T-cell proliferation by blocking the calcium-activated pathway leading to interleukin-2 transcription.
[ترجمه ترگمان]csa با مسدود کردن مسیر فعال شده کلسیم منجر به نسخه برداری از سلول های T - ۲ می شود
[ترجمه گوگل]CsA از طریق مسدود کردن مسیر فعال شده با کلسیم منجر به تکثیر سلول T می شود که باعث رونویسی اینترلوکین-2 می شود

6. We are sick and tired of the proliferation of guns.
[ترجمه ترگمان]ما بیمار هستیم و از تکثیر سلاح خسته شده ایم
[ترجمه گوگل]ما از گسترش اسلحه خسته ایم

7. Where will this proliferation of athletics end?
[ترجمه ترگمان]این گسترش ورزش کجا پایان خواهد یافت؟
[ترجمه گوگل]این تکثیر ورزشی به کجا خواهد رسید؟

8. The proliferation of these diminutive shows will soon be in inverse proportion to the theatres still open to receive them.
[ترجمه ترگمان]گسترش این نمایش های کوچک به زودی در نسبت معکوس به تئاترها خواهد بود که باز پذیرای آن ها خواهند بود
[ترجمه گوگل]گسترش سریع این نمایشهای کوچک به زودی در مقایسه با تئاترهایی که هنوز هم برای دریافت آنها باز است، در معرض بازگشت هستند

9. Small businesses were encouraged, which brought a rapid proliferation of small privately-owned restaurants and shops on the city streets.
[ترجمه ترگمان]شرکت های کوچک تشویق شدند، که باعث گسترش سریع رستوران ها و فروشگاه های خصوصی در خیابان های شهر شد
[ترجمه گوگل]کسب و کارهای کوچک تشویق شدند که باعث گسترش سریع رستوران ها و مغازه های خصوصی در خیابان های شهر شد

10. Neither in Feyerabend's image of theory proliferation nor in Kuhn's paradigm shifts is there any simple model of progress.
[ترجمه ترگمان]نه در تصویر Feyerabend از تکثیر نظریه و نه در تحولات انگاره Kuhn هیچ مدل ساده ای از پیشرفت وجود ندارد
[ترجمه گوگل]در تصویر فایرابند از ترویج تئوری و نه در شیفت پارامترهای کوهن، هیچ مدل ساده ای از پیشرفت وجود ندارد

11. Suddenly nuclear proliferation became a high-priority concern in Washington.
[ترجمه ترگمان]ناگهان گسترش سلاح های هسته ای به یک نگرانی بسیار مهم در واشنگتن تبدیل شد
[ترجمه گوگل]ناگهان گسترش تسلیحات هسته ای در واشنگتن نگرانی اولویت بندی شد

12. Gastrointestinal epithelial cell proliferation is influenced by many hormonal, paracrine, and intraluminal agents.
[ترجمه ترگمان]تکثیر سلول های اپی تلیال Gastrointestinal توسط بسیاری از عوامل هورمونی، paracrine و intraluminal تحت تاثیر قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]تکثیر سلول های اپیتلیال دستگاه گوارش تحت تاثیر عوامل زیادی از جمله هورمونی، پاراآرین و اینترلوامین قرار دارد

13. The proliferation of this literature has so simplified going into our wilderness areas that readers are literally taken by the hand.
[ترجمه ترگمان]گسترش این ادبیات به طور کامل به مناطق بیابانی ما که خوانندگان آن را به صورت تحت اللفظی به دست گرفته اند، تبدیل شده است
[ترجمه گوگل]انتشار این ادبیات ساده شده است به مناطق بی نهایت ما که خوانندگان به معنای واقعی کلمه توسط دست گرفته شده است

14. The mean proliferation indices within compartments were nearly identical for both assays.
[ترجمه ترگمان]شاخص های تکثیر متوسط در داخل محفظه تقریبا برای هر دو سنجش مشابه بودند
[ترجمه گوگل]میانگین شاخص های تکثیر درون محفظه ها برای هر دو آزمون تقریبا یکسان بود

15. Regional conflicts - along with the proliferation of missiles and nuclear, chemical and biological weapons - present growing dangers.
[ترجمه ترگمان]درگیری های منطقه ای - همراه با گسترش موشک ها و سلاح های هسته ای، شیمیایی و بیولوژیکی - در حال رشد
[ترجمه گوگل]درگیری های منطقه ای - همراه با گسترش سلاح های هسته ای، شیمیایی و بیولوژیکی - در حال افزایش خطرات در حال افزایش است

پیشنهاد کاربران

افزایش ناگهانی
رشد سریع

پراکندگی

تولید انبوه

بهره وری - بهره گیری

گسترش ، افزایش

1. افزایش سریع چیزی در تعداد یا مقدار ( rapid increase in the number or amount of something )
۲. بازتولید سریع یک سلول، عضو یا ارگانیسم ( rapid reproduction of a cell, part, or organism )
۳. مقدار بسیار زیاد از چیزی ( a large number of something )

گسترش سلاح کشتار جمعی

رواج داشتن


کلمات دیگر: