1. the bray and roar of traffic
صدای بلند و گوشخراش وسایط نقلیه
2. the loud bray of donkeys woke me up
صدای بلند عرعر خرها بیدارم کرد.
3. If a donkey brays at you, don’t bray at him.
[ترجمه ترگمان]اگر یک الاغ در حال عرعر کردن با شما عرعر می کند، bray نکنید
[ترجمه گوگل]اگر یک خر از شما سر بزند، به او دروغ نگو
4. They bray most that can do least.
[ترجمه ترگمان]آن ها عرعر کردن را بیشتر از همه می توانند انجام دهند
[ترجمه گوگل]آنها اغلب می توانند اقدام کنند
5. If a donkey bray at you, don't bray at him.
[ترجمه ترگمان]اگر a عرعر کنید، bray را don
[ترجمه گوگل]اگر یک خر از شما کمک کند، او را نپوشانید
6. The narrow, hot streets dinned with the silver bray of trumpets and the shrieks of dying men and women.
[ترجمه ترگمان]کوچه های تنگ و گرم که the silver و فریادهای مردان محتضر و زنان محتضر به گوش می رسید
[ترجمه گوگل]خیابان های باریک و داغ با سیلور نقره ای از ترومپت ها و گریه های مردگان و زنان درگذشتند
7. Fattah, Bray said, proposed the stock purchase with a caveat that the profit-sharing contract would be terminated.
[ترجمه ترگمان]به گفته فتاح، برای خرید سهام هشدار داد که قرارداد اشتراک سود به اتمام خواهد رسید
[ترجمه گوگل]بری گفت که فتاح پیشنهاد خرید سهام را با احتیاطی که قرارداد به اشتراک سود خاتمه می یابد
8. Above the decorous chat, the familiar bray of Peregrine's voice could be heard.
[ترجمه ترگمان]در حالی که صدای تلق تلق تلق تلق تلق تلق تلق تلق و گوش فرا می رسید،
[ترجمه گوگل]در بالای چت زرق و برق دار، سر و صدا آشنا از صدای Peregrine می تواند شنیده شود
9. Bray and Greenway had now sold the idea for thigh cream two more times.
[ترجمه ترگمان]برای بره و راه سبز این ایده را دو بار به کرم ران فروخته بودند
[ترجمه گوگل]Bray و Greenway اکنون این ایده را برای کرم ران دو بار بیشتر فروختند
10. That should keep him away from Olinda Bray! Good heavens!
[ترجمه ترگمان]\"این باید اونو از\" Olinda بری \" دور نگه داره خدای من!
[ترجمه گوگل]این باید او را از Olinda Bray دور نگه دارد! آسمان خراش!
11. Low-born king's intimates, Reynold Bray, Richard Empson and Edmund Dudley, devoted themselves to extortion, while the king's spies and "promoters" roamed and listened everywhere.
[ترجمه ترگمان]در حالی که جاسوسان پادشاه، ریچارد Empson و ادموند دادلی، خود را به اخاذی دعوت می کردند، در حالی که جاسوسان پادشاه و تونی در همه جا پرسه می زدند و به همه جا گوش می دادند
[ترجمه گوگل]رینولد بری، ریچارد امپسون و ادموند داودی، متولدین پادشاه، پادشاه خود را به اخاذی اختصاص دادند، در حالی که جاسوسان و 'طرفداران' پادشاه به همه جا گوش فرا دادند
12. Margaret Bray says that is a necessary and effective measure.
[ترجمه ترگمان]مارگارت بری می گوید این یک تدبیر ضروری و موثر است
[ترجمه گوگل]مارگارت بری می گوید این یک اقدام ضروری و موثر است
13. “Sugar is sugar, ” said Dr. Bray, professor of medicine at the Pennington Biomedical Research Center in Baton Rouge, La.
[ترجمه ترگمان]دکتر بری، استاد پزشکی در مرکز تحقیقات پزشکی Pennington در Baton Rouge، La گفت: \" شکر شکر است \"
[ترجمه گوگل]دکتر براوی، استاد پزشکی در مرکز تحقیقات بیومنتنتی پنینگتون در Baton Rouge، La، گفت: 'شکر شکر است '
14. IF a donkey brays at you, don't bray at him.
[ترجمه ترگمان]اگر الاغ از طرف شما عرعر می کند، bray نکنید
[ترجمه گوگل]اگر یک خر از شما سر بزند، به او دروغ نگو