مجوز، اجازه، اختیار
authorisation
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• official permission; permit; empowerment; mandate; consent (also authorization)
جملات نمونه
1. He had authorisation from the military command to retaliate.
[ترجمه ترگمان]او اجازه استفاده از فرمانده نظامی را داده بود تا تلافی کند
[ترجمه گوگل]او دارای مجوز از دستور فرمان بود تا تلافی کند
[ترجمه گوگل]او دارای مجوز از دستور فرمان بود تا تلافی کند
2. This authorisation could, of course, be spurious and be disguising condoned truancy.
[ترجمه ترگمان]البته این مجوز می تواند جعلی باشد و از نظر پنهان کاری نادیده گرفته شود
[ترجمه گوگل]این مجوز، البته، می تواند جعلی باشد و باطل شده باشد
[ترجمه گوگل]این مجوز، البته، می تواند جعلی باشد و باطل شده باشد
3. Please check your protections on the Authorisation file and your default directory.
[ترجمه ترگمان]لطفا حمایت های خود را از پرونده مجوز و شاخه پیش فرض خود چک کنید
[ترجمه گوگل]لطفا پرونده های خود را در پرونده مجوز و دایرکتوری پیش فرض خود بررسی کنید
[ترجمه گوگل]لطفا پرونده های خود را در پرونده مجوز و دایرکتوری پیش فرض خود بررسی کنید
4. The raid was an illegal act, without any authorisation by the United Nations.
[ترجمه ترگمان]این حمله یک اقدام غیرقانونی بود، بدون مجوز سازمان ملل
[ترجمه گوگل]این حمله غیرقانونی بود بدون هیچ مجوزی از سازمان ملل متحد
[ترجمه گوگل]این حمله غیرقانونی بود بدون هیچ مجوزی از سازمان ملل متحد
5. The declaration may also require prior authorisation by the competent authority to be obtained in each particular case.
[ترجمه ترگمان]این اظهارنامه همچنین ممکن است نیاز به مجوز قبلی از سوی مرجع صلاحیت دار برای بدست آوردن در هر مورد خاص داشته باشد
[ترجمه گوگل]این اعلامیه همچنین ممکن است نیاز به مجوز قبلی توسط مقامات صلاحیت را در هر مورد خاص به دست آورد
[ترجمه گوگل]این اعلامیه همچنین ممکن است نیاز به مجوز قبلی توسط مقامات صلاحیت را در هر مورد خاص به دست آورد
6. Conducting investment business without authorisation could lead to criminal prosecution.
[ترجمه ترگمان]انجام کسب وکار سرمایه گذاری بدون مجوز می تواند منجر به تعقیب کیفری شود
[ترجمه گوگل]انجام کسب و کار سرمایه گذاری بدون اجازه می تواند منجر به پیگرد قانونی شود
[ترجمه گوگل]انجام کسب و کار سرمایه گذاری بدون اجازه می تواند منجر به پیگرد قانونی شود
7. The West's failure to seek authorisation from the council for military action was understandable but serious.
[ترجمه ترگمان]شکست غرب برای گرفتن مجوز از شورا برای اقدام نظامی قابل درک است، اما جدی است
[ترجمه گوگل]عدم موفقیت غرب در دستیابی به مجوز از شورا برای اقدام نظامی قابل درک بود اما جدی بود
[ترجمه گوگل]عدم موفقیت غرب در دستیابی به مجوز از شورا برای اقدام نظامی قابل درک بود اما جدی بود
8. The requirement for authorisation represents a barrier which can keep out foreign firms.
[ترجمه ترگمان]نیاز به مجوز نشان دهنده یک مانع است که می تواند شرکت های خارجی را حفظ کند
[ترجمه گوگل]الزام مجوز نشان دهنده یک مانع است که می تواند از شرکت های خارجی خارج شود
[ترجمه گوگل]الزام مجوز نشان دهنده یک مانع است که می تواند از شرکت های خارجی خارج شود
9. Please check your protection on the Authorisation file and your default directory and ensure that you have sufficient disk quota.
[ترجمه ترگمان]لطفا حفاظت خود را در پرونده مجوز و شاخه پیش فرض خود بررسی کنید و مطمین شوید که سهمیه دیسک کافی دارید
[ترجمه گوگل]لطفا حفاظت خود را در پرونده مجوز و دایرکتوری پیش فرض خود بررسی کنید و اطمینان حاصل کنید که سهمیه دیسک کافی دارید
[ترجمه گوگل]لطفا حفاظت خود را در پرونده مجوز و دایرکتوری پیش فرض خود بررسی کنید و اطمینان حاصل کنید که سهمیه دیسک کافی دارید
10. Attractive as this option may seem, protective authorisation does not provide firms with exemption from the regulations.
[ترجمه ترگمان]به طوری که این گزینه ممکن است به نظر برسد، مجوز حفاظتی برای شرکت ها معافیت از مقررات را فراهم نمی کند
[ترجمه گوگل]جذاب به نظر می رسد که این گزینه، مجوز حفاظتی شرکت ها را با معافیت از مقررات ارائه نمی دهد
[ترجمه گوگل]جذاب به نظر می رسد که این گزینه، مجوز حفاظتی شرکت ها را با معافیت از مقررات ارائه نمی دهد
11. He departed with authorisation to release all young internees who were willing to join the Pioneer Corps.
[ترجمه ترگمان]او با اجازه بیرون رفت تا همه internees جوان را که مایل بودند به the ملحق شوند، آزاد کند
[ترجمه گوگل]او با مجوز از تمام جوانان جوان که مایل به پیوستن به سپاه پیشتاز بودند، آزاد شد
[ترجمه گوگل]او با مجوز از تمام جوانان جوان که مایل به پیوستن به سپاه پیشتاز بودند، آزاد شد
12. Please complete and return this authorisation form to Customer Service Centre for processing.
[ترجمه ترگمان]لطفا این فرم مجوز را برای پردازش به مرکز خدمات مشتری تحویل و برگردانید
[ترجمه گوگل]لطفا این فرم مجوز را به مرکز خدمات مشتری برای پردازش تکمیل کنید
[ترجمه گوگل]لطفا این فرم مجوز را به مرکز خدمات مشتری برای پردازش تکمیل کنید
13. One Direct Debit Authorisation Form is required for each of your account debited for transfer.
[ترجمه ترگمان]یک فرم اجازه مستقیم بدهکار برای هر یک از حساب شما - برای انتقال نیاز است
[ترجمه گوگل]یک فرم تأییدیه مستعندی مستلزم برای هر یک از حسابهای شما که برای انتقال استفاده می شود
[ترجمه گوگل]یک فرم تأییدیه مستعندی مستلزم برای هر یک از حسابهای شما که برای انتقال استفاده می شود
14. Confirmation of the authorisation of the cancellation will be faxed to the client on request.
[ترجمه ترگمان]تایید مجوز لغو برای درخواست مشتری فکس خواهد شد
[ترجمه گوگل]تأیید مجوز لغو خواهد شد به درخواست مشتری فکس می شود
[ترجمه گوگل]تأیید مجوز لغو خواهد شد به درخواست مشتری فکس می شود
15. Unless the Issuing Bank specifies otherwise in its authorisation or request to add confirmation, the Advising Bank may advise the Credit to the Beneficiary without adding its confirmation.
[ترجمه ترگمان]در صورتی که بانک صادر کننده به صورت اختیاری و یا تقاضایی برای افزودن تایید تعیین نماید، بانک advising می تواند بدون افزودن تایید آن به بانک اعتبار بدهد
[ترجمه گوگل]بانک صادر کننده ممکن است بدون اعتبار تأییدیه بدون تأیید تأییدیه، به بانک اجازه دهد، در صورتی که بانک صادر کننده در ضمانت یا درخواست خود برای تایید تأیید نباشد
[ترجمه گوگل]بانک صادر کننده ممکن است بدون اعتبار تأییدیه بدون تأیید تأییدیه، به بانک اجازه دهد، در صورتی که بانک صادر کننده در ضمانت یا درخواست خود برای تایید تأیید نباشد
پیشنهاد کاربران
مجوز
کلمات دیگر: