درد و آماس آرنج (در اثر ورزش یا کار زیاد)
tennis elbow
درد و آماس آرنج (در اثر ورزش یا کار زیاد)
انگلیسی به فارسی
درد و آماس آرنج (در اثر ورزش یا کار زیاد)
آرنج تنیس
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: inflammation of the elbow, esp. of its tendons, caused by repeatedly rotating the hand or elbow, as in playing tennis.
جملات نمونه
1. Without a tennis elbow support, that is.
[ترجمه ترگمان]بدون حمایت از آرنج تنیس، یعنی
[ترجمه گوگل]بدون پشتیبانی آرنج تنیس، این است
[ترجمه گوگل]بدون پشتیبانی آرنج تنیس، این است
2. The road racer's version of tennis elbow and other physical peculiarities are the downside of this progress.
[ترجمه ترگمان]نسخه تندروی جاده ای، آرنج تنیس و دیگر ویژگی های فیزیکی، جنبه منفی این پیشرفت هستند
[ترجمه گوگل]نسخه مسابقه ای از آرنج تنیس و دیگر ویژگی های جسمی نزول این پیشرفت است
[ترجمه گوگل]نسخه مسابقه ای از آرنج تنیس و دیگر ویژگی های جسمی نزول این پیشرفت است
3. Want to see how tennis elbow happens?
[ترجمه ترگمان]می خواهید ببینید چگونه آرنج تنیس روی می دهد؟
[ترجمه گوگل]می خواهید ببینید که چگونه آرنج تنیس اتفاق می افتد؟
[ترجمه گوگل]می خواهید ببینید که چگونه آرنج تنیس اتفاق می افتد؟
4. Conclusion The incidence rate of brachiocubital ligament injury was the highest. According to the analysis of anatomic structure, "tennis elbow" can be prevented.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری میزان شیوع آسیب رباط brachiocubital بالاترین میزان است با توجه به تجزیه و تحلیل ساختار کالبدی، \"آرنج تنیس\" می تواند از آن جلوگیری شود
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: میزان بروز آسیب ریه های برکیوساسیون بیشترین بود بر اساس تجزیه و تحلیل ساختار آناتومیک، 'آرنج تنیس' می تواند مانع شود
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: میزان بروز آسیب ریه های برکیوساسیون بیشترین بود بر اساس تجزیه و تحلیل ساختار آناتومیک، 'آرنج تنیس' می تواند مانع شود
5. He had been diagnosed with tennis elbow in his left arm a year previously.
[ترجمه ترگمان]او یک سال پیش با آرنج روی بازوی چپش تشخیص داده شده بود
[ترجمه گوگل]او یک سال قبل با آرنج تنیس شده بود
[ترجمه گوگل]او یک سال قبل با آرنج تنیس شده بود
6. And if you don't stop jerking off, your tennis elbow will never get better.
[ترجمه ترگمان]و اگر دست از دست دادن برداری، این آرنج تنیس هیچ وقت بهتر نخواهد شد
[ترجمه گوگل]و اگر تردید نکنید، آرنج تنیس شما هرگز بهتر نخواهد شد
[ترجمه گوگل]و اگر تردید نکنید، آرنج تنیس شما هرگز بهتر نخواهد شد
7. Tennis elbow (which can happen in golf too) is avoidable if you don't stress your arms.
[ترجمه ترگمان]آرنج (که می تواند در زمین گلف هم اتفاق بیفتد)قابل اجتناب است اگر شما استرس خود را فشار ندهید
[ترجمه گوگل]آرنج تنیس (که می تواند در گلف نیز رخ دهد) اجتناب ناپذیر است، اگر بر روی بازوهایتان تأکید نکنید
[ترجمه گوگل]آرنج تنیس (که می تواند در گلف نیز رخ دهد) اجتناب ناپذیر است، اگر بر روی بازوهایتان تأکید نکنید
8. Tennis elbow or lateral epicondylitis is a common condition effecting nearly three percent of the general population, not just those who play tennis.
[ترجمه ترگمان]تنیس آرنج و یا epicondylitis جانبی یک شرط مشترک است که تقریبا سه درصد از جمعیت عمومی را تحت تاثیر قرار می دهد، نه فقط آن هایی که تنیس بازی می کنند
[ترجمه گوگل]آرنج تنیس یا اپیکوندیلت جانبی جانبی یک بیماری شایع است که تقریبا سه درصد از جمعیت عمومی را تحت تاثیر قرار می دهد، نه فقط کسانی که تنیس بازی می کنند
[ترجمه گوگل]آرنج تنیس یا اپیکوندیلت جانبی جانبی یک بیماری شایع است که تقریبا سه درصد از جمعیت عمومی را تحت تاثیر قرار می دهد، نه فقط کسانی که تنیس بازی می کنند
9. He also fixed a tennis elbow within no time.
[ترجمه ترگمان]او همچنین یک آرنج تنیس را بدون هیچ زمانی ثابت کرد
[ترجمه گوگل]او همچنین بدون آرایش تنیس در هیچ زمان ثابت شده است
[ترجمه گوگل]او همچنین بدون آرایش تنیس در هیچ زمان ثابت شده است
10. The study randomized 21 patients with tennis elbow into two groups.
[ترجمه ترگمان]مطالعه تصادفی ۲۱ بیمار با آرنج تنیس به دو گروه
[ترجمه گوگل]این مطالعه 21 بیمار مبتلا به آرنج تنیس را به دو گروه تقسیم کرد
[ترجمه گوگل]این مطالعه 21 بیمار مبتلا به آرنج تنیس را به دو گروه تقسیم کرد
11. Indicated for arthritis and tennis elbow, and ideal for improving finger mobility.
[ترجمه ترگمان]Indicated برای مفاصل و آرنج تنیس، و ایده آل برای بهبود تحرک انگشت
[ترجمه گوگل]نشانگر آرتریت و آرنج تنیس، و ایده آل برای بهبود حرکت انگشت است
[ترجمه گوگل]نشانگر آرتریت و آرنج تنیس، و ایده آل برای بهبود حرکت انگشت است
12. "Tennis elbow"is a common diseased in tennis sports .
[ترجمه ترگمان]\"آرنج تنیس\" یک بیماری شایع در ورزش تنیس است
[ترجمه گوگل]تنیس آرنج یک بیماری رایج در ورزشهای تنیس است
[ترجمه گوگل]تنیس آرنج یک بیماری رایج در ورزشهای تنیس است
13. You've heard of tennis elbow.
[ترجمه ترگمان]از آرنج تنیس چیزی شنیده ای
[ترجمه گوگل]شما از آرنج تنیس شنیده اید
[ترجمه گوگل]شما از آرنج تنیس شنیده اید
14. I have met knitters with bad backs, frozen shoulders, tennis elbows and so on from doing to much knitting at a time.
[ترجمه ترگمان]من با knitters، شانه های یخ زده، آرنج هایش تنیس، و غیره و غیره، ملاقات کرده ام
[ترجمه گوگل]من متلاشیکننده ها با پشت بد، شانه های یخ زده، آرنج تنیس و غیره از انجام به مقدار زیادی بافندگی در یک زمان
[ترجمه گوگل]من متلاشیکننده ها با پشت بد، شانه های یخ زده، آرنج تنیس و غیره از انجام به مقدار زیادی بافندگی در یک زمان
پیشنهاد کاربران
التهاب/تورم آرنج در اثر ورزش زیاد ( تنیس )
کلمات دیگر: