کلمه جو
صفحه اصلی

showpiece


هر چیز در معرض نمایش، نمونه ی برجسته، سرمشق، نمونه ممتاز ویژه نمایش

انگلیسی به فارسی

نمونه ممتاز ویژه نمایش


نمایشگاه، نمونه ممتاز ویژه نمایش


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: something exhibited or worth exhibiting, esp. as the centerpiece or best example in a display of similar things.

• something that is displayed, something that is exhibited; example, model, item worth displaying
a showpiece is something that is displayed or performed in public, and that is usually intended to show someone's skill at something.
a showpiece is also something that is admired as a very good example of its type.

مترادف و متضاد

exhibit


Synonyms: display, masterpiece, model, work of art


جملات نمونه

1. The building is a showpiece of elegant design.
[ترجمه ترگمان]ساختمان یک showpiece طراحی ظریف است
[ترجمه گوگل]این ساختمان نمونه ای از طراحی ظریف است

2. The new factory is a showpiece of British industry.
[ترجمه ترگمان]این کارخانه جدید a صنعت بریتانیا است
[ترجمه گوگل]این کارخانه جدید نمایشگاه صنعت بریتانیا است

3. The factory was to be a showpiece of Western investment in the East.
[ترجمه ترگمان]این کارخانه قرار بود a سرمایه گذاری غربی در شرق باشد
[ترجمه گوگل]این کارخانه نمونه ای از سرمایه گذاری غربی در شرق بود

4. The new stadium is a showpiece for the Greeks.
[ترجمه ترگمان]ورزشگاه جدید a برای یونانی ها است
[ترجمه گوگل]استادیوم جدید نمایش یونانی است

5. The hospital will be the new showpiece of the health service when it opens next year.
[ترجمه ترگمان]بیمارستان مجتمع جدید خدمات بهداشتی است که سال آینده افتتاح می شود
[ترجمه گوگل]این بیمارستان در سال آینده بازنویسی جدید خدمات بهداشتی خواهد بود

6. For the playground has become a fashion showpiece for the province's trendy teens and juniors.
[ترجمه ترگمان]این زمین بازی برای نوجوانان و نوجوانان مد روز به مد تبدیل شده است
[ترجمه گوگل]برای زمین بازی یک نمایش مد برای نوجوانان مرسوم، مد روز و جوانان است

7. Obvious that this was not a showpiece.
[ترجمه ترگمان] واضح بود که این یه \"showpiece\" نیست
[ترجمه گوگل]واضح است که این یک نمایش نیست

8. He built the casino as the showpiece of his business empire.
[ترجمه ترگمان]اون کازینو رو به عنوان رئیس امپراطوری خودش ساخت
[ترجمه گوگل]او کازینو را به عنوان نمایشگاه امپراتوری کسب و کار خود ساخته است

9. The school's showpiece is its respected teacher-training program.
[ترجمه ترگمان]مدرسه s یک برنامه آموزش معلم مورد احترام این مدرسه است
[ترجمه گوگل]نمایشگاه مدرسه برنامه آموزشی آموزنده آن است

10. But can the game afford to hold its showpiece in an unstable country where sport is a political football?
[ترجمه ترگمان]اما آیا این بازی می تواند showpiece را در کشوری ناپایدار نگه دارد که در آن ورزش فوتبال سیاسی است؟
[ترجمه گوگل]اما آیا می توانید این بازی را برای نگهداری نمایشگاه خود در یک کشور ناپایدار که در آن ورزش یک فوتبال سیاسی است، بپردازد؟

11. The carved chestnut central staircase is a showpiece, and the mahogany paneling gleams in the spacious living room and dining room.
[ترجمه ترگمان]از آن پلکان سنگی که کنده کاری شده و از چوب ماهون و the چوب ماهون در اتاق پذیرایی بزرگ و اتاق ناهارخوری وجود دارد
[ترجمه گوگل]پله های مرکزی حکمت شده یک نمایشگاه است و پانل های چوب ماهون در اتاق نشیمن و اتاق ناهار خوری بزرگ جاری می شوند

12. The little Hoflin, who had her speciality showpiece in Act Two, did it very badly and finally tripped and fell.
[ترجمه ترگمان]The که تخصص خود را در عمل شماره دو داشت، این کار را خیلی بد انجام داد و سرانجام لیز خورد و افتاد
[ترجمه گوگل]هفلین کوچکی که در Act Two تخصص خاص خود را داشت، این کار را بسیار بد انجام داد و در نهایت سقوط کرد

13. Purple tulips showpiece of everlasting love, just as mine to you.
[ترجمه ترگمان]tulips بنفش، عشق ابدی، درست مثل مال من
[ترجمه گوگل]گلهای بنفش سبد عشق عاشقانه، همانطور که من برای تو هستم

14. It was a magnificent showpiece – the public left very happy and us even more so.
[ترجمه ترگمان]این یک showpiece عالی بود - مردم خیلی خوشحال بودند و ما هم بیشتر
[ترجمه گوگل]این یک نمایش بزرگ بود - مردم خیلی خوشحال بودند و ما حتی بیشتر

پیشنهاد کاربران

گل سرسبد

گل سرسبد، نمونه برجسته، محبوب و برگزیده
( بشقابا قویمالی )
the outstanding item in a collection

. Tahdig is a Persian showpiece dish
California leads the country on most climate issues; its showpiece is green transportation


کلمات دیگر: